نام کتاب: الهه ی ناپاک
نویسنده: Doni.M کاربر نودوهشتیا
خلاصه:
- فکر نمی کردم یه روز توی این وضعیت ببینمت …
– آره .. آره .. درسته که من اون فرشته ی پاک نبودم … درسته که من اون الهه ای که دنبالش بودی نبودم … اما دوستت دارم لعنتی … هم تو رو … و هم آترا رو …
فریاد کشیدم :
– دیگه اسم اونو نیار .. می فهمی ؟ نمی خوام اسم ِ اونو از زبون تو بشنوم …!+ خدآیا …
من مَردم … می دونم … اما …
گاهی مثل ِ دختر بچه ی چهار ساله ای که عروسک ِ مو طلایی اش رو گم کرده ، می خوام بزنم زیر گریه و هق هق کنم … دوست.....