PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ایزادن خرد نوشته تر پرچت



آرمیتا37
2012/11/29, 14:05
10824
در ابعادی دوردست و دستِ دو، در عالمی سماوی که هرگز اندیشه ی پرواز نم یپرورد، اینک با ما باشید. پرده کنار می رود. غبارها و سحابی های پیچان میان ستارگان موج برم یدارند و از هم می گسلند تا صحنه نمایان شود...
بنگر...

اینک لا کپشت غو لآسا، آتویین کبیر، می آید. به آرامی در مغاک پوچی میان ستارگان به شنا می آید. هیدروژن بر اندام های سترگش ژاله ها نشانده. لاک عظیم و باستان یاش از برخورد شهاب سنگ ها آبله گون شده است. چشم هایش که حجم دریا دارند
از آبِ چشم و غبار سیارک ها قی گرفته و بردوخته شده اند. درون مغزش که بزرگ تر از « مقصد » هر شهری است، اندیشه اش، به کندی تغییرات می پردازد. « وزن » زمین شناختی تنها به غور در باب بیشتر وزن روی پشتش از آن بریلیا، توبول، تائفون کبیر و ژراکین است.

آن چهار کوه پیلانی که گردی صفحه ی جهان بر شان ههای پهن و پشت سوخته از آتش ستاره شان آرام گرفت ه است. صفحه ای که گرداگردش را آبشاری عظیم چون حلقه گلی فراگرفته و طاق نیلگون آسمان گنبدی بر فرازش زده است.


این داستان اثری فانتزی و خیالی بوده و نشر آن در آکادمی به منظور معرفی یکی از بزر گترین
نویسندگان فانتزی به جامع هی هواداران علم یتخیلی و فانتزی ایران صورت پذیرفته است.
در این داستان تری پرچت با طنز انتقادی خاص خویش، دوران قرون وسطا و کلیسای تفتیش
عقاید را هدف قرار م یدهد، هدف طنز تلخ پرچت بیش از هر چیز به تصویر کشیدن سا لهای
تاریک قرون وسطا و جنایات کلیسای تفتیش عقاید است. ( خلاصه و توضیح از کتابناک)


http://www.pioneer-life.ir/library/download/8-%D9%81%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B2%DB%8C/819-%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B1%D8%AF