کتاب تن تن و سندباد ، اثری است از محمد میر کیانی ، نویسنده ی کتاب های کودک و نوجوان ، که در اواسط سالهای دهه ی هفتاد شمسی به چاپ رسید. ظاهرا" هدف نویسنده توصیه ی کودکان به تکیه بر قهرمان های ایرانی به جای غیر ایرانی بود ، اما برای رسیدن به این هدف ، راه بسیار ضعیفی انتخاب شد. داستان ، حکایت مبارزه ی قهرمانان کتاب های تن تن در کنار کاراکتر هایی مثل سوپر من (که هیچ ارتباط و سنخیتی با هم ندارند) است با چند قهرمان افسانه های شرقی به رهبری سندباد. در نهایت ، کتاب با پیروزی سندباد و کشف ارتباط میان تن تن و بشقاب های ساتلایت به پایان می رسد!

داستان نسبتا ضعیف است.

اما بسیار دلنشین و زیبا.

ابتدا من به هیچ عنوان قصد خواندن کتاب را نداشتم؛ ولی چون موقعی که هشت سالم بود دیوونه ی تن تن بودم شروع به خوندنش کردم.

دیالوگ ها کاملا با شخصیت ها همخوانی دارند. شرقی ها با رنگ و لعاب شرقی و غربی ها با رنگ و لعاب غربی.

داستان با نظم چیده شده است و نبرد قهرمانان داستانهای غربی با شرقی را بیان می کنند.

برای مثال یک درگیری کوچک بین کینگ کونگ و غول چراغ جادو به وجود آمده بود.

در کل داستان قابل قبولی است و خواندن اش خالی از لطف نیست.

ها ؟؟؟؟
جلالخالق عجب اسمی داره ها !!!!
فک کنید..... علی بابا تفگ دستش بگیره.
خخخخخخخخ

نوشته اصلی توسط BOOKBL

ها ؟؟؟؟
جلالخالق عجب اسمی داره ها !!!!
فک کنید..... علی بابا تفگ دستش بگیره.
خخخخخخخخ

خوب در واقع در اشتباهی

علی بابا جاسوس میشه!!!

کتابش واقعا ایده ی خنده داری داره.

چون آخر سر اون شخصیت کوچیکه ( نخودی ) سوپر من رو شکست میده.

خخخخخخخ داستان رو لو دادی که

نوشته اصلی توسط Prince-of-Persia

خخخخخخخ داستان رو لو دادی که

اولا که ممنوع.

دوما، این تازه بخشی از داستانه.

داستان خیلی چیزهای دیگه داره که واقعا بخوای بخونی، باید بخندی.

من که نخندیدم؛ اما متعجبم که چطوری نام نویسنده ی این کتاب رو گذاشتن نویسنده.

نوشته اصلی توسط abramz

کتاب تن تن و سندباد ، اثری است از محمد میر کیانی ، نویسنده ی کتاب های کودک و نوجوان ، که در اواسط سالهای دهه ی هفتاد شمسی به چاپ رسید. ظاهرا" هدف نویسنده توصیه ی کودکان به تکیه بر قهرمان های ایرانی به جای غیر ایرانی بود ، اما برای رسیدن به این هدف ، راه بسیار ضعیفی انتخاب شد. داستان ، حکایت مبارزه ی قهرمانان کتاب های تن تن در کنار کاراکتر هایی مثل سوپر من (که هیچ ارتباط و سنخیتی با هم ندارند) است با چند قهرمان افسانه های شرقی به رهبری سندباد. در نهایت ، کتاب با پیروزی سندباد و کشف ارتباط میان تن تن و بشقاب های ساتلایت به پایان می رسد!

داستان نسبتا ضعیف است.

اما بسیار دلنشین و زیبا.

ابتدا من به هیچ عنوان قصد خواندن کتاب را نداشتم؛ ولی چون موقعی که هشت سالم بود دیوونه ی تن تن بودم شروع به خوندنش کردم.

دیالوگ ها کاملا با شخصیت ها همخوانی دارند. شرقی ها با رنگ و لعاب شرقی و غربی ها با رنگ و لعاب غربی.

داستان با نظم چیده شده است و نبرد قهرمانان داستانهای غربی با شرقی را بیان می کنند.

برای مثال یک درگیری کوچک بین کینگ کونگ و غول چراغ جادو به وجود آمده بود.

در کل داستان قابل قبولی است و خواندن اش خالی از لطف نیست.

دوست عزیز فکرکنم این کتاب رو تاحالا نخوندی این کتاب رو سه بار خوندم و واقعاً کتاب فوق العاده ایه نیروهای مشرق زمین مثل سندباد،علاءالدبن و رستم بر تن تن و کینگ کنگ و تارزان و سوپر من همیشه پیروز می شن اما در آخر شکست می خورن چون مغرب زمین ها با ارئه ماهواره خودشون رو خوب نشون میدن و سندباد و بقیه با وجود تموم کارهاشون شکست می خورن

نوشته اصلی توسط tars15

دوست عزیز فکرکنم این کتاب رو تاحالا نخوندی این کتاب رو سه بار خوندم و واقعاً کتاب فوق العاده ایه نیروهای مشرق زمین مثل سندباد،علاءالدبن و رستم بر تن تن و کینگ کنگ و تارزان و سوپر من همیشه پیروز می شن اما در آخر شکست می خورن چون مغرب زمین ها با ارئه ماهواره خودشون رو خوب نشون میدن و سندباد و بقیه با وجود تموم کارهاشون شکست می خورن

درسته دوست عزیز.

تازه وسطهاش هستم.

خوب به نظرم خیلی خوب شد که غربی ها بردن.

چرا که من به شدت از این کاراکترهای غیر فانتزی شرقی بدم میاد.

اما داستان واقعا شیرینی ست.