PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پروازی برای آسودگی



kianick
2017/07/12, 13:34
تند بود. تیز بود. سریع بود. همه او را آهویی تند پا می انگاشتند...
آهویی به استقامت شیر...
میدوید. خوش بود. با دویدن، پرواز میکرد...
ناگهان افتاد...
بلند شد،
راه رفت،
زندگی کرد ولی...
دیگر ندوید.
در آخر اردیبهشت نود و پنج، منشا درد‌های شبانه اش را شناخت،
چیزی در ساق پایش،
چیزی که دویدن و پرواز کردن را از او ستاند.
چیزی، نه، دردی، به نام سرطان...
جنگید و جنگید و جنگید...
آهویی که نه برای دویدن،
برای زندگی جنگید..
گذشت و مهر نود و پنج رسید.
ولی میز آن آهوی تیز پا، خالی بود، خالی...
دیگر از آن مو‌های مشکی بلند و صاف ریخته بر صندلی خبری نبود، دیگر نه.
نشست و دید که چطور دوستانش درس خواندند، رشد کردند و، دویدند...
زیر تیغ جراحی رفت، ده ها بار...
و خوب شد، بهبود یافت و شاد شد...
ولی نه برای مدت زیاد...
انگار که فلج شد، آهویی دست و پا بسته که دیگر نمیتوانست بدود، و حس پرواز را تجربه کند،
دیگر نه...
و نمیدانم که دگر باز چه شد، میدانم که باز و باز و باز جنگید،
دوباره و دوباره...
ولی افسوس، افسوس و هزاران افسوس...

و سر‌انجام،
در روز شنبه، هفدهم تیر سال یک هزار و سیصد و نود و شش هجری شمسی،
آزاده و آسوده گشت...
پرواز کرد...
پروازی برای آسودگی.
و امروز،
که من میدانم پنج روز از پرواز آن دوست عزیز، و آن آهوی سیزده ساله گذشته است،
تنها میتوانم برایش دعا کنم،
تا بلند تر پرواز کند...
میخواهم بگویم:
سعیده جان، دوست عزیزم، خواهرم،
پروازت آسوده باد...

برای شادی و مغفرت روح مرحومه سعیده گزمه، آهویی که پر کشید،
صلوات.
خوش حال میشم براش فاتحه بخونید.
ممنون.

ghoghnous13
2017/07/12, 14:13
خدا به خانواده و به دوستانش صبر بده. ((84))

momo jon
2017/07/12, 14:13
خدابیامرزتش
و به خانوادش صبر بده :(

kianick
2017/07/13, 14:22
ممنون بچه‌ها. ایشالا روحش شاد باشه.