ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: نظرتون در مورد کاور جلد دو؟

رأی دهندگان
85. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • عالی شده

    68 80.00%
  • خوبه

    16 18.82%
  • بد نیست

    0 0%
  • نیاز به کار بیشتر داره

    1 1.18%
صفحه 22 از 22 نخست ... 12 20 21 22
نمایش نتایج: از شماره 211 تا 220 , از مجموع 220

    جلد اول سفیر کبیر: قدرت ذهن

    • نویسنده کتاب: س.فتحی
    • ژانر: فانتزی
    • دنبال کننده: 83
    • ایجاد شده در: 2013/08/02
    • امتیاز:
    • کتاب کامل است.
    • فرستنده،نویسنده کتاب است
    • دارای خلاصه و کاور

    سفیر کبیر
    جلد اول: قدرت ذهن


    پیشگفتار:
    آن هنگام که آخرین بازمانده از دو قوم باستانی زاده می شود، آخرین پیشگویی به حقیقت می پیوندد. سرنوشت تغییر می کند و دروازه های آینده به روی محارم بسته می شوند. حقیقتی تلخ شکل می گیرد، در آن هنگام حقیقت شکلی تازه به خود می گیرد. در آن دم که خود را در دنیایی ناشناخته می بیند، دنیایی پر از شگفتی و خیال انگیز... که هر کاری در آن ممکن است، پس به واسطه قدرتی ناخواسته قدرتی را می دزدد. در آن دم تقدیر همگان عوض می شود و سیاهی ...



    • جلد یک و نیم و تا حدودی جدا


    سلام
    خوبید؟ در مورد داستان اینکه نیاز هست یه جلد هم مرتبط و هم جدا نوشته بشه که یه چیزایی رو روشن کنه، چون با توجه به زاویه دید ، محدودیت دارم و نمی تونم یه سری از حقایق رو روشن کنم. البته خیلی راحت میشه توجیه کرد اما مسائلی هست که با توجه به اتفاقات جلد اول نیاز هست یه توضیحاتی داده بشه. همینجا نظرتون رو در مورد کاور بگید، این پیشگفتار هم که دیگه تابلو هست. البته تکه ای از داستانه مثل سفیر کبیر، حتما در مورد جادوگر ریشه و کاور نظر بدید، ممنون.



    آنگاه که دوران کهن خاتمه و دوران نو آغاز شود و ماه قدیم در آغوش ماه جدید ناپدید شود. آخرین فرمان منتِس اجرا خواهد شد، دروازه های سرنوشت برای آخرین بار به روی محارم گشوده خواهند شد و آینده در مسیر پر از ابهام قرار خواهد گرفت. آنگاه که وارث میراث کهن انتخاب شود، فَتوم برای آخرین بار بیدار خواهد شد تا جدال آخر زمان را نظارگر باشد. جدالی خونین میان بازماندگان روی خواهد داد، در حالی که تقدیر در آخرین سپیده دم سرخ رقم خواهد خورد.




    پیشگفتار:
    چه کسی باور می‌کرد که یک مرگ به چنین فاجعه عظیمی بدل شود، خون ریخته شده بر زمین مهم‌ترین راز این دنیا را آشکار کرده بود. زمین و زمان به لرزه درآمده بود، باید به کسی خبر می‌دادم، اربابان فراموش‌شده، باشکوهی باستانی از زندان ابدی خود آزاد و از میان شکافی که در پهنه آسمان ایجاد و امتداد آن به زمین می‌رسید، به‌سوی دنیاهای بی‌کران رهسپار شده بودند؛ اما بی‌آنکه خود بدانند، نیرویی مخوف و اهریمنی با زیرکی آنان را همراهی می‌کرد. شاید هم آن‌ها، آن نیرو را همراهی می‌کردند. مطمئن نبودم، تنها اطمینانم بوی مرگی بود که در فضا پیچیده شده بود. گویی خالق تباهی آزادشده بود. به درون تاریکی زل زده بودم و وقتی او از آن میان خارج شد، نفسم بند آمد. او ... خشایار بود.
    توجه: در مورد کاور و همینطور ذهنیتتون در مورد پیشگفتار نظر بدید. البته یه نکته، این متن و کاور رو هر کجا دیدید همون جا تو همون سایت نظر بدید. ممنون. فصل اولم برای پنج شنبه هفته بعد، طبق گفته های قبلی. تشکر از پست اول یادتون نره. همچنین روی قسمت خوانده ام پست اول کلیک کنید تا در صورت بروز رسانی مطلع بشید. ممنون.



    1. فصل بعدی در کار نخواهد بود، همانطور که گفتم اول جادوگر ریشه بعد آوای مرگ؛ پس اگر خواستید فصل رو نخونید.
    2. هر کسی گفت سینا می خواد فصل بذاره و اینکه فصل بهش دادم؛ اصلا باور نکنید.
    3. کسانی که از اعتمادم سوئ استفاده کنند، خب خودشون ضرر می کنند.
    4. از کسانی که کمک کردن هم تشکر می کنم.
    5. داخل سایتم آپ نکنید، لینکش رو چون قرار نیست فصل بعدی در کار باشه.
    6. در آخر هم امیدوارم از این فصل لذت ببرید.

    فصل اول











    تصاویر پیوست شده

    snnxycwo.jpg  


    ویرایش توسط M.A.S.K : 2015/06/18 در ساعت 05:19
  1. 89
  2. #212
    تاریخ عضویت
    2015/03/16
    نوشته‌ها
    74
    امتیاز
    5,519
    شهرت
    0
    28
    کاربر انجمن
    عاشق این داستانم
    فصل بعدی نداره
  3. #213
    تاریخ عضویت
    2017/06/16
    محل سکونت
    جهنم
    نوشته‌ها
    351
    امتیاز
    9,855
    شهرت
    12
    593
    ویراستار
    عااااقااااااا
    مردیده شدیم از انتظار.
    خبری نشد؟
    دل‌های رفته را بگذارید در اوج افتخار بمیرند ...
  4. #214
    تاریخ عضویت
    2017/12/26
    نوشته‌ها
    4
    امتیاز
    1,108
    شهرت
    0
    7
    کاربر انجمن
    سلام
    خبری نشد از جلد دوم
    کاشکی یه اطلاعی داده بشه
    بفهمیم نویسنده کی قصد ادامه داره
  5. #215
    تاریخ عضویت
    2015/05/02
    محل سکونت
    مهمان کریمه اهل بیت هستم
    نوشته‌ها
    18
    امتیاز
    4,069
    شهرت
    0
    70
    کاربر انجمن
    من بیشتر از چهار سال منتظر ادامه این کتابم . اینقدر هم قشنگه که نمی شه ازش دل برید. کسی خبری از جلد یک و نیم یا دو نداره؟
  6. #216
    تاریخ عضویت
    2019/01/03
    محل سکونت
    اردبیل
    نوشته‌ها
    39
    امتیاز
    1,989
    شهرت
    0
    13
    کاربر انجمن
    بت سلام و تشکر از سینا جان ،
    این کتاب واقعا فوق‌العادس جوری که حتی منم مجبور کرد پاشم و یه رمان بنویسم . این کتاب واقعا عالیه ، بیصبرانه منتظر جلد یک و نیم و دوم هستم
  7. #217
    تاریخ عضویت
    2019/01/14
    نوشته‌ها
    25
    امتیاز
    1,174
    شهرت
    0
    14
    کاربر انجمن
    این داستان به نظر من تو سبک خودش بهترینه و اینکه ادامش‌نیومد واقعا یه مدت درگیرم‌کرد
  8. #218
    تاریخ عضویت
    2019/03/31
    نوشته‌ها
    1
    امتیاز
    754
    شهرت
    0
    1
    کاربر انجمن
    یکی از بهترین رمان هایی که خوندم
    و امیدوارم جلد دومش هم به زیبایی و طولانی جلد اولش باشه
  9. #219
    تاریخ عضویت
    2018/06/28
    نوشته‌ها
    53
    امتیاز
    1,504
    شهرت
    0
    19
    کاربر انجمن
    سلام جلد دومش بیشتر از سه فصل نیست و خیلی وقته رها شده ا خود نویسنده هم چند وقتیه خبری نیست
  10. #220
    تاریخ عضویت
    2012/10/01
    نوشته‌ها
    1
    امتیاز
    18,599
    شهرت
    0
    1
    کاربر انجمن
    این بی رحمانه نیست که من هنوز منتظرم؟
  11. #221
    تاریخ عضویت
    2014/06/24
    نوشته‌ها
    2
    امتیاز
    10,772
    شهرت
    0
    4
    کاربر انجمن

    Smile منم هنوز منتظرم

    میدونم اینم یه بیماریه ولی خیلی خوشحال شدم دیدم درد من مشترکه و هنوز کسانی هستن که منتظر ادامه ی این کتابن.
    خواهش میکنم ادامه بده
    ویرایش توسط fidlis : 2024/01/22 در ساعت 16:09 دلیل: اشتباه تایپی
    [FONT=impact][I][B][SIZE=5][COLOR=#000080]در اندرون من خسته دل ندانم کیست
    که من خموشم و او در فغان و در غوغاست[/COLOR][/SIZE][/B][/I]
    [/FONT]
صفحه 22 از 22 نخست ... 12 20 21 22
نمایش نتایج: از شماره 211 تا 220 , از مجموع 220

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •