behabadi
2015/05/02, 17:31
بنام خدا
درفقه اسلامی 4 منبع برای استنباط احکام شریعت وجوددارد قرآن حدیث اجماع وعقل مراجع دینی ما براساس این منابع احکام اسلامی را تشخیص واقدام به صدور فتوی میکنند ودیگران که پیرو آنانند ملزم برعایت آن فتاوا هستند . این امر بعد از رحلت پیامبر اسلام ص تا پیش ازانقلاب اسلامی ملت ایران ادامه داشت . اما با برپائی نظام اسلامی در کشور وتصویب قانون اساسی مردم دیگر در جامعه واجتماع باید ازقوانین تبعیت کنند وفتاوی تنها در کنار قانون ودر موارد خلا آن ویا امور فردی لازم الاتباع است. امروزه دیگر هیچ دادگاهی براساس آیات قرآن یا روایات وفتاوی نمیتواند حکم دهد. مرجع قضائی باید حکم خودرا مستند به مواد قانونی صادر کند ویا هر مامور دولتی در هر سطحی تنها مجری قوانین کشور است ونباید باستناد منابع یادشده اقدام کند .البته امور فردی جای خوددارد.قرآن روایات اجماع وفتاوی تنها منبع الهام برای فقهای شورای نگببان است تا قوانین مصوب مجلس را بآن بسنجد ویا استثناء در خلا قانون قاضی دعوی را براساس منابع اسلامی فیصله دهد بجز موارد یادشده همه کارکنان نهادها وغیر نهادها مکلف برعایت قوانین کشورند ولذا باید مساله قانونمداری در ادبیات وفرهنگ کشورما جاری وساری شود ومردم بیاموزند که مستند اقدام آنها کدام ماده قانونی است؟ اینگونه ملت ایران انقلاب اسلامی خودرا در مسیر رسیدن به نوع ناب آن که ازجمله اهداف بلند شهید نوری در دوران مشروطیت بود پی خواهد گرفت ودوری از این فرهنگ ممکن است مارا بورطه حکومتهای پوشالی وبی پایه القاعده طالبان داعش ووهابیت بیفکند.
یت الله یزدی: قوه مجریه نمیتواند بگوید اسلام نه / کسانی، خودشان مسئله رهبری شورایی را مطرح میکنند و می‌گویند شاید یک روز بشود آن را انجام داد (http://www.entekhab.ir/fa/news/201632)
درفقه اسلامی 4 منبع برای استنباط احکام شریعت وجوددارد قرآن حدیث اجماع وعقل مراجع دینی ما براساس این منابع احکام اسلامی را تشخیص واقدام به صدور فتوی میکنند ودیگران که پیرو آنانند ملزم برعایت آن فتاوا هستند . این امر بعد از رحلت پیامبر اسلام ص تا پیش ازانقلاب اسلامی ملت ایران ادامه داشت . اما با برپائی نظام اسلامی در کشور وتصویب قانون اساسی مردم دیگر در جامعه واجتماع باید ازقوانین تبعیت کنند وفتاوی تنها در کنار قانون ودر موارد خلا آن ویا امور فردی لازم الاتباع است. امروزه دیگر هیچ دادگاهی براساس آیات قرآن یا روایات وفتاوی نمیتواند حکم دهد. مرجع قضائی باید حکم خودرا مستند به مواد قانونی صادر کند ویا هر مامور دولتی در هر سطحی تنها مجری قوانین کشور است ونباید باستناد منابع یادشده اقدام کند .البته امور فردی جای خوددارد.قرآن روایات اجماع وفتاوی تنها منبع الهام برای فقهای شورای نگببان است تا قوانین مصوب مجلس را بآن بسنجد ویا استثناء در خلا قانون قاضی دعوی را براساس منابع اسلامی فیصله دهد بجز موارد یادشده همه کارکنان نهادها وغیر نهادها مکلف برعایت قوانین کشورند ولذا باید مساله قانونمداری در ادبیات وفرهنگ کشورما جاری وساری شود ومردم بیاموزند که مستند اقدام آنها کدام ماده قانونی است؟ اینگونه ملت ایران انقلاب اسلامی خودرا در مسیر رسیدن به نوع ناب آن که ازجمله اهداف بلند شهید نوری در دوران مشروطیت بود پی خواهد گرفت ودوری از این فرهنگ ممکن است مارا بورطه حکومتهای پوشالی وبی پایه القاعده طالبان داعش ووهابیت بیفکند.
یت الله یزدی: قوه مجریه نمیتواند بگوید اسلام نه / کسانی، خودشان مسئله رهبری شورایی را مطرح میکنند و می‌گویند شاید یک روز بشود آن را انجام داد (http://www.entekhab.ir/fa/news/201632)