بازگشایی انجمن زندگی پیشتاز

[JuPiTeR]

سلام بر پیشتازی‌های عزیزم
ی چند مدتی(تقریبا یک سال شد فک کنم) انجمن رو از دست داده بودیم
متاسفانه اطلاعات انجمن پریده بود و ی بک آپی که داشتیم مال یک سال و نیم پیش بود
و امکان برگشت کامل اطلاعات وجود نداره
الآن همون اطلاعات یک سال و نیم پیش رو بعد از تلاش‌های سهراب آوردیم بالا
برای خودمون ( من و سهراب بقیه مدیرا) اینجا ی نوستالژی هست اگه فعالیت هم نداشته باشه دوست داریم فقط باشه:)

این پیام سهرابه:

دوستان عزیزم سلام
عذرخواهی میکنم بابت غیبت طولانی مدت خودم و همین طور به دلیل اینکه مدت زیادی فروم از دسترس خارج شده بود. متاسفانه مشکل فنی برای وب سایت پیش اومد و آخرین بکاپی که تونستیم رستور کنیم مربوط به یک سال و نیم پیش هست ولی با توجه به نوستالژیک بودن این فروم و همچنین تعلق خاطر خودم و خیلی از دوستان دیگه مجدد فعالش کردیم و امیدواریم دیگه شاهد این جنین مشکلی نباشیم.
پیشتاز باشید.

دیگه اینکه اکثر فعالیت بچه‌های ما (هرچند اندک) روی پیشتازان کتاب هست و اینجا رو بیشتر به عنوان آرشیو بالا آوردیم مجدد ولی از فعالیت هم استقبال می‌کنیم.
همین دیگه، برید مثل من ی دوری تو پستای قدیمی بزنید خاطراتتون زنده شه

مثل همیشه پیشتاز باشید:)

پ.ن: حاضری بزنید

[Paneer]

به و به و به.

اینجا مثل دفترچه خاطرات میمونه برا من. خیلی خوشحالم که دوباره برگشته بالا.

[س.ع.الف]

ضمن حاضری زدن و تشکر اساسی، انصافا دم همتون گرم بابت اینکه فروم رو سرپا نیگر داشتینش و با وجود هزینه ها تونستین برامون برش گردونین.
قدم زدن تو انجمن مثل برگشتن به خونه پدری میمونه، نشستن کنار حوض با ماهی قرمزا، قدم زدن کنار تل تشک مهمونا تو اتاق ای تقریبا خاک گرفته با پنجره های زنگی رنگی، و لبخند زدن به یاد روزها و آدم هایی که شاید دیگه نباشن.
خانواده ای که دیگه بزرگ شدن و هرکسی به سمت و سوی خودش رفته.
ولی هنوزم پیشتاز مثل پدربزرگ مادربزرگیه که خانواده رو هرچند سالی یه بار کنار هم نگه میداره.

خلاصه که به هرصورت دمتون همواره گرم که با وجود دردسرهای مسلمش، این خونه ی قدیمی رو برامون سرپا نگهداشتین، بوس بهتون ❤️������

[mixed-nut]

برید چت باکس حرف بزنید، منم قایمکی بخونم حرفاتونو. ((119))

[marymary]

به به تبریک((86)) اینجا فقط بودنش برای ما فانتزی خونا دلگرمیه .مرسی که هستین و خاطرات ماها رو زنده نگه میدارین.دمتون گرم((98))

[shery]

واااااااااااااااااای ، خسته نباشی ریسسس ممنون که درستشش کردید
و البته حاضررررررر

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

من ندارممممممممم چت باکس

[BOOKBL]

این پیام صرفا جهت ابراز احساس نوستالژی اینجانب بوده و هیچگونه ارزش مادی و معنوی دیگری ندارد.

[سید]

سلام
زنده باد پیشتاز و پیشتازی

[سید]

به و به و به.

اینجا مثل دفترچه خاطرات میمونه برا من. خیلی خوشحالم که دوباره برگشته بالا.

پنیر بیا با هم خاطراتت رو بخونیم
من دهنم قرصه جوشانده خیالت تخت تخت کسی بی‌خبر نمیمونه
((58))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -


ضمن حاضری زدن و تشکر اساسی، انصافا دم همتون گرم بابت اینکه فروم رو سرپا نیگر داشتینش و با وجود هزینه ها تونستین برامون برش گردونین.
قدم زدن تو انجمن مثل برگشتن به خونه پدری میمونه، نشستن کنار حوض با ماهی قرمزا، قدم زدن کنار تل تشک مهمونا تو اتاق ای تقریبا خاک گرفته با پنجره های زنگی رنگی، و لبخند زدن به یاد روزها و آدم هایی که شاید دیگه نباشن.
خانواده ای که دیگه بزرگ شدن و هرکسی به سمت و سوی خودش رفته.
ولی هنوزم پیشتاز مثل پدربزرگ مادربزرگیه که خانواده رو هرچند سالی یه بار کنار هم نگه میداره.

خلاصه که به هرصورت دمتون همواره گرم که با وجود دردسرهای مسلمش، این خونه ی قدیمی رو برامون سرپا نگهداشتین، بوس بهتون ❤️������

سید بزار نوه هاتو ببینم
قول میدم نترسونمشون

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -


برید چت باکس حرف بزنید، منم قایمکی بخونم حرفاتونو. ((119))

خیلی وقته سایت نیستی چند سالی هست اینجا دیگه چت باکس نداره

[devil himself]

اینجا مدفن بهترین و شیرین ترین خاطرات زندگی منه
ترجمه های بی نظیر جیسون و پایونیر من رو توی اقیانوس بی انتهای خدایان یونان و دوران وایکینگ غرق کردن و کاری کردن که تبدیل شم به ی
Book worm
به تمام عیار.

[ThundeR]

جوونی کجایی که یادت بخیر.
دوران خوبی بود
و خاطرات بهتر

[Percy Jackson]

وااااای بعد چند سال اومدم! چه خاطراتی داشتیم اینجا واقعا!!!
جهت سوزش همه دوستان قدیمی یادآوری میکنم من اومدم اینجا 13 سالم بود... الان دیگه خودتون میدونید... ((42))((42))((42))

[UNITY]

داشتم pv های قدیمیم رو چک میکردم برخوردم به یه پیام از کانال تلگرام رفتم تو کانال دیدم عه پیام بازگشایی گذاشتن! خیلی درگیر اینجا نبودم ولی دوران خوبی بود، 4 5 سالی میگذره از وقتی که دانشجو شدم نیومده بودم اینجا!

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

8 9 سال ار وقتی که عضو شدم میگذره، اااااااااااا یادش بخیر! میتینگ نمیذارید؟ ((102))

[pedi]

من با قلب کوچکم و دستان پر مهرم اعلام می کنم هستم

[shery]

چند وقت دیگه دخترامو میارم ثبت نام میکنم ((201)) .

[Darya]

سلام به همه ی دوستان
چه روزایی اینجا دور هم خوش بودیم
یادش بخیر
دلم برای لیلا Leyla و نگین و مجید ThundeR و هرمیون و بابابزرگ تنگ شده
من نام کاربریم کساندرا بود و اسمم مهسا
۷ سال گذشته ولی منو یادتونه؟

یه روزی اینجا برام حکم خونه رو پیدا کرده بود. هر وقت اینترنت رو روشن میکردم میدونستم باید کجا برم. تو خیالپردازی های خودم تصور می کردم هممون به صورت فیزیکی وارد سایت شدیم ((72)) یه چیز تو مایه های جومانجی... چقدر چت روم سایت باحال بود. یاد همه چی بخیر
الان رفتم یه دور تو سایت زدم یه چند تا پیام های قدیمی از خودم پیدا کردم. چقدر بچه بودم((207)) جوری که امیدوارم هیچکس منو یادش نیاد

[amirso]

اینجا یادآور روزهای نسبتا بیخیالی ما هست یه پنجره خیالی برای فراموش کردن مشکل ها و تنهایی های واقعی مون ممنون که بودید ممنون که هستید

[smhmma]

سلام
چقدر خوشحالم که دارم حاضری می‌زنم((84))((84))((84))
مرسی ژوپی و سهراب

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

سلااام
یادمه خودت و نام کاربریتو ولی بدبختانه اصلا خاطره‌ای از حرفامون یادم نمیاد((84))
چطوری فرزندم؟((72))((72))((72))

[sinozit]

حاضری((63))

[DashReza]

بعد چند سال اومدم انجمن، تعطیل شده بود؟!!
خوشحالم که دوباره راه اندازی شد. یادش بخیر ، چه دوران باشکوهی داشتم اینجا، از تمام زحمات تک تک مترجمین و تایپیست ها و گرافیک دیزاینر ها و تمام دست اندرکاران تولید و تهیه کتاب های ترجمه اینجا سپاسگزارم

9سال گذشت