رویا و آرزو ها

[آرش ساعی]

دست در دست آسمان میرقصی
ستارگان ساقی مست نگاهت میشوند
و باد در گندم زار گیسویت پنهان میشود
ابرها،برای دلبری مه میشوند و
ماه همچون کودکی تنها تو را جستوجو میکند
و خورشید اعظم،برای شادیت با همه شب میجنگد
در این میان
من هیچ سهمی از تو ندارم
چون تو فرشتهای آسمانی هستی
آری تو تلفیقی از رویا و آرزوها هستی.