ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





کافه کتاب

   یه نجابت مهتاب

نام کتاب: به نجابت مهتاب نام نویسنده: moon shine و فاطیما8 کاربران نودوهشتیا خلاصه: آرایلی زنی خود ساخته است ، محکم اما بدون مرد و بی تکیه گاه… با بچه ی کوچیکش تو جامعه ای زندگی میکنه که تنها زندگی کردن رو مساویِ با خراب بودن می دونن. می خواد خودش باشه رو پای خودش ! دلش میخواد خودش تکیه گاه کسی باشه تا اینکه منتظر یه تکیه گاه بمونه. میخواد آزاد و رها باشه مثل من…مثل تو… ولی نمیدونه جایی که ما زندگی می کنیم هنوزم پیدا می شن ادمایی که به جرم نکرده دختر زنده به گور می کنن . نمی دونه همونایی که....

   زنانه یا مادرانه

نام کتاب: زنانه ی مادرانه نویسنده: mona30 کاربر نودوهشتیا خلاصه: برای مادر بودن لازمه که زن بود. حسش کرد. داستان ما سرنوشت یه زنه. یه زن سی ساله که زن بودن رو نمیشناسه … ستاره مادريه كه بعد از شكست توي نامزديش و ترد شدن از خانواده براي پسر كوچولوي متولد نشده اش با قدرت مبجنگه و تمام تلاشش رو ميكنه. طي تدريس زبان با دوقلوهايي اشنا ميشه. دوقلوها به ستاره علاقه مند ميشن و نهايتا ستاره به عنوان يه مادر براي اونا و نجات زندگي بچه خودش پا به خونه دوقلوها ميزاره اما تا ساليان سال تماما نقشش......

   فرصتی دیگر

نام کتاب: فرصتی دیگر نویسنده: امیدوار کاربر نودوهشتیا خلاصه: داستان دختری است که از دارایی دنیا یک مادر دارد ! زلزله ای رخ می دهد . او داخل آسانسور است. صدای یک آشنا او را فرا می خواند… طبق معمول همیشه من باز وسطاشم:|

   مثل قهوه....تلخٍ تلخ

نام کتاب:مثل قهوه تلخ تلخ نویسنده: lord of fear کاربر نودوهشتیا خلاصه: وقتی میز رو هل میدم و گلدونو میکوبم تو دیوار… وقتی سوار ماشین میشم و دوباره زندگیه نکبتی مونو به یاد میارم… وقتی یادم میره کی ام ، چی ام ، کجام… وقتی یادم میره این خیابون اسمش ستارخان بود یا ولی عصر ؟ وقتی یادم میره پشت ماشینم و باید ترمز بزنم … وقتی یه دختر بچه ی 6 ساله رو زیر میگیرم… آره…...

   حصارتنهایی من

نام کتاب: حصار تنهایی من نویسنده:پریبانو کاربر نودوهشتیا تعداد صفحات:762 خلاصه: قصه درمورد دختری به اسم آینازه که نه زیبایی افسانه ای داره که زبان زد خاص وعام باشه نه پول و ثروتی که پسرا برای ازدواج با اون به صف بایستن. دختری با قیافه معمولی که تو همین جامعه زندگی میکنه و بر خلاف تمام دخترا که عزیز کرده باباشون هستن این دختر نیست. باباش در کمال ناباوری و نامردی آیناز رو جای بدهیش میده به طلبکارش و مسیر زندگی این دختر از راهی باز میشه که هیچ وقت فکرش رو هم نمی کرد… من خوندم و خوشم اومد......

   ورود عشق ممنوع

نام کتاب: ورود عشق ممنوع نویسنده: نیلا... خلاصه: ژاله دباغ دختری با اعتماد بنفس پایین و فوق العاده دست پاچلفتی که همیشه با تمسخر همکارانش روبروست و هنوز بعد از چندسال سابقه ی کار؛ همچنان کارمند جزء قسمت بایگانی شرکتشونه! یک روز صبح با ورود کارمند جوان و شیکپوش جدید به قسمت بایگانی و رفتار متفاوت و دوستانه ی او با ژاله که باعث حسادت همکاران و موجب تحول ژاله میشه که او در جبران این حمایت های وحید دادگر سعی میکنه با هک کردن وارد اطلاعات محرمانه شرکتشون بشه تا اینکه پی میبرد.. من خودم که......

   زوال اطلسی ها

نام کتاب: زوال اطلسی ها نویسنده: یاسمین.م کاربر نودوهشتیا خلاصه: گلاره دختر تنها و افسرده ای است… گذشته ی تاریک و بدی دارد. آنقدر سیاه و زشت که سعی دارد فراموشش کند. بلاخره و همان طور که می خواهد یک اتفاق، زندگیش را عوض می کند و باعث می شود فرشته ی نجات و مرد زندگیش را پیدا کند … مردی که تنهاست، حتی از گلاره هم تنها تر … اما با تمام تنهایی هایش ، می شود نقطه ی شروعِ جاده ی زیبا و سرسبزی در کویر زندگیِ گلاره. همه چیز خوب نمی ماند و اتفاقاتی برایش می افتد. اتفاقاتی که گلاره را تا سر حد......

   منی دیگر

نام کتاب: منی دیگر نویسنده: red_rose کاربر نودوهشتیا خلاصه: یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود دختری بود، چش عسلی، پیرهن پری ولی این دخترک قصه ی ما، دل پر غصه ای داشت زندگیش قشنگ نبود میون باغ دلش، گل های رنگارنگ نبود پدرش پدر نبود سهمش از زندگی جز ، روزای دربه در نبود

   بچه مثبت

نام کتاب: بچه مثبت نویسنده:*ریما* کاربر نودوهشتیا خلاصه: داستانش در مورد دختری به اسم ملیساست که توی دانشگاهشون سر تور کردن یه بچه مثبت با اعتقادات دینی محکم با دوستاش شرط میبنده . در واقع داستان تقابل افرادی از یک نسل ولی با اصول اعتقادی متفاوت و در اصل از دو دنیای متفاوت است و در این بین… اولاش یه تلفیقی از جدال پر تمنا (فک کنم اسم دیگش سجاده و صلیب باشه) و فیلم دل شکسته است ـتقریبا 1000 صفحه ی اولـ بعدش ولی یه موضوع جدید می شه. من خیلی خوشم اومد دیشب نشستم تمومش کردم.بخونید پشیمون نمی....

   دردم

نام کتاب: دردم نویسنده: sundaugher کاربر نودوهشتیا خلاصه: این داستان برداشتی آزاد از وقایع یک زندگی است و ماجراهایی که اشخاص در آن تجربه میکنند برداشتی از حقایق یک زندگی می باشد. داستانی است از زندگی آدم هایی که احتمالا وجود دارند، من آنها را واقعی می پندارم و مطمئنم در گوشه ای از دنیا بدون شناخت از منی که آنها را مینویسم زندگی میکنند! با تمام مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و برای بقا تلاش میکنند عادت میکنند، عاشق میشوند ، تجربه میکنند، متنفر میشوند ، دوست میدارند و میبخشند!!! آنها......

   فصل بادبادک ها

نام کتاب: فصل بادبادک ها نویسنده: mahsa zahiri کاربر نودوهشتیا خلاصه: شیده تنها وارث خانواده ی بزرگ عمادزاده ست که قبلاً ازدواج نا موفقی داشته و برادر جوانش رو 5 سال پیش، در یک حادثه مشکوک از دست داده. حالا به نظر می رسه افراد متفاوتی با نیت های مختلف قصد نزدیک شدن بهش رو دارن. داستان پیرامون راز مرگ شهرام و روابط پیچیده ی سه خانواده (شریک) ثروتمند هست. در نهایت تصمیم گیری شیده، زندگی اون رو در تقابل با شیوه ی زندگی مادرش قرار میده… ….. به نظر من کلا کتابای این نویسنده عالین....از دستش......

   شاه شطرنج

نام کتاب: شاه شطرنج نویسندهPEGAH کاربر نودوهشتیا خلاصه: داستان درباره دختری خودساخته به نام سایه است که تصمیم گرفته از دشمنش انتقام بگیرد.در این راه باید با بزرگترین شرکت پخش دارو رقابت کند و در نهایت مجبور میشود از خیلی چیزهایش بگذرد... "گیرم که باخته ام !!! اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد . شوخی که نیست , من شاه شطرنجم !!! تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم . آرزو طلب نمیکنم، آرزو میسازم ....

صفحه 2 از 4 نخست 1 2 3 4 آخرین
  تنظیمات نمایش کتاب‌ها

ترتیب نمایش کتاب‌ها:

طراحی صفحه اول کافه کتاب، طراحی پست‌های اول کافه کتاب و تبدیل به نسخه کتاب توسط JuPiTeR انجام شده است.