ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





کافه کتاب - عاشقانه (رومنس)

   داستانهای باربارا کارتلند

https://bkpr.ir/expiredlink?link=/download/322.html دلیسا دختر جوانی است که با پدرش در مزرعه زندگی می کند. مادرش را از دست داده و یگانه خواهرش به لندن مهاجرت کرده است. پدر خانواده به علت افتادن از اسب مجروح شده و حالا وظیفه نگهداری از او به عهده دلیسا است. او پس از مدتی برای استراحت به لندن نزد خواهرش فلور می رود، اما در آنجا وضع طبق دلخواه او نیست. متوجه می شود خواهرش عاشق مردی شده که نامزد دارد و امکان ازدواج ندارند. و حالا دلیسا درصدد است که خواهرش را از این ازدواج منع کند. اما صبح......

   رمان گناهکار

نام کتاب: گناهکار نویسنده:fereshteh27 کاربر نودوهشتیا خلاصه: زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ حرفه ای بود..یه ادم از جنس تاریکی ولی با ظاهری شیشه ای ، شکست..بالاخره تونست ظاهر شیشه ای وشکننده ش رو هزار تیکه کنه. و اونوقت بود که ظاهر زشت و پلید گناهانش نمایان شد. و من دیدم ، به چشم......

   اسمان دیشب،اسمان امشب(98ia)

من این کتابو چن روز پیش خونهدم و با وجود اینکه اشکالایی داشت ولی واقعا کتاب قشنگی بود!!!!با همه ی کتاباهم فرق داشت!!!!بعضی وقتا نویسنده خ زیاده روی کرده(همون اول داستان میبینید)ولی بازم جزو بهترین رمانایی بود که خوندم!!! خلاصه: سارا مجد . باید داستان رو بخونید تا بفهمید این دختر چقدر متفاوت تر از چیزی که فکر می کنید . یک تصادف ساده چقدر می تونه زندگی شما رو عوض کنه ؟ یک آشنایی چطور ؟ سارا مجد ! سوال اصلی اینه که یه تصادف، یه آشنایی می تونه چیزی رو توی زندگی سارا عوض کنه ؟ گزینه درست......

   رمان بهادر

نام کتاب: بهادر نویسنده: maryammoayedi کاربر نودوهشتیا خلاصه: در مورد یه مرد جوون خودساخته هست که به عشق و عاشقی اعتقادی نداشته تا اینکه اونم یه روز عاشق میشه اون هم عشق در نگاه اول.. ” با بلند شدن صدای اذون سرمو چرخوندم سمت مسجد محل…همونجایی که یکماه پیش دل و دینم رو باخته بودم…منی که به عشق و عاشقی اعتقادی نداشتم چوب بی ایمونیم رو بد رقم خوردم و تو همون نگاه اول شدم اواره یه جفت چشم عسلی .چشمایی که اگر چه حتی نیم نگاهی هم به من نکرد اما از همون دور هم وجودمو به اتیش کشوند و رفت..” بهادر.....

   رازم را نگهدار نوشته سوفی کینزلا

خلاصه: “اما” بازاریاب جوانی است که بعد از خرابکاری به ماموریتی که برای انجام آن فرستاده شده در بازگشت با خوش شانسی در قسمت فرست کلاس هواپیما می نشیند و وقتی که احساس میکند هواپیما در حال سقوط است از شدت اضطراب بی اختیار شروع به گفتن تمام رازهای زندگیش به مسافر صندلی کناری می کند ،ولی هواپیما سقوط نمی کند .و بدشانسی اما زمانی شروع می شود که هفته بعد متوجه می شود مسافر صندلی بغل دستیش در هواپیما که تمام رازهای اما را می داند کسی نیست جز … https://bkpr.ir/expiredlink?link=/download/563...

   هنگامی که باران پیانو مینوازد

سلام رفقا، حالتون خوبه؟! پیرو همون برنامهٔ قبلی اینبار یه کتاب کمی متفاوت تر از یک نویسنده نسبتا مشهور رو معرفی می‌کنیم. حقیقتش ابتدای کار دوست نداشتم این کتاب رو معرفی کنم به دو دلیل، 1. این سبک از نوشتن و داستان و درکل مینیمال های عاشقانه مخاطب های خودش رو داره و ممکنه برای دیگران جالب نباشه حتی غیرقابل تحمل و ناراحت کننده هم باشه! 2.اون هایی که مخاطب این نویسنده هستن و یا این سبک رو دوست دارن قطعا با این کتاب آشنا هستن پس اصلا دلیلی نداره که معرفیش کنم. ولی در نهایت! کتاب بر من پیروز شد،....

   رمان فوق العاده زیبا و عاشقانه اعدام یا انتقام/شیوا

خلاصه داستان: ابتدای داستان درباره ی دو زوجه. دو زوجی که هر کدوم عاشق همسراشون هستن. ولیبا یه تصادف، همسر یکی از اون زوجا از بین میره و اون سه نفرو وارد یه سری اتفاقاتمهم می کنه! علی راضی به رضایت نمیشه، تنها حرفی کهروی زبونشه قصاصه! سهیل باید تاوان کاری روکرده پس بده! حکم دادگاه.........

   رمان زیتون

نام کتاب: زیتون نویسنده: baste کاربر نودوهشتیا خلاصه: داستان باده من از شروع در نقطه پایانی آغاز میشه از همون جایی که باده برای زن بودن ، نفس کشیدن، بودن اون جا رو ترک کرده باده تلخ و شیرین …آرام و طوفانی …مستقل و وابسته است پر از تناقض و پر از زیبایی … برای باده همه چیز در شهر آبی رنگ شکل میگیره و در شهری خاکستری به نقطه اوج میرسه …. میتوان زیبا زیست… نه چندان سخت که از عاطفه دلگیر شویم، نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب! لحظه ها میگذرند،...

   دختر آفتاب نوشته مری ویبرلی

خلاصه: شارلوت برای یک سفر اکتشافی (یافتن شهرهای قدیمی وگمشده اینکاها ی سرخپوست )از سوی دائیش دعوت میشود که به پرو برود ولی گیل برایدن رئیس گروه اکتشافی که فکر میکرد عضو دعوت شده توسط دائی یک مرد است نه یک دختر جوان ، با پیوستن او به گروه مخالف است سرانجام با گرفتن امتحانهای دشوار و تضمین دائی تسلیم میشود ولی حالا شارلوت باید نقش همسر او را بپذیرد چرا که سرخپوستان نمی توانند حضور یک زن را در گروه بپذیرند و..... https://bkpr.ir/expiredlink?link=/download/285.html...

   مزایای منزوی بودن perks of being wallflower

مزایای منزوی بودن نوشته استیون چباسکی یکی از پرفروش ترین آثار در فهرست نشریه نیویورک تایمز بوده است و همچنین از آن به عنوان نسخه مدرن ناطور دشت نیز یاد شده است. «مزایای منزوی‌بودن» یکی از زیباترین رمان‌های عاشقانه‌ دهه‌ی اخیر است که زندگی جوانان را بررسی می‌کند. اثری که منتقدان آن را جوانانه‌‌ای جذاب و در عین حال خاص معرفی‌کرده‌اند که در زیر لایه‌ عاشقانه آن مخاطب با داستان تلخی در مواجه می‌شود که او را شوکه می‌کند. «مزایای منزوی‌بودن» نگاهی ا‌ست هوشمندانه و احساسی، به برهه‌ای از زندگی......

   خشم و سکوت نوشته آن همپسون

خلاصه: تارا دختری است که به تازگی نامزدی اش با ریکی به هم خورده و نامزدش تصمیم گرفته تا با دوست نزدیک تارا ازدواج کنه . تارا تصمیم می گیره به عروسی ریکی بره اما نمی خواد کسی بهش ترحم کنه برای همین با آگهی در روزنامه دنبال یک همراه برای شرکت در جشن ازدواج ریکی هست . دانشجویی یونانی به نام پل به این آگهی جواب می ده . اما برادر ناتنی پل یعنی لئون که بسیار سلطه گر و بسیار بدبین نسبت به زنان انگلیسی هست باعث بروز اتفاقاتی می شه . https://bkpr.ir/expiredlink?link=/download/422.html...

   ترجمه فارسی رمان Moonlight (فصل یک اضافه شد)

نام:Moonlight سال انتشار:2010 امتیاز:8.16 از 10 ژانر:رمنس،طنز،رازآلود نوع:لایت ناول مترجم:حجت حیدری سایت مترجم:ترینیتی کمیکس وقتی بعد از تموم شدن کارم تو کافه برگشتم خونه، ساعت از ده شب گذشته بود.زمانی که رسیدم کاملا اون برگه رو فراموش کرده بودم، برای خوندن محتویاتش لحظه شماری میکردم, اما محرک های توی کافه، وجود اون برگه رو به گوشه ای از حافظه م رونده بودن.من هم یه پسر معمولی 17 ساله بودم. منم نمیخواستم حقیقتو بدونم. من هم میخواستم در رویاهام غوطه ور شم.با یک حمام گرم استراحتمو شروع......

صفحه 1 از 9 1 2 3 ... آخرین
  تنظیمات نمایش کتاب‌ها

ترتیب نمایش کتاب‌ها:

طراحی صفحه اول کافه کتاب، طراحی پست‌های اول کافه کتاب و تبدیل به نسخه کتاب توسط JuPiTeR انجام شده است.