داستان جدید: ویرانی خیال

[Envelope]

سلام دوستان. امروز یازده دی ماه 402 هست و تصمیم گرفتم فایل‌های قدیمی رو محو کنم. از اونجایی که در حال دوباره‌نویسی داستان هستم، و به نظرم نثر و پلات قدیمی کیفیت نداشت، امیدوارم همون خواننده‌های انگشت‌شمار من رو ببخشند. داستان بروز شده بعد از پیشرفت تا حدودی اینجا هم آپلود میشه، اما فصل‌دهی هفته به هفته در تلگرام خواهد بود. اگه کسی علاقمند بود می‌تونه به پیوی من پیام بده: Taboo_Existence

ما که چند ساله امیدوار موندیم، و همچنان امید داریم تا انجمن‌ها مثل قبل به اوج برسند و فعالیت روزافزون باشه.

[ملکه عشق]

سلام امیدوارم موفق باشی کمک خواستی در خدمتم((200))

[Envelope]

سلام امیدوارم موفق باشی کمک خواستی در خدمتم((200))

سلام ممنون. به یک ویراستار نیاز دارم چون حسین و رضا خودشون کار دارن. ممنون میشم تلگرام پیام بدین Envelope_0 اون آخریه صفره :دی

[Arya]

سلام
تازه وقت پیدا کردم میرم که بخونمش
بای

[Arya]

الان صفحه ۵‌ام
سرعتم خیلی بالائه نه😅😅😅
بابا این پدره چقدر وحشی‌ئه شیش تا بچه‌ش رو موقع تولد کشته😠😠😠
زنه بدبخت چقدر فکر و خیال می‌کرد
ولی خب به نظر میرسه یه دلیل واسه این کاراش داره و داره نقش بد این داستان رو بازی میکن.🤔🤔🤔

[Envelope]

احتمالا به بابای آرتام یک نقش خیلی خوب بدم. به برادرش هم همینطور و مادرش، احتمالا نقش همشون مردنه.

[Arya]

با کمال افتخار باید بگم رسیدم صفحه ۱۷
خیلی عالی بود
فقط یه چند تا غلط املایی داشت مثل آرتین که آبتین نوشته بودی اون اولا😊😊
اسم پسره عوض شده؟؟ "حسین"ه
خواهر داره؟؟
تو اون انفجار جادویی همه خانوادش مردن؟؟
با سرعت حلزونی پیش میرم.
سر فصل اول درباره آرتام بود؟؟
فعلا🤗🤗🤗

[Envelope]

با کمال افتخار باید بگم رسیدم صفحه ۱۷
خیلی عالی بود
فقط یه چند تا غلط املایی داشت مثل آرتین که آبتین نوشته بودی اون اولا������������
اسم پسره عوض شده؟؟ "حسین"ه
خواهر داره؟؟
تو اون انفجار جادویی همه خانوادش مردن؟؟
با سرعت حلزونی پیش میرم.
سر فصل اول درباره آرتام بود؟؟
فعلا������������������

دیگه اسپویل نمیشه کرد. ولی خوبه به هدفم رسیدم، سوال ایجاد شد.
اونجا یک عبارت بود. "سگ خیس" این یک قضیه ای داره که بعضیا میدونن، و حسین دربارش گفته بود (نویسنده طلوع) . اون یک یادآوری بود برای حسین که بازبین فایله

[Arya]

یک گز ۹۴ سانتی متره؟؟؟

[Envelope]

بله یک گز نود و چهار سانتی متره. شما همون یک متر در نظر بگیرین

[Arya]

فصل بعد!! فصل بعد!!������������
خیلی عالی بود
واقعا قریحه‌ی طنزت عالیه
یه جاهایی خندمو نمی‌تونستم کنترل کنم
یه جاهایی گویش تو داستان عوض می‌شد و حالت قدیمی میگرفت ولی جز اون خوب بود
واقعا این ایده‌ها رو از کجا میاری؟؟؟

[Envelope]

فصل بعد!! فصل بعد!!������������
خیلی عالی بود
واقعا قریحه‌ی طنزت عالیه
یه جاهایی خندمو نمی‌تونستم کنترل کنم
یه جاهایی گویش تو داستان عوض می‌شد و حالت قدیمی میگرفت ولی جز اون خوب بود
واقعا این ایده‌ها رو از کجا میاری؟؟؟


دستت درد نکنه. دارم روی فصول نه تا سیزده (سیزده و نیم) کار می کنم. سر ماه میذارم.
درباره طنز هم، خب بداهه میاد.
و منظورت از ایده ها، کدوم ها هستن دقیقا؟

[Arya]

و منظورت از ایده ها، کدوم ها هستن دقیقا؟

همه چی؟
ساختن یه داستان، تجسم چهره‌ی افراد، محیط و ....
یه موقع‌هایی فکر می‌کنم شما نویسنده‌ها از فضا اومدین.🤔🤔
(همش کار آدم فضاییاست!!😤😤)
تعداد صفحات فصل ۹-۱۳ که کمتر از این ۸ فصل نیست😡😡🔫🗡

[Envelope]

همه چی؟
ساختن یه داستان، تجسم چهره‌ی افراد، محیط و ....
یه موقع‌هایی فکر می‌کنم شما نویسنده‌ها از فضا اومدین.������������
(همش کار آدم فضاییاست!!������������)
تعداد صفحات فصل ۹-۱۳ که کمتر از این ۸ فصل نیست������������������������

همه چیز به ذهن آدم بر می گرده. کار زیاد سختی نیست، انگار داری یک رویای شیرین رو با جزئیات تشریح می کنی. برای من اینطوریه. به خاطر همین جاگزینی ذهن با شخصیت اصلی، بیشتر نقش اول های من شبیه خودم هستن. حداقل بخشی از وجودشون شبیه منه.

و با تاسف ارائه این ماه کمتر از ماه قبله. یک سری مشغله داشتم، یک سری دیگه هم این ماه اضافه شدند که خب دیگه نشد مثل ماه قبل پر حجم بنویسم. شرمنده

[Arya]

اول ماه شد برادر������������

[Envelope]

توی بوک پیج گفتم قضیش رو. فردا شب حول ساعتای سه میذارم.

[Arya]

باشه پس
همچنان انتظار می‌کشیم

[Envelope]

و من بالاخره هیولای عزیز این کتاب رو ساختم.
این بخش هدف خاصی رو دنبال نمی کنه و بیشتر زمینه ساز بخش دوم از آرک مسابقاته. مسابقاتی که آرتام می فهمه باید هر سه شون داخلش برنده بشن! با توجه به سطح شرکت کننده ها این یک امر محال به نظر میرسه. اما باید دید که آرتام چه راهی رو برای از بین بردن مانع بزرگ قدرت پیدا میکنه.

میخواید همراه باشید؟

[Envelope]

فصول نه تا سیزده به پست اول اضافه شدن.

[Arya]

و من بالاخره هیولای عزیز این کتاب رو ساختم.
این بخش هدف خاصی رو دنبال نمی کنه و بیشتر زمینه ساز بخش دوم از آرک مسابقاته. مسابقاتی که آرتام می فهمه باید هر سه شون داخلش برنده بشن! با توجه به سطح شرکت کننده ها این یک امر محال به نظر میرسه. اما باید دید که آرتام چه راهی رو برای از بین بردن مانع بزرگ قدرت پیدا میکنه.

میخواید همراه باشید؟

ایول
پس ببینیم چه می‌کنی.

[Envelope]

ارائه میانپرده/فصل سیزده و نیم تا چند روز دیگر...

[Arya]

خیلی عالی بود.
واقعا حال کردم.
الان هم دارم زمینو گاز می‌زنم تا بقیشو بخونم.

[Envelope]

از کدوم شخصیت تا اینجا بیشتر از بقیه خوشت میاد؟ :)

[Arya]

از کدوم شخصیت تا اینجا بیشتر از بقیه خوشت میاد؟ :)

به نظرت شخصیتی باحال‌تر و بانمک... نه نه شورتر از آرتام تو داستان هست؟؟
ثانیا به جای این سوالات بدیهی(؟؟) بهتر نیست ادامهش رو بزاری؟؟ مردیم از انتظار.
آها راستی این داستان فرعی یه داستان دیگهست؟؟

[Envelope]

به نظرت شخصیتی باحال‌تر و بانمک... نه نه شورتر از آرتام تو داستان هست؟؟
ثانیا به جای این سوالات بدیهی(؟؟) بهتر نیست ادامهش رو بزاری؟؟ مردیم از انتظار.
آها راستی این داستان فرعی یه داستان دیگهست؟؟

داستان فرعی؟ منظورت خود ویرانیه؟
داستان رو نمیشه که هل هلکی نوشت. حداقل دوازده هزار کلمست که میشه چهل صفحه. الان نصفش رو نوشتم تا یکی دو روز دیگه میذارم.
درباره شخصیت هم فکر نکنم. حالا جلوتر که بریم حتما کاری می کنم عاشق رامونا بشین :))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

این سیزده و نیم به گفته حسین کبیر یک بخش مهمه. نقطه عطف داستانه که دو سه خط داستانی پدیدار می شند. زیاد قرار نیست بهشون بپردازم اما خب هستند.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

میگم به گفته حسین بخش مهمیه چون من خودم همچین نظری نداشتم :| اما قانعم کرد :|

[Arya]

۱. منظورم اینه که ویرانی داستان فرعی پیله‌ی دنیویه؟؟
۲. پس پیله کو؟؟؟
۳. انقدر دیر به دیر فصل میاد یادم رفت این رامونا کیه؟؟
۴. ااااااااااااااااه په این ۱۳ و اندی کجاست؟مردیم برادر.😣😣
۵. هنوز نیومد؟؟؟؟؟؟😠😠😠😡😡
.
.
.
×.چرا نمیاااااااااااااااد؟🔫🔫� ��🗡

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

آها راستی
افسانه‌ی آز هم به تاریخ پیوست؟؟
شوخیه مگه داستان نیمه بنویسی (چی بگم آهنگش بهم نریزه؟؟🤔🤔)...






ادامه دارد...

[Envelope]

۱. منظورم اینه که ویرانی داستان فرعی پیله‌ی دنیویه؟؟
۲. پس پیله کو؟؟؟
۳. انقدر دیر به دیر فصل میاد یادم رفت این رامونا کیه؟؟
۴. ااااااااااااااااه په این ۱۳ و اندی کجاست؟مردیم برادر.������������
۵. هنوز نیومد؟؟؟؟؟؟���������������������������� ��
.
.
.
×.چرا نمیاااااااااااااااد؟���������� ��������������

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

آها راستی
افسانه‌ی آز هم به تاریخ پیوست؟؟
شوخیه مگه داستان نیمه بنویسی (چی بگم آهنگش بهم نریزه؟؟������������)...






ادامه دارد...

میاد دیگه. من یه مدته حس نوشتنم از بین رفته دارم بازپروریش می کنم.
ویرانی همون داستان فرعی پیله دنیویه. در واقع مجموعه فرعیه چون ویرانی یه دو قلوئه. پیله رو گذاشتم کنار فعلا. بزرگتر از اون بود که بخوام این قدر ضعیف بنویسمش به خاطر همین گفتم میام یکی از بی نهایت داستان های فرعیش رو می نویسم تا ببینم چی میشه.

رامونا همون خوشگلیه که دستش رو فرو کرد تو زخم آرتام

[Envelope]

میانپرده/فصل سیزده و نیم به پست اول افزوده شد.
تا چهل پنجاه روز چیزی ارائه نمیشه. شرمنده اما باید روی بعضی چیزها کار کنم در حال حاضر ضعیفترینم.

[Arya]

باشه.
خسته نباشی.
منتظر شروع پرقدرتتیم.

[Arya]

حس می‌کنم ۳ - ۲ ماهی گذشته.نگذشت؟؟😧
فصل ۳۴ - ۱۴ تا چند روز دیگه میاد😳، مگه نه؟😇😇

[Envelope]

میاد اما یک مشکلی وجود داره. البته زیاد مهم نیست انا مشکل اینه که هنوز ننوشتمش

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

پلات یکم پیچید به دست و پا، جمع کردنش طول می کشه. بعدش باید بنویسم

[acoma]

سلام بی صبرانه منتظر ادامشم

[Envelope]

سلام بی صبرانه منتظر ادامشم

وژدانا؟ اینجا سرزمین ارواحه قرر بود من هم تا فصل چهارده کلا نیام. اما انقدر تعجب کردم که نشد چیزی نگم :/

[✌sadra✌]

ادامه اش رو کی میزارید؟

[Envelope]

فصل چهارده رو فردا به تاپیک اضافه می کنم. هرچند الان یکی از مدیران آپلود توی بوک پیج گذاشته گویا نسبت به من با "حال" تره.

[Arya]

بالاخره اومد
شانس اوردی
همین الان می‌خواستم با خاک یکسانت کنم
ولی دیگه بی‌خیال شدم
برم دنبال ۱۴
بای

[Envelope]

فصل چهارده [جدید] به فصل اول افزوده شد.

[Envelope]

فصل پانزده به پست اول افزوده شد.

[Arya]

عالی بود
ولی این پیوند چیه؟
مثل شیشه‌ی عمر و این چیزاست؟
یا ...

[Envelope]

بعدا بهش میرسیم. فعلا در همین حد بدونید که نقطه ضعف های آرتامن.

[Envelope]

خب فصل جدید داریم که آغاز آرک مسابقاته
پونزده فصل اول تو یک فایل جمع شدن و توصیه میکنم مقدمه جدید رو حتما بخونید. شاید جذبتون کرد... حرفی نیست. سال خوبی داشته باشید و این حرفا

[Arya]

فدای دستت
طولانیه دیگه؟؟

[Envelope]

نه متاسفانه زیاد طولانی نیست. ولی فردا پس فردا هم فصل هفده رو داریم.

[Envelope]

فصل هفدهم داستان ویرانی خیال به پست اول افزوده شد.

[Envelope]

بخش اول فصل هجدهم به پست اول افزوده شد.

[Envelope]

فصل هجدهم به صورت کامل به پست اول افزوده شد.

[Envelope]

فصل هجده و نیم به پست اول افزوده شد.

[Envelope]

فصل نوزدهم به پست اول افزوده شد. لطفا اگه نظری پیشنهادی چیزی بود دریغ نکنید نگید کی حال داره و اینا. همین چیزها دل آدم رو خوش میکنه. مرسی

[Arya]

عالی بود
۱۶-۱۸ رو دیروز خوندم
فوق العاده بود
فقط اینکه ۱۶ و ۱۷ صفحاتش کم بود
۱۸ خوب بود
اون وضع حماقت و خنگیه آرتام روانی کننده بود
از خنده شادروان شدم

[lord of philosophy]

ممنون بابت فصل جدید داستان داره جذاب تر می شه

[Arya]

۱۹ رو هم خوندم
تو خیابون خوابیدن زای واقعا ایده‌ی جالبی بود
اول مصریه (فربین؟.. فوبین ...) حرکتش واقعا به شخصیتش می‌خورد.
فقط یه چیزی اون تیکه که هویتش رو افشا کرد و رفتن تو فاز حجوم چی شد؟ ادامه‌ش اصلا بهش نمی‌خوره و باهاش تناقض داره.

پ.ن: بازم یه فصل عالی درباره‌ی مرگباز، خدا این داستان رو کلا ببره تو این حاشیه‌ها😍😍

[PRINCE PERSIA]

اسپم
چطور می تونم کتابمو ارسال کنم؟ هر چقدر سایتو گشتم نتونستم جاییو پیدا کنم

[sahar756]

سلام خوبید من تازه کتاب رو دانلود کردم از خلاصه داستان نشون میده خوبه الان شروع میکنم خوندن بعد وقتی خوندمش میام نظرم رو میگم

[lord of philosophy]

کتاب خیلی خوبی هست روند فصل دهی چطوریه ؟

[Envelope]

دوستان نظرات رو خوندم. مرسی واقعا انرژی گرفتم
فصل بعد رو واقعا نمیدونم کی میتونم بنویسم. امتحانات پایان ترم و درگیری های مختلف اجازه نمیدن با فراغ باز بنویسم. اما میتونم پلات رو پیش ببرم که بعد راحت بشینم سر نوشتن

راجع به خود داستان هم اگه نظر بدید ممنون میشم.
آها آریا، بعد از ویرانی قراره مجموعه اصلی رو شروع کنم. اون تماما درباره مرگبازه. از دوران جوانی تا ابدیتش

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

البته اول باید ویرانی رو تمام و کمال به پایان برسونم و ویراست و کارهای دیگش رو انجام بدم. به علاوه ویرانی یک دو جلدیه که جلد اولش هنوز به یک پنجم هم نرسیده :|خودم وقتی بهش فکر میکنم با خودم میگم چطوری قراره بنویسمش؟

[Arya]

دوستان نظرات رو خوندم. مرسی واقعا انرژی گرفتم
فصل بعد رو واقعا نمیدونم کی میتونم بنویسم. امتحانات پایان ترم و درگیری های مختلف اجازه نمیدن با فراغ باز بنویسم. اما میتونم پلات رو پیش ببرم که بعد راحت بشینم سر نوشتن

راجع به خود داستان هم اگه نظر بدید ممنون میشم.
آها آریا، بعد از ویرانی قراره مجموعه اصلی رو شروع کنم. اون تماما درباره مرگبازه. از دوران جوانی تا ابدیتش

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

البته اول باید ویرانی رو تمام و کمال به پایان برسونم و ویراست و کارهای دیگش رو انجام بدم. به علاوه ویرانی یک دو جلدیه که جلد اولش هنوز به یک پنجم هم نرسیده :|خودم وقتی بهش فکر میکنم با خودم میگم چطوری قراره بنویسمش؟

مرگباااااز؟؟؟😍😍😍😍🤩🤩 🤩🤩
همین فردا این دوجلدی رو تموم می‌کنی، میری سراغ داستان اصلی.🤨😤😤😤😠
هیچ عذری هم پذیرفته نمیشه!!😠😠😠😠

[Arya]

الو یک دو سه، آزمایش میشه.
صدام میاد؟
خب...
دیگه تابستونه
درس و دانشگاه و امتحاناتم پر
۳وم مرداده
😤پس ایییین فصل جدید کوووووووووووو😡😡😡😡😡
🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬
🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬
🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬
🤬🤬..
یه لحظه هه هه هه
نفسم بند اومد
در ادامه..
🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬
🤬🤬🤬🤬
من دیگه حرفامو زدم
شب خوش😌😌

[lord of philosophy]

سلام دیگه کتابو ادامه نمیدی ؟ خیلی وقته فصل جدیدی نذاشتی

[Arya]

داداش کجایی؟؟
فصل نمیدی؟

[سید]

با سلام پانزد فصل اول کتاب شما مطالعه شد
یک چند سالته؟
بعد از جواب این سوال نقد می کنم

[Envelope]

با سلام پانزد فصل اول کتاب شما مطالعه شد
یک چند سالته؟
بعد از جواب این سوال نقد می کنم

سلام. اگه به سن مربوطه مرسی از نقد نخواهم. :دی
حالا خواننده ای که نیست ولی یه مدت بارگیری کنم دوباره بر میگردم.

[Arya]

سلام. اگه به سن مربوطه مرسی از نقد نخواهم. :دی
حالا خواننده ای که نیست ولی یه مدت بارگیری کنم دوباره بر میگردم.
خواننده نیست؟؟😑😑
پس ما داریم اینجا بوق می‌زنیم؟🤨🤨

[سید]

با توجه به سن افراد می توان گفت آیا فلان شخص در فلان رنج سنی توانسته مطلب را به بهترین نحو یا به نحو مطلوب ارائه کند یا خیر
به طور مثال نثر مقبول از فرد سی و پنج ساله با نثر فرد پانزده ساله متفاوت است.
از این حیث سن مهم است.
اما جنبه عمومی
مرد مخاطب نوجوان زیر هجده سال داری
در ثانی شعور و عقل شخصیت های داستان رو داری بیش از اندازه پایین نشان میدهی.
ثالثا داستان تو سرزمین کودکان در جریانه؟
رابعا : جمله بندی هایی که داری در بعضی از فصول به هم دیگر غیر مرتبط و از ادبیات ضعیفی در ان ها استفاده شده است.
خامسا: جرات خوبی داری که می نویسی تا نقد شوی