ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 3 از 3 نخست 1 2 3
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

    آرام اما ... (انتشار فصل دوم)

    • نویسنده کتاب: ابراهیم
    • ژانر: فانتزی
    • دنبال کننده: 2
    • ایجاد شده در: 2015/07/01
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!
    • فرستنده،نویسنده کتاب است
    سلام! خب دیدم همه دارن داستان می نویسن گفتم منم بنویسم ضایه شم خیالم راحت شه!
    فعلن این مقدمه ی داستانه...
    کاور نداره! هر کی دوس داشت یه کاور برای این داستان بنده خدا درست کنه!

    خب این فصل اول: زیاد ادامه ندادم ولی سعی کردم نظرات رو توش اعمال کنم مقدمه فقط برای آشنایی بود! پس حذفش می کنم چون مشکلاتی داشت!:
    فصل اول

    خب پس از مدت ها فصل دوم:
    فصل دوم
    لطفا وقتی خوندین و فحش دادین و خندیدین... به خاطر اینکه موجبات خنده و شادی شما رو فراهم کردم یخ نظر کوچولو هم بدین! ممنون میشم!
    ویرایش توسط HELT : 2015/07/06 در ساعت 14:20 دلیل: فصل دوم
  1. 16
  2. #22
    تاریخ عضویت
    2014/02/05
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته‌ها
    93
    امتیاز
    12,480
    شهرت
    0
    954
    ویراستار
    فصل 3 رو کی میزاری



    زود بزار

    نبینم دیر شه ها
    حالمان خوب است ....
    ******
    آب هست ولی کم است
    لطفا درست مصرف کنید
    ☺☻♦♣♠•◘○♥
    روش زندگی خودتون رو انتخاب کنید
    هیچ درست و غلطی وجود ندارد


  3. #23
    تاریخ عضویت
    2013/09/01
    نوشته‌ها
    775
    امتیاز
    12,072
    شهرت
    0
    4,813
    کاربر انجمن
    فقط یه نکته می تونم بگم، تو اینگلیس کفن ندارن که دامن سفید مادره بشه کفن برادر کوچیکه!
    خیلی خوب بود!
    [CENTER][FONT=B Koodak][SIZE=5]خودتو تغییر بده، عالم برات تغییر می کنه[/SIZE][/FONT]
    [/CENTER]
  4. #24
    تاریخ عضویت
    2014/06/27
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    122
    امتیاز
    7,772
    شهرت
    0
    885
    ویراستار
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ajam نمایش پست ها
    فقط یه نکته می تونم بگم، تو اینگلیس کفن ندارن که دامن سفید مادره بشه کفن برادر کوچیکه!
    خیلی خوب بود!
    حالا یه بار توصیف کرده بودما...
    Loading ...
  5. #25
    تاریخ عضویت
    2014/11/04
    نوشته‌ها
    96
    امتیاز
    4,464
    شهرت
    0
    354
    نویسنده
    خب فصل دوم هم نوشتي
    اينو ميتواني به عنوان اخرين نقد و كمي راهنمايي از طرف من در نظر بگيري. نه اينكه داستانت بد باشه ،‌نه،‌من هر از چندي حوصله نقد و نظر يه داستانو پيدا مي كنم بعدش ميرم سراغ يه داستان ديگه.
    قبلش بگم من نه نويسنده هستم و نه منتقد و شايد اشتباه كنم.

    قبل از هرچيز چيزي كه تو ذوقم زد تغيير لحن داستانت بود!
    كلا نوشتندر زمان حال خوب نيست ،‌گذشته نويسي خيلي بهتره، منظورم اشنا نويسي نيستا.
    نگاه كن :
    "از جایم می پرم و پله های طبقه ی اول تا دوم را به سرعت می دوم."
    بشه :
    "از جایم پريدم و پله های طبقه ی اول تا دوم را به سرعت طي كردم."
    كدامش به نظر خودت بهتره؟
    يكم روي نكته دقت كن چون نصف داستانت زمان گذشته بود نصفش زمان حال.

    نكته بعدي كه به نظرم رسيد مصنوعي بودن خوابش بود، يكم طبيعيتر خودت را جاي شخصت قرار بده،‌شوكه بشه،‌داد بزنه،‌ حمله كنه! وقتي يه هيولا ميبينه در نگاه اول فكر كرد پدرشه؟ بهتر نبود با چاقويي چيزي به هيولا حمله مي كرد و مادرش داد ميزد نكشش پدرته؟ در اينجور مواقع چشمتو ببند و خودت را در موقعيت قرار بده،‌موسيقي حماسي هم تاثير زيادي در نوشتن صحنه هاي حساس داره.
    در داستان هاي فصلي بايد گرو كشي كني! يعني چي؟ خب بايد يك اتفاق جذاب و هيجاني در هر فصل داشته باشي. در نقد هاي قبليم گفتم يكم كمتر سريع پيش برو و تو براي اين كار به ديالوگ نويسي رو اوردي! اين ديالوگ ها خوب هستند البته اگه حالت كاراكتر ها هم توش باشه،‌
    "- سلام آبراهام منم همینطور. خب آنجلا. کاری داشتی؟
    - آره. آبراهام مریضه و باید ببرمش دکتر. لطف می کنین دو ساعت مرخصی به من
    بدین؟
    - آه! معلومه. برو آنجل. امیدوارم زودتر خوب بشی آبراهام.
    - ممنونم خانوم کلاری.
    "
    بشه :
    "
    پير زني با عينك ته استكاني در حالي كه كاغذ هاي روي ميزش را زيرو مي كرد بدون اينكه ما را نگاه كند پرسيد :سلام آبراهام منم همینطور. خب آنجلا. کاری داشتی؟
    مادري نگاهي اندوهناك به من انداخت و پاسخ داد : آره خام كلاري . آبراهام مریضه و باید ببرمش دکتر. لطف می کنین دو ساعت مرخصی به من بدین؟
    ،‌لحظه اي خجالت كشيدم، دوست نداشتم مادرم به خاطر من ناراحت شود.
    خانم كلاري چشم از كاغذ ها برداشت و زير چشمي نگاهم كرد،‌شايد مي خواست بداند مادرم راست مي گويد يا نه ، پس از لحظه اي سكوت گفت : آه! معلومه. برو آنجل. امیدوارم زودتر خوب بشی آبراهام.
    با لحن كشداري پاسخ دادم : ممنونم خانوم کلاری."
    كدامش به نظرت بهتره؟
    اين فيلم نيست،‌خواننده بايد با توصيفاتو تو با محيط و شخصيت ها اشنا بشن.
    در كل بايد بگم از لحاظ نگارش اين فصلت باز از فصل اولت بهتر بود اما از لحاظ داستان نويسي مشكل داشت.
    يكم بايد بيشتر باز روي محيط و كاراكتر هات كار كني.
    يك چيز ديگه هم در نظر بگير برو يك فايل جديد باز كن و تك تك شخصيت هات را توش بنويس و مشخصات و ظاهرشونو توش بنويس و يك خلاصه از داستانت هم درونش بزار تا روند داستانت را گم نكني.
    ویرایش توسط *HoSsEiN* : 2015/07/06 در ساعت 22:56
    زندگی زندان سرد کینه هاست، من گریزانم ازاین زندان که نامش زندگیست

  6. #26
    تاریخ عضویت
    2015/06/10
    محل سکونت
    داخل کتابام
    نوشته‌ها
    71
    امتیاز
    4,119
    شهرت
    0
    273
    کاربر انجمن
    افرین خوب بود ولی زیاد آری آری کردی . یه جاهایی هم غلط املایی داشتی امیدوارم نمره انشات تو مدرستون زیر پونزده نباشه!
    [FONT=b mitra][SIZE=4][B][SIZE=2][FONT=b koodak][SIZE=5]تمامی آدم ها هم اندازه ما نیستند
    درست اندازه گیری کنیم ....
    [/SIZE][/FONT][/SIZE]
    [/B][/SIZE][/FONT]
  7. #27
    تاریخ عضویت
    2014/06/27
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    122
    امتیاز
    7,772
    شهرت
    0
    885
    ویراستار
    نقل قول نوشته اصلی توسط Moon Jacob نمایش پست ها
    افرین خوب بود ولی زیاد آری آری کردی . یه جاهایی هم غلط املایی داشتی امیدوارم نمره انشات تو مدرستون زیر پونزده نباشه!

    ویراستار نداشتم خو!
    ممنون!
    در ضمن!
    غلط املایی مال املاست ... نه انشا!
    Loading ...
صفحه 3 از 3 نخست 1 2 3
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •