Ajam
2016/12/24, 20:56
احزابی دیگر، مدینه ای به وسعت جهان اسلام، لشکر کفری به بزرگی تمام غرب و یارانش، عمرو بن عبدودی به قدرت تکفیر و مدافعانی سرمشق گرفته از علی بن ابی طالب، سینه سپر کرده در مقابل هر آنچه شمشیر به سمت اعتقادشان گرفته است.
مردانی به عظمت تاریخ، چنان ارجمند که بی شک ملائک به مقامشان رشک برند. عجیب مردانی که دست از تمام هستی خود شسته اند تا مروارید اعتقادشان را چون صدف در برگیرند، بشکنند اما گوهر ارزشمندشان خراش نبیند و عجیب تر آن که چه عاشقانه و سرخوش پا در این راه ناهموار و پرخطر می گذارند چون کودکانی که به شوق آغوش پر از مهر مادر از بازیهای دنیای خود دل میکنند.
به راستی که شیران حیدرند مردانی که در مقابل صدای پر از ترس و ناتوانی و یاس جهان که ناله میکند:
- داعش است، ترس دارد، قدرتمند است
گردن راست می کنند و میغرند
- نحن شیعه علی بن ابی طالب
همچون علی که در مقابل ترس لشکر از عمرو بن عبدود نعره زد:
- انا علی بن ابی طالب
دست از جان شسته، در غربت، مشت در مشت دشمنان آل رسول می کوبند تا ثابت کنند نهالی که خون فرزند نبی، ابا عبدالله آب یاری کرد و برای ریشه دواندنش اهل حرم خاندان پیامبر به اسیری رفتند چنان تناور شده است که حتی نگاه چپ به حریم عمه سادات را بر نمی تابد.
چون شیر تنشان را جلوی چنگال های گرگ ها و کفتارها سپر کرده اند تا ثابت کنند غیرت شیعه هر هیولایی را زمین گیر خواهد کرد.
ایستاده اند تا ثابت کنند شیعه آن کودکی نیست که رسم پدر داری نمیدانست، شیعه پرچمی نیست که میان نبردهای اموی و عباسی و امثالش بازیچه میشد؛ شیعه اکنون مردی است در انتظار پدر، شیعه اکنون طوفانی آتشین است در انتظار اجازه مولایش تا دشمنانش را چون خاشاک بر باد نابود کند.
آری بار دیگر تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاده است همانگونه که زمانی اسدالله غالب مقابل عمرو بن عبدود ایستاده بود.
و به راستی در روزگاری که منافقان از درون، تمام کفر از بیرون و یهودیان قلعه نشین از گوشه و کنار برای نابودی اسلام ناب محمدی دندان تیز کرده اند چه کسی جز عاشق ترین عاشقان خداوند این چنین بی پروا پنجه در پنجه اهریمنی می اندازند که دندان های جهلش ریشه های قدرت امت یگانه اسلام را می جود؟
به راستی در این روزگار پر وحشت که هر کس تنها نگهبان منافع خویش شده است چه کسی جز مردترین مردان زن و فرزند، مال و شوکت، پدر و مادر، خواهر و برادر حتی وطن و در واقع همه چیز را با لبخند میگذارند و می گذرند تا به شوق خداوند بال بکشند؟
به حق که غبطه آسمانیان و زمینیان بر چنین دلدادگانی شایسته است، به خداوند قسم که خداوند بر چنین عاشقانی فخر میکند، بی حساب لقائش را که آرزوی عزیز ترین بندگان است نصیبشان میکند و فرشتگان با عشق بازی این یاوران دین خداوند معنای " انی اعلم ما لا تعلمون*" را میفهمند.
*بقره 30
محمد بحرینی
مردانی به عظمت تاریخ، چنان ارجمند که بی شک ملائک به مقامشان رشک برند. عجیب مردانی که دست از تمام هستی خود شسته اند تا مروارید اعتقادشان را چون صدف در برگیرند، بشکنند اما گوهر ارزشمندشان خراش نبیند و عجیب تر آن که چه عاشقانه و سرخوش پا در این راه ناهموار و پرخطر می گذارند چون کودکانی که به شوق آغوش پر از مهر مادر از بازیهای دنیای خود دل میکنند.
به راستی که شیران حیدرند مردانی که در مقابل صدای پر از ترس و ناتوانی و یاس جهان که ناله میکند:
- داعش است، ترس دارد، قدرتمند است
گردن راست می کنند و میغرند
- نحن شیعه علی بن ابی طالب
همچون علی که در مقابل ترس لشکر از عمرو بن عبدود نعره زد:
- انا علی بن ابی طالب
دست از جان شسته، در غربت، مشت در مشت دشمنان آل رسول می کوبند تا ثابت کنند نهالی که خون فرزند نبی، ابا عبدالله آب یاری کرد و برای ریشه دواندنش اهل حرم خاندان پیامبر به اسیری رفتند چنان تناور شده است که حتی نگاه چپ به حریم عمه سادات را بر نمی تابد.
چون شیر تنشان را جلوی چنگال های گرگ ها و کفتارها سپر کرده اند تا ثابت کنند غیرت شیعه هر هیولایی را زمین گیر خواهد کرد.
ایستاده اند تا ثابت کنند شیعه آن کودکی نیست که رسم پدر داری نمیدانست، شیعه پرچمی نیست که میان نبردهای اموی و عباسی و امثالش بازیچه میشد؛ شیعه اکنون مردی است در انتظار پدر، شیعه اکنون طوفانی آتشین است در انتظار اجازه مولایش تا دشمنانش را چون خاشاک بر باد نابود کند.
آری بار دیگر تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاده است همانگونه که زمانی اسدالله غالب مقابل عمرو بن عبدود ایستاده بود.
و به راستی در روزگاری که منافقان از درون، تمام کفر از بیرون و یهودیان قلعه نشین از گوشه و کنار برای نابودی اسلام ناب محمدی دندان تیز کرده اند چه کسی جز عاشق ترین عاشقان خداوند این چنین بی پروا پنجه در پنجه اهریمنی می اندازند که دندان های جهلش ریشه های قدرت امت یگانه اسلام را می جود؟
به راستی در این روزگار پر وحشت که هر کس تنها نگهبان منافع خویش شده است چه کسی جز مردترین مردان زن و فرزند، مال و شوکت، پدر و مادر، خواهر و برادر حتی وطن و در واقع همه چیز را با لبخند میگذارند و می گذرند تا به شوق خداوند بال بکشند؟
به حق که غبطه آسمانیان و زمینیان بر چنین دلدادگانی شایسته است، به خداوند قسم که خداوند بر چنین عاشقانی فخر میکند، بی حساب لقائش را که آرزوی عزیز ترین بندگان است نصیبشان میکند و فرشتگان با عشق بازی این یاوران دین خداوند معنای " انی اعلم ما لا تعلمون*" را میفهمند.
*بقره 30
محمد بحرینی