جنگاوران سرنوشت_جلد اول [بایگانی]

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جنگاوران سرنوشت_جلد اول

kianick

2017/09/29, 12:40

سلام.
کتابم رو خوندین و واقعا خوشحالم که خوشتون اومد و خواننده داشتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم ایده رو با کم‌تجربگی و نثر و فضاسازی و محدود سازی، خراب نکنم تا حقمو ادا کرده باشم. نثر دارک شده یه جورایی، و داستان تیره و گنگه. میخوام روشن و خوندنی بشه، داستان منسجم میشه و شخصیت‌ها حذف و اضافه میشن. خط داستان مشخص میشه، نکات و اشتباهات ریز اصلاح میشن، خلاصه بهتر میشه. امیدوارم منتظر بمونید، هر جند زیاد طول نمیکشه. من روزی چند ساعت وقت میذارم :)
با پونزده تا فصل بر می‌گردم :)
البته شاید هم کمتر :دی
اصل داستان همون قبلیه ولی نثر بهتر و اتفاقات زیباتر شدن :)
منتظر بمونید.

12222

Bulacku

2017/09/29, 13:28

خوب بود، ادامه اش چی، بذارید دیگه /: ادامه رو بذارید، منتظریم :(

kianick

2017/09/29, 13:39

سلام.
اینم از فصل اول:
Bad Request (http://s8.picofile.com/file/8308998334/همزادان_مررگ_فصل_اول2_1_.pdf.html )

نظر فراموش نشه :دی
یه چند تا اشکال پیدا شد لینکو اصلاح کردم.
با تچکر.

momo jon

2017/09/29, 15:02

مقدمه خوبی داشت
فصل یک هم مثل مقدمش شروع خوبی و همچنین موضوع جالبی داشت
موضوع جوری بود که کنجکاوت کنه چیشده و میخواد چی بشه و هی ادامه رو بخونی
و مشخصه که این داستان ارزش عالی شدن رو داره
غلط املایی داره
و زیاد گفتی که سرده و بی تفاوت
بشدت منتظر فصل بعدی هستم((48))

kianick

2017/09/29, 17:42

به به.
رسما ذوق مرگ شدم :دی
درسته این اشکالاتی که شما گفتی دقیقا توش بود. و من میخواستم سریعتر فصل یکو بذارم و راستش بازبینی درستی انجام ندادم. انشااااااااااالله تو فصلای بعد جبران گردد.
و خب این مقدمه درباره‌ی همین شخصیت سرد بود، میهواستم هنه بفهمن همینه ((۴۲))
و این که گفتی داستان جالبه هم نظر لطفته :دی
(چیزی جا نموند؟)
((42))

Bulacku

2017/10/03, 19:51

kianick

2017/10/03, 21:50

چه خوب
چه خوب
چه خوب
منتظر ادامه اش هستیم، بدید ادامه رو. بدید فصلای بعد رو نظراتمون پر و پیمون تر هم بشه.
یه تا چیز، اینکه خیلی قویش کردید، امیدوارم بتونی از اون چالش های حیرت انگیز براش بذاری.
منتظرم، بدید دیگه. حداقل بگید فصل بعد رو کی میدید.

سلام سلام!
ممنون از نظر زیباتون.
اتفاقا خودم هم فکر میکردم زیادی قوی شده و اینا، (عاقا این اولشه از این حرفا قویتره)
ولی کاری میکنم که مثل سفیر کبیر با قدرت زیادش، داستان خز نشه. این کتاب عالی بود و چالش های زیادی با قدرت زیاد همراهش بود.
این طرف کلی تو بچگیش سختی کشیده و در آینده هم زیاد با مشکل مواجه میشه. به هر حال طرف حسابش سرنوشته. میخواد سرنوشتشو تغییر بده.
و یه اسپویل کنم،
(فوووووش ندید :دی)
شخصیت اصلی بر خلاف انتظار ...
اممم. نگم دیگه.
به هر حال این کتاب پیچیدگی های خودشو داره‌. مطمئن باشین حوصلتون سر نمیره :دی

light

2017/10/04, 12:01

سلام. درباره‌ی این کتاب نظر میخوام. چند فصلشو قرار میدم اگه استقبال شد کلشو میذارم. ولی خواهشا نقد کنید‌
دستتون مرسی.
این کتاب جلد اولش همزادان مرگ نام داره.

اینم یه مقدمه‌ی کوتاه تا فصل اولو بذارم:

من سردم.
سرد و بیروح و خشن. خون من هم حتی یخ زده است. همه من را رانده‌اند!
اما،
اما من بازی میکنم. این بازی شروعی تلخ داشت، روزی که من بدنیا آمدم ...
من طرد شده‌ام،
نه تنها از خانواده، که من از دنیا طرد شده‌ام. به خاطر قدرت بی‌اندازه‌ام. قدرت سیاه و یگانه‌ام.
اما من خودم قدرتم را انتخاب نکرده‌ام، این خواست سرنوشت بود، خواست همبازی من ...
کسی باور نمیکند اما، من نمیبازم. من میجنگم تا پای مرگ ولی، پیش روی سرنوشت زانو نمیزنم.
من شاهزاده‌ی مرگم! نمیخواهم به دیگران آسیب بزنم! من از سرنوشت فرار نمیکنم.
من روح و قلب ندارم. همه را تقدیم غرورم کرده‌ام. اما کسی نمیداند،
این کار برای خود من نبود، قسم به ایزد!
کسی نمیداند اگر من زانو بزنم، دنیا می‌افتد!
من میجنگم با اینکه میدانم آخر راهم مرگ است ...
من میجنگم چون،
شاهزاده‌ها زانو نمیزنند!
میدونی اینو که خوندم به اندازه ای خوب بود که خواستم بلند بشم بزنم تو سر سرنوشت.....خیلی خوب نوشته ات حس القا میکنه

kianick

2017/10/04, 16:04

فصل بعدی تایپ و آماده‌اس. ولی منتظر صفحه‌آرایی هستم. Bulacku
بفرمااااایید!
گفتید بگم کی،
امممم.
تا شب اگه اشکالی پیش نیاد میذارم. نهایتا فردا.
با تچکر ویژه ((221))

Bulacku

2017/10/04, 19:24

چه عالی
چه عالی، بالاخره یه نویسنده خوش قول پیدا شد. از الان منتظرم

Banoo.Shamash

2017/10/04, 20:31

میدونی اینو که خوندم به اندازه ای خوب بود که خواستم بلند بشم بزنم تو سر سرنوشت.....خیلی خوب نوشته ات حس القا میکنه

سلام. منم دقیقا با شما موافقم:دی
قراره برم پیش عارفه، کلاس مقدمه نویسی و خلاصه نویسی:دی ^___________^

kianick

2017/10/05, 15:24

خب خب. سلام
من فصلو دیشب دادم سامان برلی صفحه آرایی، ماشالله سرش شلوغه :|
قراره امشب بده بهم.
فصل سه هم آماده‌اس برای صفحه‌آرایی، به خاطر این بدقولی زود میدمش.
با تچکر
:دی

kianick

2017/10/05, 22:56

سلام سلام!
من اومد با دو فصل.
هرچند خیلی کم :|
با تشکر از سامان که هم من اونو کچل کردم هم اون منو :دی

هزادان مرگ-فصل سومca (http://s8.picofile.com/file/8308298150/%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%B1% DA%AF_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%B3%D9%88%D9%85ca.pdf. html)

همزادان مرگ-فصل دومc (http://s9.picofile.com/file/8308298200/%D9%87%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%85% D8%B1%DA%AF_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%AF%D9%88%D9%85c .pdf.html)

((48))

Lord_SaM@N

2017/10/07, 00:26

به نصبت از کار خودم راضیم

فعلا وقت نشده بخونمش ولی بخونم مینقدمش

zkmk

2017/10/07, 14:24

عالی بود
من منتظر بقیه اش میمونم((71))((221))((46))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

کاور براش تدارک ندیدین؟

kianick

2017/10/07, 15:47

عالی بود
من منتظر بقیه اش میمونم((71))((221))((46))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

کاور براش تدارک ندیدین؟

سلام سلام!
ممنون بابت روحیه‌دهی. من واقعا یه نظر میبینم کلی خوشحال میشم و روحیه میگیرم :دی
خو یعنی چی بیست و چند تا دانلود فصل یک، بعد دو یا سه تا نظر؟ خو عزیزان بدتون هم اومده بگین. نقد کنین. همین نقدا داستان رو میسازه و اصلا این سایت، مال همینجور کاراس. که انصافا فعالیت هم کم شده.

اهم اهم. از بحث فاصله گرفتم.
در مورد کاور باید بگم نوووووچ!
صفحه‌آرایی دارم ولی کاور نه. کاورو وقتی میگم بزنن که مطمئن شم کتابم طرفدار و خواننده داره. وگرنه نه ادامه‌اش میدم نه کاور میذارم. این داستانو روش خیلی کار کردم. ادغام چنتا ایده و داستانمه‌. در کل امیدوارم خوشتون بیاد و نظر بدید.
با تشکر؛
:دی

mahdiking

2017/10/07, 17:18

عالی بود مشتاق هستم ادامه شو بخونم

zkmk

2017/10/07, 22:38

من که خیلی دوست داشتم
راستش من اشکالی هم توش ندیدم
بی عیب و نقص((58))
امیدوارم براش یه کاور توپ بزنی!

suny

2017/10/08, 02:38

داستان جالبه و کشش کافی رو داره که بخوای هر روز سر بزنی
می خونم و بعد چیزی به نظرم رسید عنوان می کنم
موفق باشی دوست عزیز

kianick

2017/10/10, 20:24

سلام به دوستان گل و گلابم :دی
ببخشید این چند روز پست نذاشتم بیشتر توی تعطیلات آخر هفته میتونم فصل بذارم. حالا جدا از مدرسه و درس، حسش تو طول هفته نی((207))
در عوض قووووول میدم فصل بعدی پر پر و پیمون باشه! (درست گفتم ینی؟ هنگم کلا :/) خب بعله میگفتم. فصل بعدیو احتمااالااااا فردا بدم. به هر حال، یه منم و مرامم دیگه ...
(کلاس افزایش اعتماد به نفس کاذب هم میذارم تازه((207)) )
قرباااان شوووما :دی
((48))

momo jon

2017/10/10, 22:46

سلام
فصل دوم
قسمت اول رو خوندم باید بگم هنوز هم معتقدم موضوع خوبیه
و همین طور نثرش رو دوست دارم
اما رو توصیفات برای معرفی و مخصوصا نقش اول داستانات بیشتر کار کن
اولش رو خوب شروع کردی و اخراش ضعیف شده بود
فصل سوم رو هم که خوندم میام و باز نظر میذارم((3))

momo jon

2017/10/12, 00:11

فصل سوم رو هم خوندم
روند داستان خوبه و خوب داری پیش میری
بعضی قسمت ها کلیشه میشه، بعضی جاها نیاز داره که بیشتر توضیح داده بشه (البته این فقط نظر منه)
منتظر فصل چهار هستم((3))

kianick

2017/10/12, 01:16

به به.
محد دلبندم!
:دی
خیلی ممنون که وقت گذاشتی. حتما سعی میکنم این اشکالات و ایراداتو برطرف کنم. در مورد اون توضیحات هم باید بگم از عمد مجهولن! یعدا مشخص میشه. در هر صورت تنکس((48))

Lord_SaM@N

2017/10/13, 20:44

هعیی منم خوندم

کارت توپه کیانیک ادامه بده

دوست دارم انتهاشو برام اسپویل کنی کلا فازم اینه کتابه از انتها میخونم

کار خودمم ک توپه چون من عاشق خودمم گفتم ی تعریفی هم از خودم بکنم ((200))((200))

در کل موفق باشی

kianick

2017/10/13, 23:25

و اینک،
فصل چهارم:

همزادان مرگ فصل چهارم (http://s9.picofile.com/file/8308997276/%D9%87%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%85% D8%B1%DA%AF_%D9%81%D8%B5%D9%84_%DA%86%D9%87%D8%A7% D8%B1%D9%85.pdf.html)

با تچکر قراوان از کسایی که خوندن و نظر دادن و عذرخواهی بابت تاخیر.

ممنون بابت همراهی
:دی

mahdiking

2017/10/14, 17:07

سلام و خدا قوت ممنون بابت فصل چهارم

kianick

2017/10/14, 21:39

خواهش میشود!
خیلی خوشحالم خوشتون اومده. نقدی چیزی یود در خدمتیم :دی

راستی بچه‌ها تا حالا از روند داستان راضی هستین؟ هر چند از فصل بعد هیجانی میشه و رویارویی شخصیت‌ها هم شروع میشه. منتظر باشید
((48))

momo jon

2017/10/14, 22:08

خب فصل چهار رو هم خوندم
عالی و روند خوبی داره
و بهتر از سه فصل قبل بود و کمتر نقص داشت
((3))

kianick

2017/10/15, 06:39

خوشحالم که خوشت اومده ((48))

ایمن

2017/10/15, 10:28

خوبه قشنگه فقط نصفه ندی کتابآ زود زود بزارین فصل دیگه کتیابی برا خوندن ندارم .................

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

فصل جدید نمیزارین ؟؟؟؟؟

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

kianick

2017/10/15, 15:27

سلام.
مطمئن باشید حداقل جلد یکش نصفه نمیمونه. این کتاب ادغام چنتا کتاب منه. چنتا سرزمینو با رسم و رسوم و داستانهایی که براشون نوشته بودم، ادغلم کردم تا آدینا در اومده. پس نیمه رهاش نمیکنم. ار چند آخرشو الآن میدونم ولی فعلا جلد یکو میذارم تو سایت. در مورد فصل هم باید بگم تا یکی دو روز دیگه میذارم فصل جدیدو. کم‌کم وارد قسمت آغازین اصل داستان میشیم.
ممنون از صبرتون ((48))

mahdiking

2017/10/17, 18:12

دمت گرم منتظر فصل جدیدهستم

kianick

2017/10/17, 19:27

سلام سلام!
تا چند روز دیگه که سرم خلوت تر بشه، ینی تا پنجشنبه دیگه، اوممم. آره. آخر هفته اگه بشه دو سه فصلی میدم. داریم به جاهای هیجانیش نزدیک میگردیم اساسی! ((212))
((48))

mahdiking

2017/10/23, 16:41

سلام خسته نباشید فصل جدید کی میاد؟

kianick

2017/10/24, 07:21

آخ آخ ببخشید. سرم به عینه خیلی شلوغ بود. امروز تایپشو تموم میکنم ان‌شا‌الله.
ممنون از انتظار و همراهیتون ((48))

Scarlet

2017/10/24, 11:18

خب با تاخیر الان فصل اولتو خوندم
داستان جالبه قلم روونی داری جوری می نویسی که آدم بخواد تا آخر بخونه ولی یه سری مواردم بود که اگه به نظرم رعایت کنی کارت خیلی بهتر میشه
اول اینکه از کلمه بیروح خیلی استفاده کرده بودی.
توی توصیف شخصیت فقط به سرد و بی تفاوت بودن و غیره اشاره کردی اونم زیاد.مثلا بعد یه گفتگوی ساده کلی درباره سردیش توضیح داده بودی به نظرم اگه اینو تو مکالمات نشون بدی به جای اینکه فقط توصیف کنی خیلی بیروحه جالب تر باشه
یه مورد دیگه اینکه برای فصل اول اومدی یه عالمه کلمات جدید اسامی جدید بدون توضیح اضافه آوردی که باعث گیج شدن خواننده میشه
به مرور تو فصول اسامی جدید با یه توضیح بیان بهتره مثلا خط فیبا بود ؟ این نیاز نبود اینجا گفته بشه جالبه ولی جدید بودن تمامی این کلمات باعث میشه خواننده متوجه اون کلمه اصلی که توجه اصلی احتمالا فصل آینده رو اونه نشه
مورد دیگه ای هم که به نظرم اومد استفادت از کلمه ایزد هستش اگه گفتگو روتینه و عامیانه ایزد بهش نمیخوره و در کل زیاد مناسب نیست تو گفتگوهای روتین به ایزد قسم بخورند درواقع اینا هنوز مذهب و کیششون مشخص نکردی بعد این قسم خوردنا یکتا پرستی القا میکنه
به هرحال داستان خوبی بود ادامه بده ممنون از قلم قشنگت
حالا فصل های بعد هم خوندم نظرمو میگم

kianick

2017/10/24, 15:36

سلام بر نسیم گرام!
راستش این سرد و بیروح و اینا تو فصل‌های بعدی اصلاح شدن و امم، فصل یک ویرایش شده و لینک تعویض میشه. دوما اینکه این کلمات تو فصل‌های بعد معنی میشن، سوما اینکه بعضی جملات تو داستان، اممم. چطور بگم یعنی مخصوص آدینا هستن و استفاده میشن مثلا تو رو به ایزد. اینا ایزد رو میپرستن، و فقط ایزد. از خدا استفاده نکردم یا جملات دیگه‌ای مثل یاد و خاطرش گرامی، ... به سلامت باشند، درود، بدرود، سپاس، قسم به ... و ...
بعد نگران اینکه همه‌چیز مشخص نشن مباشین، حواسم هست.
و آخر از همه خیلی تچکر از نقدت و اینکه روحیه گرفتم واقعا! دمت جیز :دی ((48))

kianick

2017/10/26, 19:42

سلام سلام!
من با فصل جدید اومدم!
(خو که چی الآن؟ ((66)))
خخخ. بعله‌. بالاخره از تنبلی در اومدم و نوشتمو تایپ کردم و ویرایش کردمو صفحه‌آرایی کردمو پی‌دی‌اف کردمو ریختم تو گوشیو، آپش کردمو آوردم که بذارمش اینجا!
(الآن مثلا خواستم اطلاع بدم چقدر مرحله داشت ((200)))
خب اینم فصل پنجم؛ فقط نظر فراموشه نشه ((48))

همزادان مرگ-فصل پنجم (http://s9.picofile.com/file/8310124418/%D9%87%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%85% D8%B1%DA%AF_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D9%BE%D9%86%D8%AC% D9%85.pdf.html)

با تچکر از همراهیتون :دی

AMIR-FIRE

2017/10/26, 20:19

فقط یک کلمه عااالییییییی

kianick

2017/10/26, 20:29

ممنان، ممنان، ممنان.
لطف دارین :دی
خوشحالم که خوشت اومده برادر ((48))

kianick

2017/10/27, 17:04

دوستان فصل یک جایگزین شد. هرچند چندان تغییر نکرده. فقط صفحه‌آرایی شده و یه سری اشکالات برطرف شده ولی خود متن نه، حتی هنوز اشکالات قبلی رو داره. خخ

Lord_SaM@N

2017/10/27, 19:52

عارفه قبل صفحه آرایی باید بهم میگفتی چینش متن ی مقدار مشکل داره

kianick

2017/10/27, 21:26

عارفه قبل صفحه آرایی باید بهم میگفتی چینش متن ی مقدار مشکل داره

سامان داداش پی‌وی و خصوصیو برا چی ساختن؟ حتما باید اینجا ترورم میکردی؟ :))
آبروم رفت :))
باش حالا. مشکلش چیه؟ :دی

kianick

2017/11/03, 07:45

سلام. فعلا سرم شلوغه ولی در چند روز آینده فصل جدید میدم.
با تشکر :دی

zkmk

2017/11/11, 18:30

عالیی
عالییی
من منتظر بعدشم
یکم تند باش((102))

Arya

2017/11/12, 11:16

عالی بود��
زود تر بعدی رو بزار��

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

حداقل هفته ای بزارین
انتظار سخته

kianick

2017/11/12, 14:25

چشم از این به بعد برناممو جوری تنظیم میکنم هفته‌ای یه فصل بشه. امروز یا فردا هم یه فصل دیگه میدم.
ممنون از صبر و حمایتتون ((48))

ایمن

2017/11/12, 20:28

ممنون بابت فصل جدید

kianick

2017/11/13, 21:31

خب خب خب و باز هم خب! :دی
اینم یه فصل پر رمز و راز و در عین حال پر از آشکاری! امیدوارم لذت ببرید. ((48))

http://s9.picofile.com/file/8311723834/%D9%87%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%85% D8%B1%DA%AF_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%B4%D8%B4%D9%85. pdf.html

انشاالله منم از تنبلی در بیام یه ذره ((:

Lord_SaM@N

2017/11/16, 11:45

سعی میکنم بخونمش البته من کتابی رو که حد اقل ده فصل ازش نیومده باشه رو نمیخونم

بازم میگم کیانیک چینش حروف نسبت به فصل قبل بهتر شده فقط اگه اون نسبت سرفصل رو در فصل بعد رعایت کنی و اعداد رو به فارسی تبدیل کنی عالیه :) :دی

mahdiking

2017/11/19, 14:47

ممنون بابت فصل جدید

kianick

2017/11/20, 16:46

خواهش میشه :دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

سعی میکنم بخونمش البته من کتابی رو که حد اقل ده فصل ازش نیومده باشه رو نمیخونم

بازم میگم کیانیک چینش حروف نسبت به فصل قبل بهتر شده فقط اگه اون نسبت سرفصل رو در فصل بعد رعایت کنی و اعداد رو به فارسی تبدیل کنی عالیه :) :دی

امم. سلام.
خب مواردی که گفتی سعی میکنم رعایت کنم‌ و انشا‌الله لینک کلی رو با صفحه‌آرایی کمرنگتر می ذارم.
و نکته‌ی دیگه خو نخون برادر :|
مجبور که نیستی
والا
:دی

kianick

2017/11/22, 15:29

سلام. این هم از لینک کلی:

جنگاوران سرنوشت (http://s9.picofile.com/file/8312434926/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_% D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA.pdf.html)

فقط صفحه‌آرایی تیره‌اس که اصلاح میشه.
ممنون از همراهیتون :دی

mahdiking

2017/11/23, 13:32

سلام ممنون برای فصل جدید

kianick

2017/11/23, 14:02

فصل جدید نیست ولی تا شب فصل هفتو میدم.

کم‌کم به برخورد دو تا شخصیت‌اصلیمون می‌رسیم.
آهاا راستی.
یه سری اطلاعات:
جنگاوران سرنوشت یه مجموعه‌ی سه جلدیه که احتمالا بعد از اون جلد چهارم در مجموعه‌ی بازی سرنوشت بیاد. حالا شاید با یه اسم دیگه. ولی ترتیب رو بگم:

جنگاوران سرنوشت
جلد اول_همرادان مرگ
جلد دوم_عناصر خونین
جلد سوم_در آغوش مرگ

و جلد چهارم با عنوان طردشده.

اینو برای این سه‌گانه داشته باشین:
و وقتی رعد سکوت شب را می‌شکند،
سیاهی بار دوم، از نور برمی‌خیزد،
برخاسته از انتقام نسلی دور ...
ارواح سیاه بیدار می‌شوند،
و بانگ ارباب، آرامش را در هم می‌شکند.
و در آخر روحی پاک بر خلاف تاریکی.
و اراده تقدیم می‌کند،
"جنگاوران سرنوشت را ..."

نظر فراموش نشه. دنبال کارای کاور هم می‌رم، چون تا اینجا کار استقبال داشته تصمیم دارم برخلاف اون چیزی که اول گفتم، جلد دو رو هم بذارم. حالا تا جلد دو ...

kianick

2017/11/23, 20:06

سلام سلام!
اینم از فصل جدید، تقدیم به شما!
شاااااااید فردا هم فصل دادم!
حالا شاید!
من نمیدونم اینکه ۵ صفحه بیشتر نی چرا اینقدر تنبلم :))
رو کاغذ نوشتم البته ...
بیخی خیلی زر زدم! :))

جنگاوران سرنوشت فصل هفتم (http://s9.picofile.com/file/8312542992/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_% D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA_%D9%81%D8%B5%D 9%84_%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85.pdf.html)

ایمن

2017/11/24, 10:48

ممنون بابت فصل جدید

kianick

2017/11/27, 16:23

خواهش میشود.
من منتظر نظراتتون هستم‌هاااا!
این پستی که گذاشتم یه سری اطلاعات داشت، نظرتونو راجبش بگید.
با تشکر :دی

zkmk

2017/11/29, 15:01

ایول دمت گرم
عالی پیش میره داستانت
((221))

kianick

2017/11/29, 18:57

خیلی ممنون نظر لطفته ((48)) ((200))

kianick

2017/12/06, 13:30

این هم از فصل هشتم و یک فایل پیوست که حتما مطالعه شه!

فصل هشتم:
جنگاوران سرنوشت_فصل هشتم (http://s8.picofile.com/file/8313578092/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_% D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA_%D9%81%D8%B5%D 9%84_%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85.pdf.html)

فایل پیوست:
آسمان‌باران (http://s9.picofile.com/file/8313578018/%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D8%A 7%D8%B1%D8%A7%D9%86.pdf.html)

ممنون از همراهیتون ((48))

Arya

2017/12/07, 08:43

قربونت��
فقط لینک قسمت ها رو رو صفحه اصلی بزار��
یه ماهه فکر میکنم قسمت جدید نیومده��
داشتم دق می‌کردم��

kianick

2017/12/08, 11:51

چشم حتما و ممنون از اینکه کتابو مطالعه میکنی.
سعی میکنم یه لینک کلی از فصل یک تا هشت با صفحه‌آرایی مناسب قرار بدم، در ضمن کاور هم تا فردا آماده میشه انشاالله و میذارمش.

راستی دارم یه کتاب جدید مینویسم :دی

Arya

2017/12/10, 10:16

kianick

2017/12/15, 08:02

سلام سلام!
فصل جدید به زودی!

suny

2017/12/15, 10:59

ممنون از فصل جدید کلی خوشحال شدم
موفق باشید

|darkman

2017/12/15, 11:51

سلام. درباره‌ی این کتاب نظر میخوام. چند فصلشو قرار میدم اگه استقبال شد کلشو میذارم. ولی خواهشا نقد کنید‌
دستتون مرسی.
این کتاب جلد اولش همزادان مرگ نام داره.

اینم یه مقدمه‌ی کوتاه تا فصل اولو بذارم:

من سردم.
سرد و بیروح و خشن. خون من هم حتی یخ زده است. همه من را رانده‌اند!
اما،
اما من بازی میکنم. این بازی شروعی تلخ داشت، روزی که من بدنیا آمدم ...
من طرد شده‌ام،
نه تنها از خانواده، که من از دنیا طرد شده‌ام. به خاطر قدرت بی‌اندازه‌ام. قدرت سیاه و یگانه‌ام.
اما من خودم قدرتم را انتخاب نکرده‌ام، این خواست سرنوشت بود، خواست همبازی من ...
کسی باور نمیکند اما، من نمیبازم. من میجنگم تا پای مرگ ولی، پیش روی سرنوشت زانو نمیزنم.
من شاهزاده‌ی مرگم! نمیخواهم به دیگران آسیب بزنم! من از سرنوشت فرار نمیکنم.
من روح و قلب ندارم. همه را تقدیم غرورم کرده‌ام. اما کسی نمیداند،
این کار برای خود من نبود، قسم به ایزد!
کسی نمیداند اگر من زانو بزنم، دنیا می‌افتد!
من میجنگم با اینکه میدانم آخر راهم مرگ است ...
من میجنگم چون،
شاهزاده‌ها زانو نمیزنند!

خب. لینک‌ها رو اضافه می‌کنم. راستی لینک فصل اول جایگزین شد.

فصل اول:
Bad Request (http://s8.picofile.com/file/8308998334/همزادان_مررگ_فصل_اول2_1_.pdf.html )

فصل دوم:
Bad Request (http://s9.picofile.com/file/8308298200/همزادان_مرگ_فصل_دومc.pdf.html)

فصل سوم:
Bad Request (http://s8.picofile.com/file/8308298150/هزادان_مرگ_فصل_سومca.pdf.html)

فصل چهارم:
Bad Request (http://s9.picofile.com/file/8308997276/همزادان_مرگ_فصل_چهارم.pdf.html)

فصل پنجم:
Bad Request (http://s9.picofile.com/file/8310124418/همزادان_مرگ_فصل_پنجم.pdf.html)

خوب بود اما نتونستم فصل 6 و 7 رو پیدا کنم

kianick

2017/12/15, 12:35

خوب بود اما نتونستم فصل 6 و 7 رو پیدا کنم
سلام. من توی پست ادل اضافشون میکنم در اسرع وقت ولی تدی صفحه‌های قبلی هستن فصل شش و هفت. فعلا باشه تا دو فصل دیگه لینک کلی ۱ تا ۱۰ رو میدم.
دوستان عزیز برای اطلاع از پست ها و ...
کتاب رو دنبال کنید.
ممنون.
در ضمن فایل پیوست حتما دانلود بشه.

kianick

2017/12/18, 05:20

سلام سلام! اینم از کاور زیبامون :دی :
12214

خب من واقعا سرم شلوغه در اسرع وقت کاور رو با کیفیت خوب و لینک‌ها، میذارم رو پست اول. نظرتونو راجع به همین کیفیت بگید فعلا:دی
ممنون از تارگون عزیز که چنین کاور زیبایی تهیه کرد، بعدا نام کاربریشو هم میزنم فعلا عجله دارم :دی

mahdiking

2017/12/21, 12:39

سلام فصل بعد کی میاد؟

kianick

2017/12/22, 18:30

سلام. شرمنده من امتحاناتم شروع شدن و درسامو سنگینتر در اسرع وقت کارا رو انجام میدم.
شرمنده بابت تاخیر.

ایمن

2017/12/23, 13:03

پس فصل جدید رفت برا ماه آینده که امتحانا تموم بشه ؟

kianick

2017/12/24, 05:01

نه دیگه اونقد. هر وقت وقت کنم. البته بیشتر از وقت حوصله نیازه :دی

kianick

2017/12/27, 16:32

سلام سلام!
بیکارم تا شب فصل بعدی و میدم :دی

kianick

2017/12/27, 20:12

فصل یک تا ده:
جنگاوران سرنوشت فصل یک تا ده (http://s8.picofile.com/file/8315330642/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_% D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA_%D9%81%D8%B5%D 9%84_%DB%8C%DA%A9_%D8%AA%D8%A7_%D8%AF%D9%87.pdf.ht ml)

mahdiking

2017/12/27, 22:01

تشکر بابت فصل جدید ((48))

kianick

2017/12/28, 15:17

بله بله بله بله.
خواهش میشه!
:دی

mahdi es

2017/12/28, 18:29

سلام ممنون از زحماتتون((71))

ایمن

2017/12/28, 23:16

ممنون از فصل جدید

Arya

2017/12/29, 08:54

عالی بود((55))((55))
متشکر((122))((122))

kianick

2017/12/31, 18:05

ممنون ممنون ممنون!
باید بگم فصل یازده چند روز یه آماده‌اس ولی حسش نی که آپ کنم!
(خو حالا فحش ندید یه فکری به حالش میکنم! :دی)

Envelope

2017/12/31, 18:37

خب سه یا چهار صفحه خوندم. بنا به قراری که با خودم گذاشتم، تصمیم گرفتم که داستان های سایت رو نقد کنم.

توی این چهار صفحه، تنها چیزی که حس کردم یه خط داستانی ساده بود. فضا گنگ و تصورش سخت بود. انگا که همه چیز رو داخل مه قرار داده باشی. من نمیتونستم خوب لمس کنم و ببینم. ایده داستان رو نمی دونم چیه اما اینو می دونم که شخصیت اصلی در عین سیاهی، سپیده. در مورد ایده اصلا نظر نمیدم، پس قلم رو توی اولویت قرار می دم.

متن بالارو که نوشتم بخون. ترتیبش چطور بود بهتر می شد؟ خوب نبود اگه قسمت فاکتور گرفتن ایده رو اول می آوردم و بعد، می گفتم که قلم چطوریه؟ خب همچین چیزی توی داستان وجود داشت.

بخش بعدی که مورد بحثه، ذهنیات نویسندس. ببین یه نویسنده توی دنیای خودش زندگی می کنه اما نمی تونه هر چیزی که خلق کرده رو به زور توی داستان بچپونه. به عنوان مثال توضیح درباره آدینا رو می تونستی یه جای بهتر بیاری در عین حال طوری به نظر می اومد که انگار به پاراگراف های دیگه گفته یکم مهربون تر بشین من جا بشم!

بعضی قسمت ها جمله ها درست نبودند. یعنی مثلا گفته بودی تارا و سورنا فلان و فلان بود. خب وقتی جمع بستی باید فعلش هم متناسب باشه.

فضاهم ساخته نشد برام. منظورم توصیفات نیستن که اون اول اشاره کردم منظورم، حال و هوای داستانه. اون جوی که باید واسه خواننده ایجاد بشه نشد مقدمه خیلی خوب بود، اما فقط مقدمه خوب بود. می تونستی خیلی قویتر کار کنی. اون اول، گفتی یه چیزی روی سقفه خب من نفهمیدم چه منظوری داشتی از آوردنش.

فصل ها. میانگین ده فصل اول، هفت صفحس! فقط هفت صفحه آخه این چه وضعیه نمی دونم شاید من دیگه خیلی زیاد می نویسم اما حس کردم عدد بسیار کمیه. حداقل، برای من کم حساب می شه.

مورد بعدی، شخصیت داستانه. شخصیت یک ابرقهرمانه که همه افرادش هم می دونن قویه و بلاب بلاب بلاب! چرا واقعا؟ حتی اگه شخصیت ابرقدرته باید از کوچک شروع کنی تا به بزرگ برسه ما همین الانشم داستانی مثل سفیر کبیر رو داریم که پسره پونزده سالشه میزنه از پادشاهان جهان رو شکست می ده! بیاین قبول کنیم خز شده.

درکل می تونم بگم خیلی بهش پرداخته نشده بود و متن تابلو بود نپخته. اگه از نقد دلخور شدی شرمندتم ولی خب قرار نیست که نویسنده ناز بشه.

تنها چیزهایی که فکر می کنم خوب بودن، ذوق و شوقت بود که حس می شد. خوشحالم که انقدر داستانت مخاطب داره اما حداقل روی داستان کار کن تا مدیون نباشی.

نمیدونم اگه صفحه دیگه ای خوندم و عمری بود دوباره نقد می کنم.

kianick

2017/12/31, 19:35

سلام سلام!
نه اصلا از نقد ناراحت نشدم بلکه خوشحال هم شدم! ان‌شاالله به جبران کتاب تو نقد کنم :دی
باید بگم میانگینش هفتاد صفحه‌اس نه هفت صفحه، و مدلش اینجوری که کوتاهه وگرنه من میتونم بلندش کنم!
اون گنگی و اینا هم خو برادر من یه سه‌گانه‌اس، باید یه چیزی بمونه!
خوشم اومد که خوب گرفتی، که داستان توی یه مه‌عه. دقییییقا همینطوره! اصلا کیف کردم!
داستان توی مهه و توی فصل‌های بعدی گنگ‌هاش برطرف میشن تا حدودی.
و اینکه گفتی فضاسازی ایراد داره نمیدونم، بقیه که اتفاقا از نثر و فضاسازیم خوششون اومده بود!
اممم. باید بگم بله اینکه قدرتش زیاده، من از عمد قدرتش زیاد گرفتم! اسپویل نشه ولی اینا تا بیست و چند سالگی به بالا داستان دارن! این پانزده از عمد بود و حقیقتش اون موقع اصلا به فکر سفیرکبیر نبودم! ینی همین گفتی یادم اومد :دی
قدرتش زیاده ولی یه قطب مخالف هم داره. شما فقط ۳ صفحه خوندی؟ چنین نقدی کردی! شناخت نداشتی به داستان وگرنه جلوتر خیلی فضاسازی باز میشه! میبینی که این شخصیت ابرقهرمان من، چه مشکلاتی رو گذرانده که به پانزده سالگی رسیده و چه مشکلاتی رو از سر میگذرونه! اصلا دختره یا پسر؟ هدف چیه؟ داستان چی رو میخواد نشون بده؟
که به هیچکدوم از این سوالا ۳ صفحه جواب نمیده!
اصلا فهمیدی این شخصیت من چه خصوصیت بارزی داره؟
قراره اون مظهر فداکاری بشه به معنای واقعی کلمه! و تباه شده کل زندگیش تا اینجا و من‌بعدو هم میبینیم!
متن نپخته‌اس؟ شاید! نمیدونم! کار میکنم روش باز هم. به هر حال اولین کارمه و دارم به امید بهتر شدن قلم مینویسم!
درباره‌ی تناسب افعال هم فقط برای زیبایی بوده، شما جمع رو جایگزین کنه و بعد مقایسه، می فهمی چی میگم.
اممم. دیگه چی گفتی جواب ندادم؟
بذار یادم بیاد میگم :دی

ولی باز هم تکرار میکنم، اصلا نمیشه با ۳ صفحه نقد کرد، حداقل بخون تا مدیون نشی! :دی

Envelope

2017/12/31, 19:55

شرمنده ولی اون مجموعشه که شده هفتاد صفحه :/

kianick

2017/12/31, 19:56

اوپس. درست میگید :دی

Envelope

2017/12/31, 20:01

داستان وقتی جذبم نکنه به چه دردم می خوره که سه صفحه بخونم یا کمتر؟ به علاوه حس می کنم داری خودتو دور می زنی من عیبارو گفتم و تو داری برای خودت دلیل میاری که نه اینحوری نیست. خودت نمیخوای قبول کنی به هر حال من نقدمو کردم. باقیش با خودته.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

توجه نکردی که من گفتم قلم رو نقد کردم نه داستان. و اینکه از سه صفحه نه، از یک بند می شه کاملا فهمید نویسنده چطور می نویسه.
می گی ابهامش باید می بوده و حال کردی که فهمیدم؟ ابهام نباید باشه. ابهام اگه هست باید توی بعضی چیزا مثلا وقایع و نوعشون و شخصیتا باشه نه محیطی که داستان درش اتفاق می افته.

kianick

2017/12/31, 20:02

وا. خب جذبت نکرد که مشکل من نیس شما از داستان من خوشت نیومده! اونم دفاعیه بود ولی من چیزایی رو شما گفتی لحاظ میکنم حتما! ولی اگه بخوای نقد کنی و نقد درست کنی، باید بیشتر بخونی! اینو به عنوان نویسنده نگفتم! اصلا هم دور نمی زنم به هر حال قلمم باید قوی بشه تا کارهای بعدیم خوب بشن! حتی اگه جنگاوران قربانی بشه
(جنایی شد! :دی)

Envelope

2017/12/31, 20:05

منم چیزی نگفتم و گفتم داستان باید بیشتر پرداخته بشه تا برای کسی مثل من که دیگه کلا لذت خوندن یه داستان رو از خودش گرفته(چون همش مثل این اسکلا عیباشو در میاره) جذاب باشه. این داستان نیست.
کلا اینکه سه صفحه خوندم خودش یه نقد حساب می شه. به این معنا که داستان جذب نکرده.

kianick

2017/12/31, 20:06

ای بابا!
منطقمون فرق داره بیخیال!
دیگه چخبر؟ :دی :))

Arya

2018/01/01, 10:00

اها گفتی یادم اومد🤔🤔
این شخصیته دختره یا پسر؟😑😑

kianick

2018/01/02, 02:24

#اسپویل_نکنیم

Envelope

2018/01/02, 10:01

برای فهمیدنش توی تاپیک همین داستان داخل بوک پیج بیا Arya

kianick

2018/01/04, 12:20

فصل یازده، تا شب :دی

kianick

2018/01/04, 17:10

به افتخار خود خوش‌قولم :دی

فصل یازده تقدیم به شما عزیزان:
http://s9.picofile.com/file/8315926584/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_% D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA_%D9%81%D8%B5%D 9%84_%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85.pdf.html

برم برا فصل دوازده :دی

mahdiking

2018/01/06, 13:39

ممنون بابت فصل جدید

zkmk

2018/01/07, 00:11

سلام
پس فصل جدید چی شد؟
ما منتطریم
اما تا آخر امتحانا فقط صبر میکنمیا!!
بعد بمبارون میکنیمت!!!!!!((102))

kianick

2018/01/07, 04:14

عه.
از اون روز سه فصل گذاشتمااا!

zkmk

2018/01/07, 07:21

خو کمه برا منی که یه کتاب 500 صفحه ای خوراک یه روزمه

kianick

2018/01/07, 12:23

light

2018/01/09, 17:49

سلام. درباره‌ی این کتاب نظر میخوام. چند فصلشو قرار میدم اگه استقبال شد کلشو میذارم. ولی خواهشا نقد کنید‌
دستتون مرسی.
این کتاب جلد اولش همزادان مرگ نام داره.

اینم یه مقدمه‌ی کوتاه تا فصل اولو بذارم:

من سردم.
سرد و بیروح و خشن. خون من هم حتی یخ زده است. همه من را رانده‌اند!
اما،
اما من بازی میکنم. این بازی شروعی تلخ داشت، روزی که من بدنیا آمدم ...
من طرد شده‌ام،
نه تنها از خانواده، که من از دنیا طرد شده‌ام. به خاطر قدرت بی‌اندازه‌ام. قدرت سیاه و یگانه‌ام.
اما من خودم قدرتم را انتخاب نکرده‌ام، این خواست سرنوشت بود، خواست همبازی من ...
کسی باور نمیکند اما، من نمیبازم. من میجنگم تا پای مرگ ولی، پیش روی سرنوشت زانو نمیزنم.
من شاهزاده‌ی مرگم! نمیخواهم به دیگران آسیب بزنم! من از سرنوشت فرار نمیکنم.
من روح و قلب ندارم. همه را تقدیم غرورم کرده‌ام. اما کسی نمیداند،
این کار برای خود من نبود، قسم به ایزد!
کسی نمیداند اگر من زانو بزنم، دنیا می‌افتد!
من میجنگم با اینکه میدانم آخر راهم مرگ است ...
من میجنگم چون،
شاهزاده‌ها زانو نمیزنند!

فصل یک تا ده:
Bad Request (http://s8.picofile.com/file/8315330642/جنگاوران_سرنوشت_فصل_یک_تا_د� �.pdf.html)

فصل یازدهم:
جنگاوران سرنوشت فصل یازدهم (http://s9.picofile.com/file/8315926584/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_% D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA_%D9%81%D8%B5%D 9%84_%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85.pdf.html )

12215
سلااااااممممم
اول بگم فصل اول رو که خوندم خیلی خوشم اومد امیداوارم داستانت همینجور ادامه پیدا کنه😍😍😍
و امیدوارم از جلد راضی باشی😀😀😀😀

kianick

2018/01/09, 18:14

سلااااااممممم
اول بگم فصل اول رو که خوندم خیلی خوشم اومد امیداوارم داستانت همینجور ادامه پیدا کنه��
و امیدوارم از جلد راضی باشی��

بلی بلی بلی ^_^
اینم کاوریست عزیزمون که الحق حرف نداره!
هم کارش هم پشتکارش!
:دی
ینی اینقد که من گیر دادم هرکی بود دیوونه میشد ^^
دمش.
امیرحسین عزیز خوشحالم که خوشت اومده.

zkmk

2018/01/11, 08:48

خو من خودمم ۱۶۰۰ صفحه‌ای رو یه روز مقخونم ولی وقت نیس باو :/
:دی
الآن دارم همزمان با امتحانات رو چهارتا کتاب کار میکنم.
یکیو تا چند وقت دیگه میذارم و اون یکی ...
اون یکی یه چیه در حد توووووپ.
البته فقط ایده‌اش چون من کلا گند میزنم :))

نه بابا
داستانت عالیه
لابد بقیه اش هم همینطوره دیگه!
حالا فشار نیار به خودت
امتحانات رو خراب نکنی بندازی گردن ما

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

راسش تاحالا رمان بیشتر 500 صفحه نخوندم!!

Ezrail

2018/01/11, 15:01

بسی پسندیدیم. ((207))

kianick

2018/01/11, 15:27

وای.
وای.
نه واااااای!
عزرائیل پسند کرد!
:دی
مرسی خوشحالم خوشت اومده! :دی

سید

2018/01/12, 11:42

کیانیک خانم امتحانات تموم نشد مردم ز انتظار زیباست نمی گم بی نقص هستش ولی زیباست فقط یکم صفحات هر فصل رو بیشتر کنید و سر جاهای حساس فصل رو به پایان برسونید جذاب تر می شه در بعضی از فصول انتهای فصل جذابیت آنچنانی ندارهدر ضمن در فصل دو قسمتی که می خواست ماموریت قتل رو انجام بده به داستان جفا شد خیلی مجمل بود

kianick

2018/01/12, 13:36

وااای گفتی!
باش لمروز برم خونه فصل جدید می‌دم :/
کم کم دارم از خودم ناامید می‌شم!
احساس خیلی حقیقی‌ای بهم میگه خیلی چرت شده!
ولی من تا جلد سه می‌نویسم که ناقص نمونه!
و امیدوارم قلمم بهتر شه!
درسته، نقص خیلی زیاد داره، رویاهای بچگانه توش زیاده، فضاسازیش خوب نیست، خیلی فانتزی شده! خیلی رفتم تو فاز خاندان سلطنتی!
همه‌ی اینا درسته!
و من سعی می‌کنم بختر و بهتر کنمش!
و امیدوارم کتابای بعدیم خیلی بهتر بشن. به خاطر همین سه ایده‌ی دیگمو فعلا منتشر نمیکنم تا خووووب فضاسازی بشن ^_^
ولی واقعا دارم ناامید می‌شم از این کتاب!
دعا کنید دیگه d:

Ezrail

2018/01/12, 14:25

آره دیگه واجب شد یه سر ببرمت اون طرف((51))

nabizade

2018/01/16, 16:53

ایده ی نگارش و ایده های تخیلیش عالیه
بعضی از چیزهایی هم که گفته عالیه
ولی ریتم و نحوه نگارش افتضاحه جوری هستش که نمیشه خوند.
اگر سن ایمان 17 یا 18 بود کمی قبول میکردم
اگر میگفتی چند سال پیش قبول میکردم.
بدون استاد اینهمه حرفه ای
همه چیز خود خودش
جور در نمیاد.
با ایده عالیه داستان دلم میخواست خیلی بهتر بشه .
سه فصل خوندم واقعا بد بود.
امیدوارم جلوتر بهتر بشه.

kianick

2018/01/17, 05:53

سلام دوست عزیزم؛
همین الآن به همه‌ی خوانندگانم بگم داستان در حال ویرایشه، همسن نکته‌ی سن هم لحاظ شده اتفاقا.
دلم نمیخواد ایده‌ام به خاطر بی‌تجربگی خراب شه، خیلی غیرواقعی و یه جورایی مسخره شده!
سن بالا میره، فضاسازی بهتر میشه، موضوع جمعتر میشه، داستان بازتر میشه و ...
ینی در کل خیلی بهتر میشه، چنتا شخصیت هم حذف شرم واقعا زیاد بودن. مردم عادی میان تو داستان و منحصرا مربوط به شاهزادگان نیست دیگه، منتظر باشید :)
کمتر از دوهفته، من دارم روز چند ساعت وقت میذارم، حالا تایپ و غیره جدا، ولی کمتر از دو هفته داستان ویرایش میشه ان‌شاالله البته قول نمیدم، و خبر خوب اینکه فصل‌ها خیلی بیشتر میشن :)

Envelope

2018/01/17, 07:14

عارف کجایی.
بیا برو بوک پیج فصل های جدید رو آپ کن چند تا نظر هم واس داستانت دادن.

kianick

2018/01/17, 14:32

ای وای.
من هر روز سر میزدما :/
بیخی :دی
مرسی که خبر دادی محمد : )
یک تا ده هنوز ندادی بخونم؟ :(

Envelope

2018/01/17, 16:50

تا عید طول می کشه نوشتن تا فصل ده. همینا کم کم می شن چهارصد صفحه.
برو بذار :/

kianick

2018/01/17, 17:32

در دست ویرایش

nabizade

2018/01/17, 23:01

سلام دست شما درد نکنه
برای سن هم بنظرم یک جوون بیست و دو بیست و سه باشه عالی میشه.
و اینکه منتظر میمونم تا ویرایش جدید

Banoo.Shamash

2018/01/18, 10:23

عارفه:|
فصلو میزاری یا بیام پنجه رو ازت بگیرم؟؟؟ :دی :| -____-

kianick

2018/01/18, 18:28

عه نرجسی ^_^
تو هم مگه میخوندی داستانو ؟ :/
:دی
فعلا یه ده صفحه نوشتم :)

kianick

2018/01/20, 20:39

سلااام عزیزاااان!
به جاهای خوب رسیدیم!
یه فصل بیست صفحه :)
حتما نظر بدید. میخواستم بذارم ده فصل گفتم اینو بدم که نظر بدید عزیزان :)
فراموش نشه ها :/
اینم لینک:
جنگاوران سرنوشت 2 (http://s8.picofile.com/file/8317237518/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_% D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA_2.pdf.html)

امیدوارم باز هم صبر کنین ^_^

girl of wind

2018/01/24, 22:45

درود
کتاب جالبیه و ایده اش هم برام جذابه. حس کنجکاوی رو هم که فعال میکنه و فک میکنم داری خوب پیش میری، خداقوت!
من فصل یک ویرایش شده و فصل یک اولیه رو خوندم فعلا
اینکه سن شخصیتت بالاتر رفته بنظرم خیلی بهتر کرده وضعیت داستان رو.اینطوری بهتر میشه یه ارتباط قابل فهمی بین سن و شخصیتش رو درک کرد. فضای فصل اولیه و ویرایش شده هم خیلی فرق دارن. طنزی که وارد فضا کردی از نظر من باعث میشه فضای رمزآلود و پیچیدگی وضعیت شخصیت اصلی، خواننده (البته خواننده هایی که به این چیزا علاقه ندارن) رو سردرگم نکنه و کتاب دلپذیر تر بشه. نوع رابطه ی خواهر-برادری که استفاده کردی باعث میشه کسایی که تجربه اشو دارن بهتر با شخصیتا ارتباط برقرار کنن، ولی وجود اونجور شخصیتایی برای جنگجو ها و... برای من چندان قابل درک نیست که فک کنم مشکل خودمه!((200))
و یه چیز دیگه: مقدمه ی اولیه برای من خیلی قابل فهم تر از ویرایش شده بود و بهتر میتونستم یه درک نسبی از فضای داستان داشته باشم. مقدمه ی ویرایش شده کنجکاوی برانگیزه ولی میتونه کسایی مثل منو زیادی سر در گم کنه، که اینم میتونه مشکل خودم باشه!
سپاس برای کتاب جالبت. امیدوارم عالی بشه((48))

kianick

2018/01/31, 20:35

وااااای.
متشکرم از نظر زیبات ^^
دوستان عزیز نزدیک پنجاه صفحه تایپ شده بزودی قرار مس‌دمش. ینی فصل یک و دو ؛)

kianick

2018/02/04, 15:22

عزیزان ^^
سه تا فصل بیست صفحه‌ای آماده‌اس تا شب می‌ذارم.
تو کانال‌ هم هستن الآن. البته تازه کانالو زدم اصلا ممبر نداره :دی
آدرسش:
Telegram: Contact @gangavaransarnevesht (https://t.me/gangavaransarnevesht)

Banoo.Shamash

2018/02/05, 21:30

kianick

2018/02/07, 14:24

مرسی نرجس ژااااان ^_^

zkmk

2018/03/11, 16:16

سلااااام
میگما شما قصد نداری فصل جدید بدی؟
اون از تاج که اصن حذف شد اینم از شما که رفتی به امون خدا
با من نکنین این کارا رو
من طاقت ندارم((210))

Banoo.Shamash

2018/03/12, 21:22

سلااااام
میگما شما قصد نداری فصل جدید بدی؟
اون از تاج که اصن حذف شد اینم از شما که رفتی به امون خدا
با من نکنین این کارا رو
من طاقت ندارم((210))

سلام:)
عارفه فصول جدید رو توی کانال قرار داده، البته انگار یادش رفته اینجا رو آپدیت کنه

سید

2018/03/13, 23:10

Banoo.Shamash

2018/03/14, 14:03

سلام دلم نیومد این رو نگم
داستان قبلی بهتر بود و مانور های بهتری میشد روش داد هرچند بی نقص نبود ولی اگه ایرادات همون بر طرف میشد متن جذابتر و مهیج تری داشت مثلا فصولی که از داستان جدید این قسمت دادی رو خون م ولی بعدش ترغیب نشدم که برای دنبال کردنش به کانال بپیوندم

سلام:)
با احترام، من با نظر شما مخالفم. اتفاقا داستان جدید، متنش پخته تر از قبلی به نظر میرسه. نویسنده هم قصد نداره به سرعت و بدون اتفاقات و جزییات کافی، ما رو به اصل قضیه برسونه و برخلاف قبلی، توصیفات خیلی خیلی بهتر شده.

kianick

2018/03/15, 14:29

اوااااااااااا.
چه یهو شلوغ شد :))
ممنون از همه که دنبال کردید ولی به جان خودم نتونستم بذارم!
امممم. بگم بهتون که تو نسخه ی جدیدی که دادم، رازها کم کم به خورد خواننده داده شده. به صورتی که از کشف اونا لذت می‌برین. داستان هنوز خیییییییلی مونده تا به نقطه‌ی اوجش برسه ان‌شاالله توی عید نوروز فعالیتم بیشتر شد اونم می‌ذارم.
کلی هم ذوق کردم :))

kianick

2018/03/25, 10:18

طی ۰ند روز آینده یک فایل پر پر و پیمان تقدیم شما می‌گردد ((200)) ((48))

kianick

2018/03/26, 13:56

خب اینم بیشترین فایل تا الآن اصلا صفحه‌آرایی و ویراست اونجوری نشده من تو سفرم همینش رو هم مدیون محدثه‌ی عزیزم هستم :دی

نظر فراموش نشه و عذر بخاطر سادگی و ویراست اونجوری نشدن و این حرفا ...
:دی

4_5893008808753497043 (http://s8.picofile.com/file/8322445134/4_5893008808753497043.pdf.html)

kianick

2018/03/28, 15:50

نظر نیست :|
بعد نگید چرا فصل نمی‌ده ها :| :))

zkmk

2018/03/30, 01:08

سلام
من تازه دارم دان میکنم
بخونم یه نظری میدم(نه که نظرام خیلی کارشناسانه است!)
ولی خوب تو پیش برو
ما هم میایم

helen orsineh prospro

2018/07/29, 12:28

بسیار زیبا

rosela

2018/09/02, 00:45

سلام خیلی عالی بود
هرچند میشد جگاوران سرنوشت یکو ادامه بدی و البته ویرایشش کنی تا یه کتاب عالی بشه
قلمت خیلی خوب بود موفق باشی((221))

kianick

2018/09/14, 02:28

سلام بکس.
اممم.
ایده‌ی جنگاوران خیلی نپخته بود راستیتش. قلمم هم همینطور. ولی خب دوستان می‌گن با توجه به استقبالی که از کار شد نصفه نذارمش.
منم جوگیر شدم سریع اومدم تو سایت تا بیخیال نشدم :))

اممم. یه سری تغییر و بازنویسی و این حرفا داره و بزودی ارائه‌اش از سر گرفته می‌شه اما به صورت منظم. امیدوارم بازم همراهم باشید :)

mahdiking

2018/09/14, 11:33

کتاب ایده خوبی داره، منتظرم ببینم شروع دوباره اش چجوری میشه

acoma

2018/10/05, 21:55

سلام داستان جالب و خوبیه کاش همون قبلیه رو ادامه میدادی ولی بی صبرانه منتظر بعدشم .راستی کانال تلگرامو پیدا نکردم حذف شده؟

helen orsineh prospro

2018/10/14, 22:06

سلام
این بار خیلی با دقت خوندمش و به این نتیجه رسیدم
اون اولین ویراستش واقعا نابود بود. وقایع تند و ناپخته پیش می رفت و همه چیز خیلی گیج کنننده. بود. خود من که ده تا رولینگو درس می دم(از نظر اسم و جزییات و اینجور چیزه ها وگرنه من به خانم رولینگ نمی رسم.) گیج می می شدم.
اما ان یکی با اینکه ایده همون بود اما به نظر می اومد پخته تر بود. اسم ها هم عالی بودن. اما یه حسی بهم میگه بدون اینکه خودت بدونی داری یه تقلید ضعیفی میکنی از همه ی کتابایی که خوندی. مخصوصا سفیر کبیر. حالا نمی دونم. اما روش فکر کن.
از اون رابطه ی بین سپهر و تارا هم واقعا خوشم اومد چون اکثر فانتزی ها باید چاشنی رومانتیک داشته باشند.
اما به نظرم حیفه. بنویسش. اما چاپش نکن. یه دو سال دیگه میتونی یه چیز قشنگ از توش در بیاری.