master
2016/06/03, 05:06
عمارت عشق بنیانش بر انعکاس مهتاب روی سطح خیس خیابان است
ملاتش از مصرع های ناشیانه ی عاشقی دستپاچه است
اعتبارش به وعده هایی در مقیاس بی نهایت است
پنجره هایش به بهشتی از جنس باغهای معلق باز می شود
پرتوهایش از نگاه های منتظر سرازیر می شود
نسیمش از خاطره ی عطرها اشباع شده است
ستون هایش را جان گلهای سرخ سرپا نگه داشته اند
مباد مباد مباد!!!
مباد که روزی
عاشقی وزن مصرع عاشقی ساده دل را سبک سنگین کند
مباد که روزی عاشقی به شعر ملحد شود
آنجا که عاشق ابد و ازل را در سوگندش می آورد
قالب و قافیه خود به تماشا ایستاده اند
بنیان جان عاشق بر سروده های نیمه شب اوست
به هر آیین و مسلک و طریق عاشق تواند باشد
کافر به شعر را در عمارت عشق منزلی نباشد...
ملاتش از مصرع های ناشیانه ی عاشقی دستپاچه است
اعتبارش به وعده هایی در مقیاس بی نهایت است
پنجره هایش به بهشتی از جنس باغهای معلق باز می شود
پرتوهایش از نگاه های منتظر سرازیر می شود
نسیمش از خاطره ی عطرها اشباع شده است
ستون هایش را جان گلهای سرخ سرپا نگه داشته اند
مباد مباد مباد!!!
مباد که روزی
عاشقی وزن مصرع عاشقی ساده دل را سبک سنگین کند
مباد که روزی عاشقی به شعر ملحد شود
آنجا که عاشق ابد و ازل را در سوگندش می آورد
قالب و قافیه خود به تماشا ایستاده اند
بنیان جان عاشق بر سروده های نیمه شب اوست
به هر آیین و مسلک و طریق عاشق تواند باشد
کافر به شعر را در عمارت عشق منزلی نباشد...