ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2015/01/14
    نوشته‌ها
    24
    امتیاز
    3,768
    شهرت
    0
    58
    کاربر انجمن

    نیمچه شاعره ایران

    سرگیجه های اشکی در باران
    تو در میانه ابر کوهستان
    در پیچ و تابه دامنی کهنه
    تو خاطراتت رفت در طوفان

    از آسمان گاهی نگاهم کن
    این دیدنت وقتی نمیگیرد
    من تازگی ها سکته ای کردم
    بیخود ک هیچ قلبی نمیگیرد
    __________________________________________________ __________________________________________________ ________________________
    دوستای خوبم من ی شاعره تازه کارم ک برای دلم مینویسم لطفا نظراتونو برام بزارین تا با کمک شما انرژِیم بیشتر بشه و اشکالاتم برطرف(آخه ی مدتیه گذاشتمش کنار ) اگر یاری کنید تو باقیه شعرامم از نظرای خوبتون استفاده میکنم



    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    اینم پایینم دومین شعره منه ک ممنون میشم بخونین و نظر بزارین و یک روز بعد از اولی گذاشته شده
    ---------------------

    دل.دل میزند .دگر از عاشقییه من
    من از تمام منظره ها خسته میشوم
    باچشم های بسته.درراه آبشار
    انگاررررمن به تخت خودم بسته میشوم
    دستم ک تند توی هوا رعشه میکند
    تارعنکبوت های سیاه یکُه میخورند
    دستت ک تند توی هوا رقص میکند
    صدبار آرزووو مرا تکُه میکنند
    هزیونی و نگاه های تلخ من به در
    انگارر تو هرروز مرا ترک میکنیی
    در اشک های چشم های زخمیم بگو
    لاقل تو آرزوی مرا درک میکنی

    ویرایش توسط پریشانی : 2015/01/20 در ساعت 21:31 دلیل: نظراته کاربرای گرامی
    [COLOR=#2f4f4f][B][FONT=verdana]لازم نیست خیلی آدم دورتان باشد
    همان چندتایی که هستند آدم باشند کافیست
    (حسین پناهی)[/FONT][/B][/COLOR]
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2014/04/24
    نوشته‌ها
    124
    امتیاز
    8,574
    شهرت
    0
    554
    Ara
    کاربر انجمن
    خیلی قشنگ بود شعرت خوشم اومد!
    اون پیچ و تابه پیچ و تاب نوشته بشه بهتره!
    خط چهارم تو خاطراتت رفت در طوفان تو وزن رو بهم میزنه اگه خاطراتت رفت در طوفان باشه به نظر من بهتره!

    راستی الان اشکه تو ابر کوهستانه؟!
    یا اونی که اشک میریزه؟

    دومی رو بیشتر دوست داشتم واضح تر بود من کلا شعرای واضح دوست دارم

    و مهم ترین چیز شاعره اشتباهه =____=
    نوشتی شاعره ی ایرانی اصن کلا غلطه!
    تو ایران که شاعره نمیگن! شاعر ایرانی!

    ولی شعر گفتن خیلی باحاله من کلا دو سه تا گفتم اونا رو هم خواب دیدم همه رو همون داستان بسه برام
    Reading Is One Form Of Escape
    Running For Life Is Another
    Lemony Snicket
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2015/01/14
    نوشته‌ها
    24
    امتیاز
    3,768
    شهرت
    0
    58
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ara نمایش پست ها
    خیلی قشنگ بود شعرت خوشم اومد!
    اون پیچ و تابه پیچ و تاب نوشته بشه بهتره!
    خط چهارم تو خاطراتت رفت در طوفان تو وزن رو بهم میزنه اگه خاطراتت رفت در طوفان باشه به نظر من بهتره!

    راستی الان اشکه تو ابر کوهستانه؟!
    یا اونی که اشک میریزه؟

    دومی رو بیشتر دوست داشتم واضح تر بود من کلا شعرای واضح دوست دارم

    و مهم ترین چیز شاعره اشتباهه =____=
    نوشتی شاعره ی ایرانی اصن کلا غلطه!
    تو ایران که شاعره نمیگن! شاعر ایرانی!

    ولی شعر گفتن خیلی باحاله من کلا دو سه تا گفتم اونا رو هم خواب دیدم همه رو همون داستان بسه برام
    ممنونم از نظرت حتما استفاده میکنم منم داستاننویسیم بهتره امیدوارم در هرضمینه موفق باشی
    [COLOR=#2f4f4f][B][FONT=verdana]لازم نیست خیلی آدم دورتان باشد
    همان چندتایی که هستند آدم باشند کافیست
    (حسین پناهی)[/FONT][/B][/COLOR]
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2014/06/25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    44
    امتیاز
    5,938
    شهرت
    0
    142
    کاربر انجمن
    خیلی سررگدون بود مثل اینکه میخواستی مدرن بنویسی ولی بین سبک قدیمی و مدرن گیر کرده بود که این هم از وزن شعر کم میکرد هم معنیو مفهوم و هم زیبایی.
    یکم کار روش بشه میشه بهتر شه.
    مثلا:
    میتونید اول موضوع کامل و واضح براتون مشخص بشه بعد شروع کنید.
    شعر را فلوداهه ننویسید تا مشخص تر بشه.
    شعر رایک دور با صدای بلند برای خود بخوانید تا اشکالات شعر براتون معلوم شه.
    و...
    اطلاعات بیشتر خواستید پرسیدنتون کافیه!
    [CENTER]در همین روزهای بارانی[/CENTER]
    [CENTER]یک نفر خیره خیره میمیرد[/CENTER]
    [CENTER]تو بدی کردی و کسی با عشق[/CENTER]
    [CENTER]از خودش انتقام میگیرد[/CENTER]


    [CENTER]#علیرضا_آذر[/CENTER]
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2013/11/16
    نوشته‌ها
    309
    امتیاز
    31,079
    شهرت
    0
    2,649
    کاربر انجمن
    قسمت دومش خیلی قشنگ بود خوشم اومد!
    اما قسمت اولشو نفهمیدم راستش!
    دوستان راهنمایی های خوبی کردن!یکم بیشتر روش وقت بذاری حله!
    [CENTER][COLOR=#800080][SIZE=4]یه همچین حالی دارم!!!
    : ( :[/SIZE][/COLOR][/CENTER]
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2015/01/14
    نوشته‌ها
    24
    امتیاز
    3,768
    شهرت
    0
    58
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط سالار نمایش پست ها
    خیلی سررگدون بود مثل اینکه میخواستی مدرن بنویسی ولی بین سبک قدیمی و مدرن گیر کرده بود که این هم از وزن شعر کم میکرد هم معنیو مفهوم و هم زیبایی.
    یکم کار روش بشه میشه بهتر شه.
    مثلا:
    میتونید اول موضوع کامل و واضح براتون مشخص بشه بعد شروع کنید.
    شعر را فلوداهه ننویسید تا مشخص تر بشه.
    شعر رایک دور با صدای بلند برای خود بخوانید تا اشکالات شعر براتون معلوم شه.
    و...
    اطلاعات بیشتر خواستید پرسیدنتون کافیه!
    واقعا ممنون ب نکته خوبی اشاره کردین من همیشه مشتاق نظرات و اطلاعات خوبت هستم لطفا برای مشکلی ک گفتی راه حلم ارائه بده تا همه استفاده کنیم

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط shiny نمایش پست ها
    قسمت دومش خیلی قشنگ بود خوشم اومد!
    اما قسمت اولشو نفهمیدم راستش!
    دوستان راهنمایی های خوبی کردن!یکم بیشتر روش وقت بذاری حله!
    لطفتو میرسونه موافقم با شما اما شاید بهتر باشه ی شعر دیگم بزارم
    [COLOR=#2f4f4f][B][FONT=verdana]لازم نیست خیلی آدم دورتان باشد
    همان چندتایی که هستند آدم باشند کافیست
    (حسین پناهی)[/FONT][/B][/COLOR]
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2012/06/06
    محل سکونت
    somewhere out there
    نوشته‌ها
    215
    امتیاز
    10,624
    شهرت
    0
    1,005
    کاربر انجمن
    ممنون. من اول که خوندم فکر کردم در واقع یک شعره و اینجوری برام جذابتر بود. بعد که از نظرات دیدم که انگار دوتاست و جدا خوندم، بازم اولی خوب بود تنها مشکلی که به نظرم رسید این بود که اخرش با یه سکته تموم میشه. یعنی انگار از تموم شدنش جا می خوره.
    در کل خوب بود.
    اگه داستان هم می نویسی و آماده داری می تونی توی قسمت داستان های کوتاه یا بلند بزاری. مرسی
    [LEFT]time is passing by anyway...[/LEFT]
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2015/01/14
    نوشته‌ها
    24
    امتیاز
    3,768
    شهرت
    0
    58
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط master نمایش پست ها
    ممنون. من اول که خوندم فکر کردم در واقع یک شعره و اینجوری برام جذابتر بود. بعد که از نظرات دیدم که انگار دوتاست و جدا خوندم، بازم اولی خوب بود تنها مشکلی که به نظرم رسید این بود که اخرش با یه سکته تموم میشه. یعنی انگار از تموم شدنش جا می خوره.
    در کل خوب بود.
    اگه داستان هم می نویسی و آماده داری می تونی توی قسمت داستان های کوتاه یا بلند بزاری. مرسی
    در واقع یک شعره از دو محیط متفاوت ک بخوبی بنظره خودم به هم مربوط نشدن ممنونم بروی چشم در اولین فرصته 2 ساعته حتما میزارم
    [COLOR=#2f4f4f][B][FONT=verdana]لازم نیست خیلی آدم دورتان باشد
    همان چندتایی که هستند آدم باشند کافیست
    (حسین پناهی)[/FONT][/B][/COLOR]
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2014/06/25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    44
    امتیاز
    5,938
    شهرت
    0
    142
    کاربر انجمن
    [quote=پریشانی;75955]واقعا ممنون ب نکته خوبی اشاره کردین من همیشه مشتاق نظرات و اطلاعات خوبت هستم لطفا برای مشکلی ک گفتی راه حلم ارائه بده تا همه استفاده کنیم مثلا میتونی بنویسی: سرگیجه های اشکم در باران وقتی تو در میان راه کوهستان وقتی در پستی و بلندی دامنی کهنه تو خاطراتت رفته درکوهستان گاهی از آسمان نگاهم کن نگاه کردنت وقتت را نمیگیرد من تازگی ها سکته کردم بیخود که قلبی نمیگیرد؟ این فقط با یکم تغییر دیدی چقد واضح تر شد؟ تازه ربط دو شعرم بیشتر شد! یکیم باید یکم ادامش میدادی. انگار یهو قط شد. مثل اینکه داری فیلم میبینی وسطاش یهو برق میره!
    [CENTER]در همین روزهای بارانی[/CENTER]
    [CENTER]یک نفر خیره خیره میمیرد[/CENTER]
    [CENTER]تو بدی کردی و کسی با عشق[/CENTER]
    [CENTER]از خودش انتقام میگیرد[/CENTER]


    [CENTER]#علیرضا_آذر[/CENTER]
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •