PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بازنشستگی



morteza
2015/06/26, 14:16
اگه اشتباه نکنم چهار سال پیش بود که pionner تصمیم گرفت که وبلاگی که برامون خاطره ساز بود رو ببنده.Percy3 (http://percy3.mihanblog.com/)
فضا اون موقع تو اون وبلاگ عجیب غمناک بود و همه از بسته شدن وبلاگ مورد علاقشون شاکی بودن.(بچه های قدیم میدونن چی میگم)
همون موقع تصمیم گرفتم که وبلاگی کوچک بسازم تا اون بچه ها رو کنار هم نگه دارم و هر از چندگاهی یه عده کرم کتاب بشینیم کنار هم و یه کتابی دور هم ترجمه کنیم!Pioneer-Group (http://pioneer-group.blogsky.com/)
رفت و رفت و رفت تا گروه بزرگ و بزرگ تر شد و تعداد کامنت ها در پست ها بالا رفت و بچه ها خواهان تالار گفتمان بودن و اونجا بود که امیر(ژوپیتر)تالار گفتمانمون رو ساخت و فعالیت های بچه ها بیشتر شد و دوستان جدیدی به جمعمون پیوستن.forum (http://pioneer-group.rozblog.com)
و باز هم سالی دگر از تقویم زندگیمان خط خورد(ادبیات رو داشتین ناموسا؟!) و تصمیم گرفتیم که برای ارتقا کیفیت و خدمتی عظیم تر دو گروه life-gate و Pioneer-group با هم ادغام بشن که این طرح هم باز مخالفان خودش رو داشت و میگفتن که جمع دوستانه از بین میره و دیدیم که اینطور نشد و همون جمع دوستانه حفظ شد و باز هم بزرگتر شد.
بگذریم و بریم سر اصل مطلب:
بالاخره هر چی سن بالا میره،بعضی از افکار یه فرد عوض میشه و دچار مشکلات شخصی میشه که این مشکلات رو وقتی که نوجوون و بچه بود نداشت.و این اتفاق الان برا من افتاده و زمانش رسیده که من از سمت خودم بازنشست شم و ترجمه رو کنار بذارم.
این اخر هم از همه بچه ها تشکر میکنم که تو این چند سال پشتم بودن و انگیزه میدادن و یه تشکر خیلی خیلی خیلی ویژه تر هم از امیر میکنم که تو این سالی که گذشت به تنهایی پرچم سایت رو بالا نگه داشت و خیلی تلاش کرد که سایت بهتر شه و رونق بگیره و هنوز هم که هنوزه به این کارش ادامه میده.(بنده خدا خیلی تو این سال حرص خورد!)
امیدوارم که سایت روز به روز بهتر شه و از هدف اصلی خودش دور نشه و بتونه به کتابخون ها کمک کنه.

مرتضی امیدوار(OMID)
1394/4/5