Melisandre
2017/01/02, 19:31
خب سلام
داشتم یه چرخی توی یه تاپیکی می زدم دیدم یکی از دوستان مطالبی راجع به زروان خواسته!
اول این که یه چند تا نکته رو بگم:
1- زروان یک اسطوره فوق العاده قدرتمندی هست و نقش خیلی خیلی پر رنگی توی مذهب شناسی زرتشتی دارد.
2- زروان اسطوره زمان در ایران باستان است.
3- از زروان در اوستا یاد شده اما خیلی به اختصار و کوتاه.
4- شاخه ای از زرتشتیت بر این باورند که زروان خدای واحد است نه اومرزد (اهوره مزدا) که به این شاخه از زرتشتیت زروانیان می گویند.
طبق تحقیقات من:
آیین زروان مذهبی بدعتآمیز از دین زرتشت بود که در اواخر عصر هخامشیان پدید آمد و رواج یافت. بنیانگذاران این آیین، گروهی از روحانیان جویندهی زرتشتی بودند که تحت تأثیر اندیشههای زمان ـ محور بین النهرین قرار گرفته و به تثلیث (سهگانه انگاری) در یزدان شناسی اعتقاد یافته بودند. آنان چنین میپنداشتند که اورمزد ( اهوره مزدا) و اهریمن برادرانی همشکماند و « زروان » یا خدای زمان، به عنوان برترین نیروی عالم، پدر و زاینده آن دو است که پس از زایش آنها و سپردن شهریاری و سالاری جهان بدانان، هر چند عزلت گزیده و به کنار رفته است، اما برترین و والاترین اراده در عالم، در نهایت از آنِ اوست. البته در یزدان شناسی متأخر زرتشتی «زروان» ایزد کم اهمیت زمان است که منجر به گذرایی آفرینش میشود و پیداست که انگارهی چنین ایزدی در زمان زرتشت وجود نداشته و مطرح نبوده است.
مذهب زروانی در روزگار ساسانیان به اوج سرآمدی و رواج خود رسیده بود و از این روست که در آیین مانی که یک پایهی آن بر دین زرتشت استوار بود، خداوندگار، «زروان» نامیده میشد. سرانجام، پس از غلبهی اعراب و اسلام بود که مذهب زروانی به دلیل یزدان شناسی نارسا و انتقاد برانگیز خود، واپس نشست و ارتدوکس زرتشتی با الهیات استوار خود، کاملاً بر آن چیره گشت.
مذهب زروانی آیینها و مناسکی خارج از دین اصیل زرتشتی نداشته است اما در یزدانشناسی و جهانبینی آن دو، تفاوتهایی کلان وجود دارد. زروانیان در مقابل ثنویتاصیل زرتشتی (یعنی اعتقاد به وجود ازلی دو بنیان جداگانه و متضاد هستی: اورمزد و اهریمن)، به تثلیت باورمند بودند و عقیده داشتند که اورمزد و اهریمن برادرند و پدری به نام «زروان» (زمان) دارند که او خدایی نامخلوق و ازلی است و ارادهی او فوق همهی ایزدان و کائنات است. همچنین زروانیان، معتقد به زهد و دنیاگریزی و تقدیرگرایی و جبرباوری بودند و البته چنین باوری با روح و ماهیت دین زرتشت در تضاد و تباین کامل است. کیهان شناسی و اسطورههای دینی زروانی نیز ماهیتی بسیار پیچیده و خیالپردازانه دارد. ( آیین های مزدا پرستی در ایران قدیم ص 6 تا ص 144)
نتیجه
پس همان طور که پیداست زروانیان شاخه ای به اشتباه رفته از زرتشتیان هستند که ما نمی دانیم تا چه اندازه از باور هایشان با اعتقادات زرتشت سازگار و چه میزانشان ناسازگار است. محققین ریشه این اندیشه را که باعث به وجود آمدن دو همزاد (اورمزد و اهریمن) می شود در اسطوره زروان می دانند که به باور زروانی معروف گردیده است. پس با حذف کردن این قسمت از این داستان و قدرت های برابر اهورا مزدا و اهریمن می توان گفت داستان واقعی آفرینش در مزدیسنا (آیین ها و کتاب و باور های زرتشتیت) نیز چنین است اما فلسفه وجودیت خدا در آیین زروانی با آیین زرتشتی کاملا متفاوت است.
آبان 1395
سین.صاد
موفق و پیروز باشید
ویرایش: اگر از زروان خوشتون اومد داستان سه گانه ی خلق جهان در آیین زروانی رو هم میذارم :)
داشتم یه چرخی توی یه تاپیکی می زدم دیدم یکی از دوستان مطالبی راجع به زروان خواسته!
اول این که یه چند تا نکته رو بگم:
1- زروان یک اسطوره فوق العاده قدرتمندی هست و نقش خیلی خیلی پر رنگی توی مذهب شناسی زرتشتی دارد.
2- زروان اسطوره زمان در ایران باستان است.
3- از زروان در اوستا یاد شده اما خیلی به اختصار و کوتاه.
4- شاخه ای از زرتشتیت بر این باورند که زروان خدای واحد است نه اومرزد (اهوره مزدا) که به این شاخه از زرتشتیت زروانیان می گویند.
طبق تحقیقات من:
آیین زروان مذهبی بدعتآمیز از دین زرتشت بود که در اواخر عصر هخامشیان پدید آمد و رواج یافت. بنیانگذاران این آیین، گروهی از روحانیان جویندهی زرتشتی بودند که تحت تأثیر اندیشههای زمان ـ محور بین النهرین قرار گرفته و به تثلیث (سهگانه انگاری) در یزدان شناسی اعتقاد یافته بودند. آنان چنین میپنداشتند که اورمزد ( اهوره مزدا) و اهریمن برادرانی همشکماند و « زروان » یا خدای زمان، به عنوان برترین نیروی عالم، پدر و زاینده آن دو است که پس از زایش آنها و سپردن شهریاری و سالاری جهان بدانان، هر چند عزلت گزیده و به کنار رفته است، اما برترین و والاترین اراده در عالم، در نهایت از آنِ اوست. البته در یزدان شناسی متأخر زرتشتی «زروان» ایزد کم اهمیت زمان است که منجر به گذرایی آفرینش میشود و پیداست که انگارهی چنین ایزدی در زمان زرتشت وجود نداشته و مطرح نبوده است.
مذهب زروانی در روزگار ساسانیان به اوج سرآمدی و رواج خود رسیده بود و از این روست که در آیین مانی که یک پایهی آن بر دین زرتشت استوار بود، خداوندگار، «زروان» نامیده میشد. سرانجام، پس از غلبهی اعراب و اسلام بود که مذهب زروانی به دلیل یزدان شناسی نارسا و انتقاد برانگیز خود، واپس نشست و ارتدوکس زرتشتی با الهیات استوار خود، کاملاً بر آن چیره گشت.
مذهب زروانی آیینها و مناسکی خارج از دین اصیل زرتشتی نداشته است اما در یزدانشناسی و جهانبینی آن دو، تفاوتهایی کلان وجود دارد. زروانیان در مقابل ثنویتاصیل زرتشتی (یعنی اعتقاد به وجود ازلی دو بنیان جداگانه و متضاد هستی: اورمزد و اهریمن)، به تثلیت باورمند بودند و عقیده داشتند که اورمزد و اهریمن برادرند و پدری به نام «زروان» (زمان) دارند که او خدایی نامخلوق و ازلی است و ارادهی او فوق همهی ایزدان و کائنات است. همچنین زروانیان، معتقد به زهد و دنیاگریزی و تقدیرگرایی و جبرباوری بودند و البته چنین باوری با روح و ماهیت دین زرتشت در تضاد و تباین کامل است. کیهان شناسی و اسطورههای دینی زروانی نیز ماهیتی بسیار پیچیده و خیالپردازانه دارد. ( آیین های مزدا پرستی در ایران قدیم ص 6 تا ص 144)
نتیجه
پس همان طور که پیداست زروانیان شاخه ای به اشتباه رفته از زرتشتیان هستند که ما نمی دانیم تا چه اندازه از باور هایشان با اعتقادات زرتشت سازگار و چه میزانشان ناسازگار است. محققین ریشه این اندیشه را که باعث به وجود آمدن دو همزاد (اورمزد و اهریمن) می شود در اسطوره زروان می دانند که به باور زروانی معروف گردیده است. پس با حذف کردن این قسمت از این داستان و قدرت های برابر اهورا مزدا و اهریمن می توان گفت داستان واقعی آفرینش در مزدیسنا (آیین ها و کتاب و باور های زرتشتیت) نیز چنین است اما فلسفه وجودیت خدا در آیین زروانی با آیین زرتشتی کاملا متفاوت است.
آبان 1395
سین.صاد
موفق و پیروز باشید
ویرایش: اگر از زروان خوشتون اومد داستان سه گانه ی خلق جهان در آیین زروانی رو هم میذارم :)