ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 1 از 2 1 2 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

کتاب: طلوع

    طلوع

    • نویسنده کتاب: حسین. ح
    • ژانر: فانتزی
    • دنبال کننده: 4
    • ایجاد شده در: 2018/01/17
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!
    • فرستنده،نویسنده کتاب است
    سلام.


    این داستان اولین داستانیه که تا حالا نوشتم. از چند ماه پیش شروع به نوشتنش کردم و حالا تصمیم گرفتم اینجا قرارش بدم. طبیعتا اشکالات ریز و درشت خیلی زیادی داره که امیدوارم به کمک نظرات و راهکارهای شما بتونم رفعش کنم. خیالتون هم راحت. من نقدپذیریم خیلی بالاست.

    در مورد داستان هم، یه داستان فانتزی حماسی قرون وسطاییه که به طور همزمان چند خط داستانی رو جلو میبره. برای همین شاید ریتم داستان یکم کند باشه.یه خلاصه ی کوتاه هم از جلد اول گذاشتم.

    ویراستار: محمد (Envelope)

    خلاصه ای از جلد اول:

    بیست روز پس از مرگ پادشاه کویا و بر تخت نشستن ولیعهد جوانش، ارتش پادشاهی با دستوراتی بی سابقه و عجیب رو به رو میشود. دستوراتی مبنی بر شکار هیولاهایی که از زمان بازسازی سد نور تا بحال، باقی مانده اند. ماریس، سرجوخه ی ساده ای که به یکی از همین ماموریت ها فرستاده شده است، قصد دارد تا با تمام توانش از جان افرادش محافظت کند و همزمان، تلاش دارد تا به انگیزه های پادشاه پی ببرد و پاسخی برای شایعات پخش شده در مورد نحوه به سلطنت رسیدن ولیعهد بیابد.
    در جنوب قلمروی مارها و در سرزمین رالریون، جوانی مطرود به نام کادای در تلاش است تا خودش را از نفرینی که با آن دست به گریبان است، رها کند. نفرینی اهریمنی که به او اجازه میدهد به ذهن یک هیولای کابوس وار متصل شود. رویاهایی که گاه و بیگاه خواب او را آشفته میکنند، او را به سوی کشف حقیقتی از اولین روزهای نفرین شدنش فرا میخوانند. حقیقتی که فهمیدنش، به بهای گزافی برای او تمام میشود.
    و در شرق، امپراتور آسمان (رِیِن) که به دلایل نامعلومی تحت تعقیب قرار گرفته، سعی دارد تا مانع به وقوع پیوستن پیشگویی های هزاران ساله شود. پیشگویی هایی از گذشته که نوید طلوع تاریکی را میدهند و در تمامی آنها، از شکست نگهبانان جهان و نابود شدن دوباره ی سد نور، سخن گفته شده است.
    در پس آرامش و صلحی که جهان ساتار در آن به سر میبرد، فتنه ای شوم در حال نزدیک شدن است؛ به سان قاتلی سیاه پوش در ظلمت شب، که از میان سایه ها نزدیک میشود...


    Dawn 1-10
    ویرایش توسط blacksnake : 2018/01/31 در ساعت 12:20 دلیل: فایل کلی بخش اول...
  1. 5
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2017/06/16
    محل سکونت
    جهنم
    نوشته‌ها
    351
    امتیاز
    9,855
    شهرت
    12
    593
    ویراستار
    منتظرم : )
    دل‌های رفته را بگذارید در اوج افتخار بمیرند ...
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2018/01/01
    محل سکونت
    اونترنت
    نوشته‌ها
    8
    امتیاز
    1,284
    شهرت
    0
    19
    کاربر انجمن
    من از دور حمایت میکنم ولی از دورا . ویراستار اگر خواستین در خدمتم . وقتی تموم شد میخونم .منتظرم
    بوسه آنگاه قشنگ است که تمرین نشود
    بپری
    ماچ کنی
    جیغ کشد
    در بروی
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2017/11/08
    نوشته‌ها
    9
    امتیاز
    1,180
    شهرت
    0
    11
    کاربر انجمن
    منتظرم : )
    نظری روی خلاصه نداشتی؟
    من از دور حمایت میکنم ولی از دورا . ویراستار اگر خواستین در خدمتم . وقتی تموم شد میخونم .منتظرم
    لطف دارین. ویراستار هست. پس احتمالا حالا حالاها شروع نمیکنید به خوندن!
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2017/12/30
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    58
    امتیاز
    5,548
    شهرت
    0
    48
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط blacksnake نمایش پست ها
    سلام.


    این داستان اولین داستانیه که تا حالا نوشتم. از چند ماه پیش شروع به نوشتنش کردم و حالا تصمیم گرفتم اینجا قرارش بدم. طبیعتا اشکالات ریز و درشت خیلی زیادی داره که امیدوارم به کمک نظرات و راهکارهای شما بتونم رفعش کنم. خیالتون هم راحت. من نقدپذیریم خیلی بالاست.

    در مورد داستان هم، یه داستان فانتزی حماسی قرون وسطاییه که به طور همزمان چند خط داستانی رو جلو میبره. برای همین شاید ریتم داستان یکم کند باشه.یه خلاصه ی کوتاه هم از جلد اول گذاشتم.

    ویراستار: محمد (Envelope)

    خلاصه ای از جلد اول:

    بیست روز پس از مرگ پادشاه کویا و بر تخت نشستن ولیعهد جوانش، ارتش پادشاهی با دستوراتی بی سابقه و عجیب رو به رو میشود. دستوراتی مبنی بر شکار هیولاهایی که از زمان بازسازی سد نور تا بحال، باقی مانده اند. ماریس، سرجوخه ی ساده ای که به یکی از همین ماموریت ها فرستاده شده است، قصد دارد تا با تمام توانش از جان افرادش محافظت کند و همزمان، تلاش دارد تا به انگیزه های پادشاه پی ببرد و پاسخی برای شایعات پخش شده در مورد نحوه به سلطنت رسیدن ولیعهد بیابد.
    در جنوب قلمروی مارها و در سرزمین رالریون، جوانی مطرود به نام کادای در تلاش است تا خودش را از نفرینی که با آن دست به گریبان است، رها کند. نفرینی اهریمنی که به او اجازه میدهد به ذهن یک هیولای کابوس وار متصل شود. رویاهایی که گاه و بیگاه خواب او را آشفته میکنند، او را به سوی کشف حقیقتی از اولین روزهای نفرین شدنش فرا میخوانند. حقیقتی که فهمیدنش، به بهای گزافی برای او تمام میشود.
    و در شرق، امپراتور آسمان (رِیِن) که به دلایل نامعلومی تحت تعقیب قرار گرفته، سعی دارد تا مانع به وقوع پیوستن پیشگویی های هزاران ساله شود. پیشگویی هایی از گذشته که نوید طلوع تاریکی را میدهند و در تمامی آنها، از شکست نگهبانان جهان و نابود شدن دوباره ی سد نور، سخن گفته شده است.
    در پس آرامش و صلحی که جهان ساتار در آن به سر میبرد، فتنه ای شوم در حال نزدیک شدن است؛ به سان قاتلی سیاه پوش در ظلمت شب، که از میان سایه ها نزدیک میشود...


    فایل کلی بخش اول (فصل 1 تا 10) به زودی آماده و قرار داده میشه.

    فکر کنم بتونی خلاصه ای بنویسی که فضای داستان و بهتر شرح کنه چون توی خلاصه کامل توضیح ندادی که چی برای از دست دادن هست بیشتر از مشکلات توضیح دادی. در کل موفق باشی به نظر میاد خیلی جدی قصد داری تموم کنی نوشتن کتابتو و این عالیه ❤❤👏
    Mindreader
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2017/08/14
    نوشته‌ها
    117
    امتیاز
    3,922
    شهرت
    0
    106
    نویسنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط saeed_mindi نمایش پست ها
    فکر کنم بتونی خلاصه ای بنویسی که فضای داستان و بهتر شرح کنه چون توی خلاصه کامل توضیح ندادی که چی برای از دست دادن هست بیشتر از مشکلات توضیح دادی. در کل موفق باشی به نظر میاد خیلی جدی قصد داری تموم کنی نوشتن کتابتو و این عالیه ❤❤
    اگه توضیح بده اسپویل کرده پس خودت بخون تا ببینی مشکل چیه وژدانا
    قبل از راه رفتن باید دوید
    افسانه آز:تالیور
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2017/12/30
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    58
    امتیاز
    5,548
    شهرت
    0
    48
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط Envelope نمایش پست ها
    اگه توضیح بده اسپویل کرده پس خودت بخون تا ببینی مشکل چیه وژدانا
    خلاصه ی خوب نوشتن یعنی اسپویل کردن؟ اگر اینجوری باشه که هیچوقت نباید خلاصه نویسی کرد.
    Mindreader
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2017/11/08
    نوشته‌ها
    9
    امتیاز
    1,180
    شهرت
    0
    11
    کاربر انجمن
    سلام.
    والا... دیگه نمیدونم توی خلاصه چی باید میگفتم که نگفتم.
    ایشالا حتما این جلدو تموم میکنم.
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2017/08/14
    نوشته‌ها
    117
    امتیاز
    3,922
    شهرت
    0
    106
    نویسنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط saeed_mindi نمایش پست ها
    خلاصه ی خوب نوشتن یعنی اسپویل کردن؟ اگر اینجوری باشه که هیچوقت نباید خلاصه نویسی کرد.

    من نکیسنده رو میشناسم و همینطور هم سبک نوشتنش رو. مطمئن باش یه دلیلی داره که چیزی که تو می خوای رو نذاشته داخل خلاصه. یعنی می خواد بخونی تا بفخمی قضیه چیه
    قبل از راه رفتن باید دوید
    افسانه آز:تالیور
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2017/12/30
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    58
    امتیاز
    5,548
    شهرت
    0
    48
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط Envelope نمایش پست ها
    من نکیسنده رو میشناسم و همینطور هم سبک نوشتنش رو. مطمئن باش یه دلیلی داره که چیزی که تو می خوای رو نذاشته داخل خلاصه. یعنی می خواد بخونی تا بفخمی قضیه چیه
    آهااا حلال شد یه چیزییی ایوول
    Mindreader
صفحه 1 از 2 1 2 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 79
    آخرین نوشته: 2015/09/30, 19:24
  2. چند نوع فال عشق
    توسط abramz در انجمن بایگانی
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2014/09/01, 10:00
  3. عجیب ترین نوع گل به شکل لب
    توسط tars15 در انجمن مطالب جالب و دانستنی‌ها
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2014/08/28, 21:57
  4. اس ام اس ماه رمضونی از نوع خنده دار!
    توسط DaReN در انجمن بایگانی
    پاسخ: 1
    آخرین نوشته: 2014/06/29, 19:09

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •