ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

کتاب: رستاخیز

    رستاخیز جلد اول {ترس و جنگ}

    • نویسنده کتاب: پارسا
    • ژانر: علمی-تخیلی
    • دنبال کننده: 1
    • ایجاد شده در: 2015/08/05
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!
    • دارای خلاصه و کاور
    خوب دوستان عزیز سلام
    پارسا هستم. مدتی هست که فن فیکشن های مختلف برای هری پاتر و پرسی جکسون نوشتم که بعضی هاش منتشر شد بعضیاش نه.
    اسم این داستان هست رستاخیز وجزو ژانرعلمی تخیلی. این داستان دارای سه جلد هست.

    جلد اول: ترس و جنگ
    جلد دوم: انسان ها
    جلد سوم: آغاز پایان

    خلاصه ی داستان :

    داستان در حدود هفتاد سال دیگه اتفاق می افته. جهان درگیر سومین جنگ جهانی هست. در ابتدا کشور ها با بمب های اتمی تمامی پایتخت های یکدیگر را با خاک یکسان کردند. بعد از مدتی برای آسیب نزدن به محیط زیست استفاده از بمب های اتمی در تمام جهان ممنوع اعلام شد. کشور ها به بمب های نیتروژن و غیره رو میارن. تا اینکه یک دانشمند آلمانی یک بمب جدید اختراع کرد بمبی که فقط انسان ها رو می کشه. این دانشمند با توجه به شناختش از بافت های انسانی بمبش رو طوری طراحی کرد که فقط انسان هارو می کشت و حتی روی سوسک ها هم تاثیری نداشت. کشور های دیگه هم بزودی تولید این بمب هارا شروع کردند و جنگ دوباره از سر گرفته شد. به همین دلیل اکثرا کشور ها پایگاه های خودشون رو زیر زمین بنا میکردن. اما چون زیاد روی این شیوه از پدافند کار نکرده بودن به بمب های معمولی اکثرا تاسیساتشون از کار می افتاد و یا اگه توسط دشمن محاصره می شدند همه از گشنگی می مردند. در این میان، کشور کانادا خودش را در جنگ کاملا بی طرف اعلام کرد. دانشمندان این کشور یک الگو ساختند. این الگو تمامی نمرات دانشگاهی، تست های آی کیو، نمرات امتحانی، روابط افراد و غیره رو بررسی می کرد و با توجه به این اطلاعات پیش بینی می کرد که آیا این فرد برای ادامه ی نسل بشر مفید هست یا خیر، در این جمع همه جور انسانی بود از انسان های پیر که بیشتر حکم رهبر و مرشد را داشتن تا کودکان و خردسالانی که توسط اطلاعات پدر و مادرشان شناسایی می شندند. کشور کانادا حدود پنج پایگاه زیر زمینی بسیار قوی بنا کرد تا این انسان ها را در آن جا بدهد. سپس شروع به جمع کردن این انسان ها کرد و در نهایت همه ی این افراد نشانه گذاری شده که اصلاحا "منتخب" گفته می شدند را جمع کرد. اما تاریخ تکرار می شود. دقیقا همان بلایی که در جنگ جهانی دوم سر ایران آوردند بر سر کاندا تکرار شد. سران کشورهای مختلف مدعی شدند که کانادا دشمنان آن ها پناه داده و به همین دلیل به آن کشور هم حمله کردند و کانادا هم وارد جنگ شد. حال، این داستان من سرگذشت "منتخب" هاست... . در جلد اول قضایای جمع شدن آنها و عادتشان به شیوه ی جدید زندگی را به نمایش می کشم تا زمانی که جنگ تمام می شود. در جلد دوم بازگشت این افراد به سطح زمین و آشنایی آن ها با افراد دیگر پایگاه ها. در نهایت در جلد سوم مشخص می شود که این گروه ها با هم متحد می شوند و یک دنیای جدید می سازند و یا باز هم با یکدیگر درگیر می شوند و نسل بشر برای همیشه منقرض می شود....

    بزودی فصل اول منتشر خواهد شد. ممنون می شم نظرتون رو در مورد ایده و خلاصه ی داستان بدونم.




    دانلود فصل اول
    ویرایش توسط Alexandre : 2015/08/09 در ساعت 00:01
  1. 11
  2. #12
    تاریخ عضویت
    2014/08/25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    15
    امتیاز
    4,199
    شهرت
    0
    64
    کاربر انجمن
    آقا شما ها که خیلی نامردید فصل یک رو دانلود کردید خوندید لذتشم بردید اما نظر نداید یادتون باشه ها

    اینم یه تیکه هایی از فصل دو :

    شنیده بود که آمریکایی ها اسلحه هایی ساخته اند که قابلیت تشخیص چهره دارند اما باور نکرده بود و متاسافانه روزگار از راه سختش به او قدرت تجهیزات آمریکا را ثابت کرد. درز های بسیار ریزی بر روی دیوار حد تقریبی در را مشخص می کردند. یک دوربین در بالای یکی از دیوار ها کار گذاشته شده بود که کاملا اتاق را زیر نظر داشت. به سمت دوربین رفت و سعی کرد آن را بررسی کند که ناگان با صدای جیلینگ جیلینگی که آمد فهمید الکساندر بهوش آمد. برگشت و نگاه کرد دیدکه پسر بهوش آمده و سعی می کند بشیند اما با وجود دستان بسته شده اش غیر ممکن بود. الکساندر که چشمش به امیلی افتاد به قدری عصبانی شد که کارد می زدی خونش در نمی آمد. با نفرت گفت:
    -تو؟
    [CENTER]این سکوتم یعنی من [COLOR=#b22222]دیوانه[/COLOR] و [COLOR=#b22222]شیدایتم[/COLOR] ...
    [/CENTER]
  3. #13
    تاریخ عضویت
    2014/11/30
    محل سکونت
    همونجا که همه فیکن :)
    نوشته‌ها
    291
    امتیاز
    11,695
    شهرت
    0
    1,700
    کاربر انجمن
    احسنت!!!
    معمولا به نویسندگانی که کتابشونو نخوندم چنین چیزی نمیگم ولی مقدمش واقعا تحت تاثیر قرارم داد
    یه رمان شبه واقع گرا که داستانش کلیشه ای نیست
    متاسفانه بر اساس یه سنت قدیمیه منتقدان یه کتابو قبل از اینکه تموم شه نمیخونیم امیدوارم همینجوری ادامه بدی و دچار خشکی قلم نشی
    [CENTER][SIZE=7](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=6](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=5](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=4](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=3]/:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=2]l:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=1]):[/SIZE][/CENTER]
  4. #14
    تاریخ عضویت
    2018/01/10
    نوشته‌ها
    2
    امتیاز
    1,120
    شهرت
    0
    0
    کاربر انجمن
    سلام فصل ۱ رو خواندیم فصل بعدی کی در سایت گذاشته میشود
صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به همه بگو سینه خیز بروند اثری از آر.ال.استاین
    توسط rlstine در انجمن تریلر(جنایی، وحشت و رازآلود)
    پاسخ: 2
    آخرین نوشته: 2015/06/30, 17:46
  2. عدالت خداوند دررستاخیز چگونه است؟
    توسط behabadi در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 4
    آخرین نوشته: 2015/04/22, 11:40
  3. پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2014/11/06, 11:57
  4. توطئه روز رستاخیز(سیدنی شلدون)
    توسط youra در انجمن تریلر(جنایی، وحشت و رازآلود)
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2012/11/06, 21:45
  5. پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2012/07/14, 23:56

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •