جادوی سرخ(red magic)

[skghkhm]

به نام خداوند بخشنده ی مهربان
نام اثر : جادوی سرخ
نام به انگلیسی:red magic
نام نویسنده: سیده کوثرغفاری

داستان چهارده بخش دارد و در سه سرزمین پیش می رود . ماجرای داستان از زندگی دختری جوانی که ادعا می کند با جادوهایش دنیای کولی ها و جادوگران را تغییر می دهد آغاز می شود اما...


10425


http://www.pioneer-life.ir/library/download/762

[smhmma]

دخترم کاش یکمی خودتم درموردش نظر می دادی که ما ببینیم چطوره و اینا

[skghkhm]

دخترم کاش یکمی خودتم درموردش نظر می دادی که ما ببینیم چطوره و اینا

من خودم برا نوشته ی خودم نظربگم؟؟؟؟ شماها که می خونید بعنوان مخاطب باید بگید چطور بود؟؟؟؟؟

[smhmma]

من خودم برا نوشته ی خودم نظربگم؟؟؟؟ شماها که می خونید بعنوان مخاطب باید بگید چطور بود؟؟؟؟؟

اووووه من نمی دونستم کتاب خودته دخترم
فگک کردم یه کتابی هست که گذاشتیش
خب باشه پس ممنون می خونیم

[Magystic Reen]

خیلی خلاصه وار بود. وقتی که می خوندیش احساس میکردی داری معرفی یه کتاب رو می خونی. ایده جالبی بود به نظرم سعی کن شرح و بسطش بدی چون خیلی راحت میشه یه کتاب حجیم ازتوش دربیاری.((58))((122))

[shery]

ایده اش خیلی خوب بود توضیفات و همچنین صحنه سازی کار هم واقعا به عنوان یه داستان کوتاه مناسب بود .
اما بیشتر از هرچیزی شبیه داستان های کوتاه شب وقصه ها بود .
که خوب این نشون دهنده ی سبک شماست ....پس به نظرم به چیزی بیشتر شبیه فانتزی و فرا تر از این جد تخیل نیاز داشت
تا کمی فضای داستان رو جدی تر نشون بده .
سادگی کلمات ..سادگی یک سری حرف ها و توصیفات باعث شده بود که داستان از شدت جزابیتش کم بشه .

در ضمن گاهی توصیفات شاعرانه و یا استفاده از کلمات سخت فارسی به کتابی بودن و زیبایی متن کمک میکنه ...درسته که متن یک کتاب فانتزی باید روون وساده باشه
اما نه تمامش بلکه بخشیش به نظرم من یکی از کمبود های کار شما هم همین بود که به بخش ادبی داستان خیلی فکر نکرده بودید .

در کل هنوز جای کار خیلی داره اما سبکتون رو دوست دارم چون دقیقا میشد فضا سازی رو حس کردو دقیقا تصور کرد.

ممنون خسته نباشی عزیزم

[ambrella]

سلام
قشنگ بود

[the ship]

سلام دوباره.:)
جالبه موضوع. خوب هم مینویسی. راحت میشه وارد محیط داستان شد و باهاش احساس راحتی کرد. (با بعضی از داستانا خیلی سخته((200))) ولی به قول یکی از بچه ها بهتره یه کم بسطش بدی. داستان های زیادتری واردش کنی. نه که یه مدلی خلاصه تعریف کنی. اشکال نداره وقت خواننده رو بگیری((200)) نگران این نباش. اجازه بده خواننده با داستان بیاد جلو و خودش وقایع رو حس کنه نه انگار که یکی داره گزارش می کنه. البته اگه ادامه ی داستانت قرار نیست این جوری باشه و این فقط برای این بود که ما در جریان داستان قرار گبیریم که هیچی. پس منتظر ادامه ی داستان قشنگت هستم. ممنون.((221))

[لینک دانلود]

ۀینک خراب است

[skghkhm]

ۀینک خراب است

درست شد ممنون که اطلاع دادید

[JuPiTeR]

با تشکر از نویسنده عزیز، داستان در کتابخانه زندگی پیشتاز قرار گرفت و لینک به پست اول اضافه شد:)