PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : من مجازات هستم



Fantezy_killer
2017/09/25, 14:55
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت دوستان.
بخونید و لذت ببرید.
نظر یادتون نره.
تشکر.
جلد موقت (http://s9.picofile.com/file/8345474568/BookCover.png)

در زندانی ساخته شده از اجساد انسانها و هیولاهای بسیار...
موجودی محبوس شده...
موجودی که نه انسان است، نه حیوان و نه هیولا...
بلکه موجودی است با ظاهری انسانی، خلق و خویی حیوانی و قدرتی هیولاوار...
موجودی که نامش بر اندام هر کس و هر چیزی رعشه می اندازد، موجودی به نام...
حقیقت...
موجودی که تمام آدمیان در زندگی به جست و جوی او می پردازند و در عین حال از او گریزانند.
و حال او از برای انتقام با خشم و نفرتی بی اندازه به پا خواسته
انتقام از دنیایی که سعی در نابودی روشنی او دارد
و از انسان هایی که او را کتمان می کنند
انتقامی از جنس خون و آهن
از جنس خشم و نفرت
و از جنس مرگ
حال نظاره گر دنیایی می شومیم که در آتش انتقام او می سوزد
و با چشمان خود شراره های تاریک روشن گرش را می بینیم و با پوست خود حرارتش را میچشیم
و ما موظفیم تا ازل او را در وجود خود نگاه داریم
حقیقتی ابدی را
حقیقتی به نام...
مجازات
فصول تا اطلاع ثانوی از دسترس خارج شدن
به امید بازگشتی قویتر

momo jon
2017/09/25, 16:38
سلام
ممنون که به اشتراکش گذاشتی
مقدمه ی خیلی خوبی داشت
چند جایی غلط تایپی داشت
منتظر ادامه ی داستانتون هستم :)

Fantezy_killer
2017/09/26, 17:46
ممنون از وقتی که گذاشتید و ممنون از نظر امیدوار کننده ای که دادید

غریبه ی آسمانی
2017/09/26, 20:07
مقدمه ی خیلی قشنگی بود ..... مثل یک داستان کوتاه ..... اول فکر کردم می خوای به سمت ما انسان ها بری ولی بعدا فهمیدم که منظورت زمانه
کسی که از لحظه ی تولد با ماست، کسی که با گذشتن و رد شدنش، انسان ها می میرن و خیلی ها از گذشتنش گریشون می گیره چون نمی خوان از دستش بدن ( فوق العاده این قسمت ها رو نوشته بودی )
آویزون کردنش به دیوار در قالب ساعت. و اون « تیک تاک » و « تقسیم کردن به 60 قسمت » هر دقیقه 60 ثانیه و هر ساعت 60 دقیقه. دیگه کامل معلوم کرد منظورش چیه
و درسته، با مرگ ما که تموم شدن زمانه مجازات تموم نمیشه چون انسان های بد باید به سزای اعمالشون برسن
آیا این یه داستان نمادینه یا نه؟ نمی دونم. فقط می دونم که خیلی خیلی خیلی عالی توصیفش کردی.
نمی تونم بگم منتظر قسمت های بعدی هستم چون معمولا چیزی نمی خونم ولی آواتار و خلاصت و نظر دیگران مجبورم کرد یه سری بهش بزنم و فکر کنم بهترین حرفی که یه نویسنده می تونه بشنوه اینه:
فوق العاده و منحصر به فرد بود
اصلا از خوندنش پشیمون نشدم

mixed-nut
2017/09/26, 20:21
سلام دوست عزیز،
خوبه که داستانت رو گذاشتی تا بخونیمش ((48))
مقدمه‌ی خوبی داشت، کاملا مجذوب شدم و منتظر و کنجکاو ادامه‌ی داستان شدم.

فقط یه سوال برام پیش اومد: قبل از این که به ۲۴ قسمت تقسیم بشه، به ۱۲ قسمت تقسیم شد؛ منظور از این دوازده چیه؟ ماه‌های سال؟

Fantezy_killer
2017/09/27, 17:55
ممنون از این که وقت گذاشتید و خوندید بله اون ۱۲ هم ماهه

sinaGhf
2017/09/27, 19:24
سلام دوست عزیز
مقدمه ی بسیار خوبی بود. دیدگاه جالب و نسبتا تازه ای راجع به زمان و فراتر از اون. و بازی قدرت زمان و بشریت. مقدمه ی شما به خوبی حس کنجکاوی و اشتیاق لازم برای انتظار ادامه ی داستانو برای خواننده فراهم می کنه. البته یه دور ویرایش نیاز داره.
اما من کسی هستم که توانست در لحظه ی مرگش از او در تاریکی و پلیدی جلو بزند.
این جمله به نظرم گنگه. الان در لحظه ی مرگش، َش به چی اشاره داره؟ مرگ زمان؟ مرگ مجازات؟ اینا که هیچ کدوم نمی میرن پس مرگ آدم منظوره؟

غریبه ی آسمانی
2017/09/27, 20:00
سلام دوست عزیز
مقدمه ی بسیار خوبی بود. دیدگاه جالب و نسبتا تازه ای راجع به زمان و فراتر از اون. و بازی قدرت زمان و بشریت. مقدمه ی شما به خوبی حس کنجکاوی و اشتیاق لازم برای انتظار ادامه ی داستانو برای خواننده فراهم می کنه. البته یه دور ویرایش نیاز داره.
اما من کسی هستم که توانست در لحظه ی مرگش از او در تاریکی و پلیدی جلو بزند.
این جمله به نظرم گنگه. الان در لحظه ی مرگش، َش به چی اشاره داره؟ مرگ زمان؟ مرگ مجازات؟ اینا که هیچ کدوم نمی میرن پس مرگ آدم منظوره؟

از کجا معلوم برادر؟ داستان فانتزیه. ممکنه بمیره .....
در لحظه ی مرگش از او جلو بزند = از او در لحظه ی مرگش جلو بزند. { دیگه کامل معلومه منظور چیه }

Fantezy_killer
2017/09/28, 17:34
توی داستان متوجه این جمله میشید ممنون که مطالعه کردید و وقت گذاشتید و نظرتون رو گفتید

Fantezy_killer
2018/06/04, 13:39
خب زمان زیادی گذشته که از همه بابت این انتظار زیاد عذر می خوام.
در حال حاضر داستان به شکل دست نویس نوشته شده ولی برای ادامه کار نیاز به تایپ داره پس ممنون میشم از عزیزان تا در این کار همراهیم کنن.
هر کسی که علاقه ای به همکاری در کار تایپ داشت ممنون میشم توی همین تاپیک یا به شکل شخصی به من اطلاع بده تا فایل ها رو در اختیارشون بزارم.

Fantezy_killer
2018/08/17, 16:08
فصل اول به پست اول اضافه شد

Fantezy_killer
2018/08/19, 15:16
منتظر نقد و نظرات شما دوستان عزیز برای بهبود داستان هستم

Envelope
2018/08/20, 19:41
منتظر نقد و نظرات شما دوستان عزیز برای بهبود داستان هستم

بازار این طرف کساده حاجی. کسادتر از بوک پیج... مخصوصا کارهای تالیفی

Fantezy_killer
2018/08/20, 20:28
بازار این طرف کساده حاجی. کسادتر از بوک پیج... مخصوصا کارهای تالیفی
سعی می کنیم بهش رونق ببخشیم .
اگه نظری درباره داستان هم دارید خوشحال می شم بشنوم.
منتظرم :)

Fantezy_killer
2018/08/25, 21:10
من هنوز اینجا ام و منتظر نظر شما دوستانم :)

ghoghnous13
2018/08/27, 23:58
سلام. من منتقد خوبی نیستم اما چند تا نکته که به نظرم ضروری میاد رو میگم.
اول اینکه چقدر سختش کردی، کلمه‌های سنگین زیادی به کار برده که به نظر من به درد داستانهای این تیپی نمی‌خوره مثلا : "زمانی که سکوت تمام اصوات را می‌بلعد" یا اونجا که میگی "چهرۀ جدی موجود در زیر نور نقره فامی کهاز جدارهای ایجاد شدهبه داخل اتاق می‌تابد نمایان می‌شود" یا امثال اینا. این جمله‌ها ارتباط برقرار کردن با نوشته رو سخت می‌کنه.
دوم اینکه اگر می‌خوی خیلی ادبی بنویسی پس نباید از کلمه‌های مثل "انگار" و امثالهم.
بعدش فضاسازیتیون خوبه اما من در مورد مرد هیچ چیزی نفهمیدم. جثش؟ قدش؟ وزنش؟ رنگ چشماش؟ شاید هنوز زمان این چیزا نرسیده اما به نظرم می‌شد در مورد یکی دوتاش حرف زده بشه.
ی جا گفتی موجود مؤنت. چرا اصرار داری که همین اول این نکته رو بگی؟ بازم شاید بعداً قراره توضیبح بدی اما می‌شد این نکته رو اینجا نیاری.
چندتا غلط املایی و نگارشی هم داری که کمه اما توی شش صفحه جا داره که حداقل غلط تایپی و املایی نباشه.

در مجموع دمت گرم بابت نوشتن. فصلهای بعدیشم بذاری من میخونم. نظراتم رو هم میگم هرچند ممکنه براتون مهم نباشه. و مطلب آخر اینکه تمام این نکات نظر شخصی منه که ممکنه ارزش محتوایی نداشته باشه.

موفق و سربلند باشید.

Fantezy_killer
2018/08/28, 10:20
سلام. من منتقد خوبی نیستم اما چند تا نکته که به نظرم ضروری میاد رو میگم.
اول اینکه چقدر سختش کردی، کلمه‌های سنگین زیادی به کار برده که به نظر من به درد داستانهای این تیپی نمی‌خوره مثلا : "زمانی که سکوت تمام اصوات را می‌بلعد" یا اونجا که میگی "چهرۀ جدی موجود در زیر نور نقره فامی کهاز جدارهای ایجاد شدهبه داخل اتاق می‌تابد نمایان می‌شود" یا امثال اینا. این جمله‌ها ارتباط برقرار کردن با نوشته رو سخت می‌کنه.
دوم اینکه اگر می‌خوی خیلی ادبی بنویسی پس نباید از کلمه‌های مثل "انگار" و امثالهم.
بعدش فضاسازیتیون خوبه اما من در مورد مرد هیچ چیزی نفهمیدم. جثش؟ قدش؟ وزنش؟ رنگ چشماش؟ شاید هنوز زمان این چیزا نرسیده اما به نظرم می‌شد در مورد یکی دوتاش حرف زده بشه.
ی جا گفتی موجود مؤنت. چرا اصرار داری که همین اول این نکته رو بگی؟ بازم شاید بعداً قراره توضیبح بدی اما می‌شد این نکته رو اینجا نیاری.
چندتا غلط املایی و نگارشی هم داری که کمه اما توی شش صفحه جا داره که حداقل غلط تایپی و املایی نباشه.

در مجموع دمت گرم بابت نوشتن. فصلهای بعدیشم بذاری من میخونم. نظراتم رو هم میگم هرچند ممکنه براتون مهم نباشه. و مطلب آخر اینکه تمام این نکات نظر شخصی منه که ممکنه ارزش محتوایی نداشته باشه.

موفق و سربلند باشید.
خیلی ممنون از بابت وقتی که گذاشتید و نقدی که نوشتید در مورد جملات درسته و کلمه انگار و... هم سعی می کنم در ویرایش درستشون کنم در مورد اون مرد در ادامه خیلی باهاش کار داریم پس ترجیح دادم حجم این فصل برای چیز هایی که قراره فصل ها بخونیدش الکی زیاد نشه روی اون مونث بودنش احساس کردم نیازه که داخل این فصل بهش تاکید کنم تا خواننده بعدا بتونه با باقی مطالب داستان مرتبطش کنه.
درمورد غلط تایپی و املایی واقعا عذر می خوام و حق کاملا با شماست.
ممنونم که از داستان حمایت کردید و می خواهید حمایت کنیم فصل بعدی هم طی این هفته یا هفته بعد روی سایت قرار می گیره
باز هم تشکر بابت نقدتون نکات خوبی بهش اشاره شده((5))
(:

ghoghnous13
2018/08/29, 16:10
منتظر فصل جدید هستم

Fantezy_killer
2018/09/01, 15:17
واقعا از همه کسانی که داستان رو دنبال می کنن عذر می خوام که بعد از گذشت دو هفته هنوز فصلی قرار نگرفته در حال آماده کردن یه عیدی بودم که به عید نرسید و هنوز هم تمام نشده تا جایی که بشه منتظر می مونم تا عیدی آماده بشه اگر هم نشد تا پایان این هفته فصل جدید قرار میگیره باز هم پوزش

ghoghnous13
2018/09/07, 17:44
این هفته نیز تمام شد آما نیامدی؟؟؟؟((203))

Fantezy_killer
2018/09/08, 20:38
این هفته نیز تمام شد آما نیامدی؟؟؟؟((203))
((203))((203))((203))هنوز مونده ولی سعیم رو می کنم این هفته دو فصل بدم برای جبران ببخشید((84))((84))

Fantezy_killer
2018/10/03, 16:19
فصول جدید آپلود شد منتظر نظرات و انتقادات و پیشنهادات شما دوستان عزیز برای بهبود کیفیت داستان هستیم

Fantezy_killer
2018/10/06, 19:16
نقدی، نظری....
نبود؟

ghoghnous13
2018/10/07, 20:42
نقدی، نظری....
نبود؟

سلام. من که گیج شدم. طرف از دست دو تا شیطان قوی فرار میکنه بعد ی خانوادۀ کامل و پنج تا انسان رو به راحتی از بین میبره ولی تو فصل 3 یدفعه همه چیز رو غلاف میکنه و کتک میخوره؟ مگه داریم؟ مگه میشه؟
بعد چرا انقدر استعاره و کنایه، واقعا نمی‌فهمم طرف فازش چیه؟
به نظرم داستان در ادامه جالب میشه، تا اینجا که برای من سؤالی رو به همراه داشته که دوست دارم جوابش رو بدونم، اما امیدوارم پخته تر و روون تر بشه.
در ضمن اواخر فصل 3 غلط املایی ها زیاد شدن، فکر کنم با عجله نوشتی.
تناسب صفحه‌ای هم بین فصلها نیست، البته لزومی نداره تناسب باشه اما به نظرم اگر یک نرم استاندارد وجود داشته باشه خوبه.
در پایان بازم میگم که همۀ اینها نظر شخصی منه که ممکنه درست نباشه.

به نوشتن ادامه بده که مسیر پیش روت روشنه، ان‌شاالله

Fantezy_killer
2018/10/07, 21:16
سلام. من که گیج شدم. طرف از دست دو تا شیطان قوی فرار میکنه بعد ی خانوادۀ کامل و پنج تا انسان رو به راحتی از بین میبره ولی تو فصل 3 یدفعه همه چیز رو غلاف میکنه و کتک میخوره؟ مگه داریم؟ مگه میشه؟
بعد چرا انقدر استعاره و کنایه، واقعا نمی‌فهمم طرف فازش چیه؟
به نظرم داستان در ادامه جالب میشه، تا اینجا که برای من سؤالی رو به همراه داشته که دوست دارم جوابش رو بدونم، اما امیدوارم پخته تر و روون تر بشه.
در ضمن اواخر فصل 3 غلط املایی ها زیاد شدن، فکر کنم با عجله نوشتی.
تناسب صفحه‌ای هم بین فصلها نیست، البته لزومی نداره تناسب باشه اما به نظرم اگر یک نرم استاندارد وجود داشته باشه خوبه.
در پایان بازم میگم که همۀ اینها نظر شخصی منه که ممکنه درست نباشه.

به نوشتن ادامه بده که مسیر پیش روت روشنه، ان‌شاالله
ممنون خیلی خوشحالم که داستان به نظرتون جذابه در مورد این که بعضی اوقات میزنه وبعضی اوقات کتک می خوره شخصیت دلایل خودشو داره که در ادامه باهاش روبه رو میشیم در مورد غلط های املایی و نگارشی هم فعلا سعیمون بر اینه که این جلد داستان رو به پایان برسونیم بعد زمان ویرایش نهایی سعی می کنم برطرفشون کنم در مورد اون نرمالی هم که گفتید سعی می کنم که انجام بدم تا ببینیم خدا چی می خواد
ممنون که خوندید و نظر دادید امیدوارم در آینده هم داستان رو دنبال کنید و خوشتون بیاد

Fantezy_killer
2018/10/10, 20:34
فصل صفر_ مقدمه ویرایش و آپلود شد منتظر نظرات شما عزیزان هستیم

✌sadra✌
2018/10/10, 23:30
فصل های بعدی کی گذاشته میشه؟

Fantezy_killer
2018/10/11, 00:27
فصل های بعدی کی گذاشته میشه؟
اگه نظری درباره این فصول دارید خوشحال می شم بشنوم هرچیزی که باشه و فکر می کنید باعث جذاب تر شدن داستان میشه
در مورد زمان قرار گیری فصول هم احتمالا هر دو هفته یکبار یه فصل میدم ولی همه چیز به شرایط بستگی داره و تنها چیزی که می تونم بگم اینه که این داستان و هر داستانی که توسط بنده نوشته بشه به اتمام میرسه و ناقص رها نمیشه

ghoghnous13
2018/10/12, 22:09
خیلی قشنگ و کنایه‌ای نوشته شده بود. خوشم اومد((5))

Fantezy_killer
2018/12/13, 00:58
فصل جدید به همراه جلد موقت روی سایت قرار گرفت
منتظر نظرات و انتقادات شما عزیزان برای بهبود کیفیت داستان هستم

Fantezy_killer
2018/12/21, 19:57
شب یلدا همگی مبارک
امیدوارم در این شب یه نظری هم به داستان ما بکنید و ما رو از نظرات خودتون در این شب بهره‎مند کنید