میدونین انتقام واقعا فرق داره با عدالت و اون هم با بخشش فرق داره!! ما قبلا هم در مورد عدالت صحبت کدیم فک کنم به جاهایی هم رسیدیم که عدالت یعنی تعادلی که همه از اون راضی باشن!!
نه دیگه فقط همین نبودا
اون زمان توی بحثمون تعریف خیلی بزرگتری رو برای عدالت به تصویر کشیدیم که این چیزی که گفتی قسمت کوچکی از اونو پوشش می ده
وگرنه شاید یه کسی به قدری بهش ظلم شده باشه که اصلا ظلم براش عادی شده باشه
بعد یکی میاد یکمی در ظلم بهش تخفیف می ده و طرف راضی می شه ولی ایا این عدالته؟؟
تعریف بسی غلطی بود
توی مبحث انتقام هیچ شرایطی سنجیده نمیشه!! فقط چیزیه که خشمتو باهاش خالی میکنی! و وقتی تو اونقدر خشمتو افزایش بدی که تشنه ی انتقام بشی با یکی دو تا زدن سیراب نمیشی! تازه هرچی بیشتر تلافی کنی بیشتر دلت میخواد بزنی، بیشتر هوس قدرت میکنی... بعد هم اوی که یکی زد تو گوشت زدی تو گوشش شاید کمی کوچیک تر از انتقام باشه! اون بیشتر شبیه تلافیه! حقتو پس گرفتی... هیچ کینه ای هم داخلت به وجود نیومده که به خودت یا بقیه اسیب برسونه که البته شاید در صورت بالا گرفتن دعوا به اونجا برسه و کینه به وجود بیاد! اونجاست که میگیم انتقامه!
نگاه کن عماد تو داری خودت یه تعریفی ارائه می کنی به عنوان یه حقیقتی
ولی خب شاید تعریف بنده از انتقام یه چیز دیگه باشه
نیومدیم اینجا که تعریف هامونو برای هم بیان کنیم که
از کجا می گی انتقام اینه؟؟
بعد جز اون اون حد و حدودی که ازش صحبت می کنی چقدره؟؟
تا اینجا که می گی خالی کدرن خشم قبول
ولی منظورت از هیچ شرایطی سنجیده نمیشه چیه؟؟
مثلا یکی بزنه توی گوش من من برای انتقام می کشمش؟؟نخیر شاید فقط بزنم توی گوشش.پس دیدی که شرایط داره.بعد تازه شاید انتقام یه عملی از دید من با انتقام تو از یه عملی خیلی فرق داشته باشه
مثلا بنده انتقامم دوتا تو گوشی باشه تو انتقامت یه ناسزا باشه
بعدم اصلا کی گفته هرچی بیشتر تلافی کنی بیشتر دلت می خواد بزنی؟؟اتفاقا خیلی وقتا هم اینجوری نیست.
بعد این انتقام و تلافی رو من نفهمیدم دقیقا چه فرقی با هم دارن
انتقام می گیری تا خشمتو از یه ظلم یا عملی خالی کنی یا انتقام می گیری تا به فرد یا افرادی بچشونی ظلمی که بهت شده؟؟
من به شخصه خیلی وقتا دقیقا دلم یم خواد یه کاری رو تلافی بکنم برای اینکه طرف بفهمه با بنده یا دیگری چکاری کرده.اون موقع راحت می شم.
درسته گاهی بخشش جایز نیست. باید بزنی محکمم باید بزنی
مشکل اینه اون گاهی رو کی تعیین می کنه؟؟با چه معیاری تعیین می کنیم؟؟
ولی همونطور که محمدحسین گفت اون مجازاته... میگن جنگ اول به از صلح اخر... باید همون اول حال طرفو جا بیاری بهش بفهمونی که حقش نیست و نمیتونه حقتو بگیره و نباید ببخشی که کار به جاهای باریک تر بکشه... ماها معصوم نیستیم بتونیم به راحتی از کنارش بگذریم! اون مجازاته و یه جور عبرته که طرف حواسشو جمع کنه...
بله قبول دارم بعضی وقتا بحث انتقام و تلافی نیست بحث مجازاته
درمورد معصوم بودن کی گفته معصومیت در اینه که از کنار چیزی بگذریم؟؟از کنار ظلم بگذریم؟؟؟
ولی درکل بعله یه زمانی هست شما بهتره یه ضرری بزنی برای اینکه از ضرر بزرگتری جلوگیری کنی
خوب در اون حالت اگر قصد اسیب زدن به طرف مخالف نباشه و قصد این باشه که از ضرر بزرگتری جلوگیری بشه(به قول یکی ادامه دادن تو گوشی ها و پروو شدن طرف) دیگه واقعا نمیشه گفت انتقام و تلافی.چون کینه ای وجود نداره.ضرب ای که زده می شه از کینه برنمیاد از عقله.اگر از عقل بود دیگه کینه نیست.انتقام نیست.تلافی نیست.چون انتقام از احساسه درسته؟؟اینو قبول داری؟؟؟البته اینکه از احساسه به معن درست نبودنش نیستا(اون یه بحث دیگست)
انتقام مثله اینه که یکی ازارت بده و کینه بزاره تو دلت بعد هم تو بری از یه روش دیگه بیچارش کنی و حرصتو خالی کنی؛ تازه بعدش هم باز اون کینه نسبت بهش میمونه و جدال پیش میاد.
این چیزی که گفتی انتقام هست اما صرفا همین انتقام نیست.انتقام شاید شامل چیزهای دیگه ای هم بشه.احتمال واقعا هم میشه.
درمورد باقی موندن کینه عماد شاید در تو این باشه.شاید در یکی اینجوری باشه ولی مثال نقض برای این حرف فراوونه
اتفاقا دست کم بسیاری از ادما بعد از انتقام دیگه راحت می شن.خود من که حداقل بعد از تلافی کردن یه کاری ارحت و اروم می شم حتی می توم به طرف محبت هم بکنم
گاهی عدالت با انتقام هم راستا میشه اما یکی نمیشه... مث قاتلی که کسی رو میکشه و خانوده مقتول رضایت نمیدن! باز هم میگم هم راستا میشه اما برابر نمیشه چون در شرایطی که غیرعمد بوده باشه بخشش جایزتر از انتقامه! در شرایط امن شرایط عمد هم که کلا انتقام و عدالت هم راستا و هم جهت میشن...
بله این حرفت خیلی قشنگ بود به نظرم
انتقام و عدالت هم راستا می شن
دقیقا موضع اینه که اون زمان که خانواده رضایت نمی ده انتقام اون خانواده حقشونه.حقشون انتقام گرفته و وقتی حقشونه یعنی عدالته
برابری یعنی اینکه همه چیزشون عین هم بشه ولی درواقع اینه که در اون شرایط انتقام بخشی از عدالت میشه البته فقط توی اون شرایط
بعد تازه درمورد غیرعمد و عمد هم اتفاقا در هردومورد بخشش بهتره.چون بخشش نه فقط به خاطر اون مجرم بلکه برای خود خانواده مقتول هم خیلی بهتره.البته اگر خودشون ببخشن.اگر خودشون راضی بشن.نه اینکه کسی به جاشون ببخشه.به هرصورت قاتل عمد یا غیرعمد به سبب قتل کردنش یه خلاف اجتماعی هم مرتکب شده.یه عضو جامعه رو از بین برده پس یه جرم اجتماعی هم هست.
اما تعریف عدالت باز هم باید یادمون باشه... عدالت این نیست که انتقام بگیری نه تنها داغ خودت فرونشینه بلکه داغ به دل کس دیگه هم بزاری! نه این عدالت نیست... عدالت تعادل شرایطیه که همه داخلش راضی باشن و طرف خوبی باشه... یه جور معادله که داخلش همه عوامل بد خط میخورن به طوری که فقط عوامل خوب باقی بمونن... یه جور صافی و فیلتر که ارامش رو بیاره...
نه اتفاقا خیلی وقتا یه طرفی راضی نیست ولی عدالته.مثلا یکی یکی دیگه رو می کشه بعد میبرن اعدامش کنن اون وسط نه ماد و پدر قاتل راضی هستن نه خود قاتل راضیه ولی تا وقتی خانواده مقتول رضایت ندادن این عدالته(شاید برای بعضیای دیگه این عدالت نباشه ولی چون برای من وعماد هردو این عدالته چنین مثالی زدم،البته عدالت یه چیزه و برای من و تو نداره ولی خب ما فکر می کنیم عدالت اینه برای همین چنین مثالی زدم)
بعد خوبی رو چی می دونی؟؟خوبی یه چیز نسبی هست عماد.
بخشش هم به کل بحث جدایی داره
ببین ما معصومین رو داشتیم... امامان ما از بیشتر توهین ها می گذشتند که در حق خودشون بود. مثل داریم که هنگام رکوع روی سر پیامبر زباله ریختن ولی ایشون چیزی بیان نکردن و حتی بعد باز هم برای دعوت اون فرد تلاش کردند... فردی که به یکی از امامان و پدران بزرگوارشون توهین میکرد و امام برای عیادتش در هنگام بیماری رفتن و براش دعا کردن! این بخشش یک معصوم این نهایت بخشش و سخاوته! درست ترین راه همینه که به همین اندازه بخشش داشته باشی... باید بتونی از حق خودت بگذری... بزارین مثال غیر از امامان بزنم...
اینکه امامان شیعیان کی بودن و چطور بودن رو کاری ندارم
اینکه معصوم بودن یا نبودنم همینطور
چون کلا بحث دینی نیست بحث فلسفیه ولی درمورد بخشش خیلی زیاد خب بله این هست که همه ما یه سری حقوقی داریم حالا می تونیم اون حقوق رو ببخشیم یا اون حقوق رو نبخشیم اینش دیگه به خود ما مربوطه و در هر صورت عدالته.چون خود بنده عدالتمو بخشیدن .اگر بخششی که صورت گرفته توسط خودم یا با رضایت خودم نبود یا بهتره بگم ظلم بود و عدالت نبود دیگه درواقع بخشش نبود.چون عدالت نبود.همون ظلم بود.
اگر بنده بیام دست بکنم توی جیب یکی به یه فقیری پول بدم بنده چیزی نبخشیدم من فقط ظلم کردم.
بخشش وقتی معنا داره که عادلانه باشه.بخشش خود عدالته.تا عدالت نباشه بخششم نیتس چون بخشش جزئی از عدالته.(این دیدگاه منه ول یخب اگر کسی نظر مخالفی داره همون طور که من دلیلمو گفتم بیاد دلیلشو برای مخالفت بگه
)
از اولش هم قرار نبوده که بخشش چیز لذت بخشی باشه
اتفاقا بخششی که از دل بربیاد لذت بخشم می شه(دست کم خیلی وقتا لذت بخشم می شه)
هر کس که بخشیده ضرری کرده!
یک جانبه به ضرر نگاه نکن.بنده قاتل همسرمو می بخشم بهم بگو چه ضرری این وسط کردم؟؟تازه سودم کردم یکی چون روی روحیه خودم تاثیر داشته دوم اینکه دقیقا بخششه می تونه در روابط دیگرون با من تاثیر بزاره.مثلا کاملا ممکنه که خانواده قاتل به خاطر بخشش من ازم خیلی ممنون بشه و کلی کمک و...
یا...پس اتفاقا خیلی وقتا ضرر نداره هیچ سودم داره
لذت بخشم هست(من که شده لذتشو حس کنم دیگرون هم دیدم بگن خیلی لذت بخشه پس قاعده ای که به صورت کلی گفتی نقض شد چون من واون افرا مثال نقضش هستیم)
ولی بخشش چیزیه که ادم رو بالا میبره! حتی از عدالت هم بالاتره... ببین اگه یه نفر انتقام بگیره فرقی نداره با کسی که اذیتش کرده
!
چرا اتفاقا خیلی خیلی خیلی فرق داره
بنده میام مادر تو رو می کشم
قانون کشور و حکومتم وجود نداره که شکایت بکنی و حق خودتو بگیری و مجبوری خود ت حقتو بگیری
حالا به من بگو تویی که میای من قاتل رو می کشی،منی که مادر تو رو کشتم، فرقی با منی که اومدم برای خودم مادر تو رو کشتم نداری؟؟
قاتل یک قاتل با قاتل یک بیگناه با هم برابرن؟؟این دیگه خیلی حرف عجیبی بودا
چون خودشو داخل اون معادله برابر با عامل بد کرده... پس این یه معادله باخت باخت بده!هم این ضرر میکنه هم اون!
نخیر اصلا برابر نکرده.تکرار همون عمل خیلی فرق داره با برابری
نگاه کن بنده می رم توی جنگ و برای دفاع از کشورم کلی ادم می کشم.تو بهم بگو منی که اون ادما رو کشتم چون عمل کشتن رو انجام دادم با کسی که قاتل زنجیره ای هست و برای دلخوشی خودش می کشه برابرم؟؟حتی اگر کسانی که من کشتم بیشتر باشه؟؟
وقتی عدالت رو میخوای داخل معادلت بد و خوب رو خنثی میکنی تا ببینی کدوم کفه وزن اضافه تری میاره! و طوری اونو میزاری که همه راضی باشن...
اما داخل بخشش تو کل عوامل بد رو پاک میکنی...یه جورایی عوامل خوب خودت رو چندین برابر میکنی و عوامل بد رو در برابر خودت کوچیک نشون میدی...!
اینا با هم فرق دارن و داخل دیدگاه های مختلف هم متفاوتن...
از دیدگاه حق و حقوق فردی بله یه فرد حق داره تا جایی که عدالت و انتقام در یه راستا هستن پیش بره یا بگذره هیچ عیبی نداره اگه سلاخی کنه کسی رو که عزیزی ازش گرفته.
از دیدگاه اخلاق و منش این فرق داره کسی والاتره که ببخشه
اگه هم به فکر دلتی میتونی طرفو بگیری تا سر حد مرگ بزنی کل خانوادشم از تیغ بگذرونی هیچ عیبیم نداره عطش خشونتت میخوابه!
موضوع اینه که اخلاق منش تا وقتی اخلاقی هست که حق و حقوق رو هم رعایت کنه
یعنی اینکه شما ببخشی حق شماست
اگر یه بخششی یا یه چیزی که ظاهرش اخلاقیه از حق و عدالت خارج باشه که دیگه اصلا اخلاق نیست
بعدم نحوره ی کشتن هم خیلی فرق داره.عدالت خیلی ظریفه
اگر من بیام یه تیر خالی کنم تو مخ خواهر تو تو حق نداری بیای بدن منو قطعه قطعه کنی
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
دوستان لطفا سریع بحث رو نبندین ... بزارین بقیه کاربرا هم بیان داخل و شرکت کنن یه جورایی بهشون مهلت بدین که بحث کنن و نظراتشون رو بگن!!