PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جهان های موازی ( نظریه چند جهانی )



wolf
2015/03/03, 22:22
نظریه چند جهانی((Multiverse (http://en.wikipedia.org/wiki/Multiverse) ))یکی از عجیبترین و دور از ذهن ترین نتایج نسبیت و نظریه ریسمانهاست. در دنباله آزمایشی موسوم به آزمایش یانگ را در رابطه به جهان های موازی بررسی میکنیم. ماجرا از اینجا آغاز شد که ریچارد فاینمن در آزمایشهای دو شکاف ( ۱ )خود در زمینه پراش نور به حقیقت عجیبی دست پیدا کرد. همینطور که میدانیم در پدیده پراش وقتی چند فوتون از روزنه ای عبور میکنند به علت خاصیت موجی میتوانند با هم تداخل کنند و اثر یکدیگر را خنثی و یا تقویت کنند و به همین دلیل ما در پرده جلوی روزنه به جای یک دایره روشن دوایر روشن و تاریک را بطور متوالی می بینیم دوایر تاریک جائی هستند که فوتونها به آنجا نمیرسند چون تحت تاثیرتداخل با یک فوتون دیگر قرار گرفته اند.http://bigbangpage.com/wp-content/uploads/2013/05/Richard-Feynman-150x150.jpeg (http://bigbangpage.com/wp-content/uploads/2013/05/Richard-Feynman.jpeg)فاینمن این آزمایش را دوباره طوری انجام داد که روزنه فقط قابلیت عبور دادن یک فوتون در هر زمان را داشته باشد، به این ترتیب فوتونها یکی یکی از روزنه رد میشوند و قاعدتا دیگر تحت تداخل با فوتون دیگر نخواهند بود پس باید ما فوتونها را در هر نقطه از پرده ببینیم یعنی پرده باید یک دایره روشن را به ما نشان دهد اما نتیجه این آزمایش بر خلاف نظر فاینمن دوباره همان حلقه های روشن و تاریک را نشان داد. در آن زمان فاینمن هیچ توجیهی در این باره نتوانست پیدا کند. در نظر او فوتونهایی نامرئی میتوانستند روی فوتون های او تاثیر بگذارند. این موضوع مقدمه ای بر نظریه چند جهانی است. طبق نظریه جهانهای بسیار زیادی وجود دارند که کنار هم بطور موازی حرکت میکنند به طور عادی ما نمیتوانیم هیچ ارتباطی با جهان های دیگر داشته باشیم این جهانهای دیگر ممکن است حتی شامل خود شما هم باشند هرجهان ممکن است با جهان مجاور خود اختلاف بسیار جزئی داشته باشد. در این جهان شما این مقاله را میخوانید و در جهان دیگر از خواندن آن صرف نظر میکنید البته همان طور که شاخه های ریسمانها در نظریه ریسمان در شرایط خاصی با هم برخورد میکنند امکان ارتباط میان دو جهان هم وجود دارد.http://bigbangpage.com/wp-content/uploads/2013/05/Parallel-Universe.jpeg (http://bigbangpage.com/wp-content/uploads/2013/05/Parallel-Universe.jpeg)
این امکان تنها در ابعاد کوانتومی و بخصوص کوانتومی نسبیتی مطرح میشود منظور از کوانتومی نسبیتی ابعاد فوق العاده کوچک و سرعتهای بینهایت بزرگ است. به عنوان مثال همان آزمایش فاینمن میتواند به وسیله این نظریه توجیه شود فوتونها که با بیشترین سرعت حرکت میکنند براساس شرایط خاصی که ما نمیدانیم و نمیتوانیم حدس بزنیم میتوانند اثری بر دنیای مجاور خود داشته باشند یعنی عامل منحرف شدن تک فوتونهای فاینمن همان فوتونهایی هستند که در جهان مجاور وجود دارند و بنا به دلایلی می توانند اثر مختصری بر این جهان بگذارند. به این ترتیب ماهیت بعضی از آزمایشهای ما مانند جابجائی کوانتومی( ۲) زیر سوال میرود آیا آن فوتونی که ناپدید شد و لحظه ای بعد چند متر جلوتر ظاهر شد همان فوتون اولیه است یا با وارد شدن فوتون اول به یک جهان دیگر از آن جهان به این جهان رانده شده ؟ یکی دیگر از نتایج این نظریه از احتمال برخورد دو جهان بدست می آید اگر شرایطی پیش بیاید که دو جهان با یکدیگر برخورد کنند چه اتفاقی می افتد ؟ بهترین پاسخی که به این پرسش داده شده این است که نتیجه آن یک بیگ بنگ جدید است یعنی پیش از بیگ بنگی که ما آنرا میشناسیم احتمال وجود فضا و زمان هست و ممکن است جهان کنونی ما از بر خورد دو جهان دیگر شکل گرفته باشد. این نظریه آنقدر عجیب و دور از ذهن است که ممکن است شما را یاد داستانهای علمی وتخیلی بیندازد؛ ولی مطمئن باشید برای تک تک این نتایج سرنخها و توجیهاتی وجود دارد که دانشمندان به کمک نظریه ریسمان به آن رسیده اند.
به تازگی هم دانشمندان دانشگاههای کارولینالی شمالی و کارنگی ملون موفق به شناسایی اولین گواه قطعی از وجود جهانهای دیگر شدند. کیهان‌شناسان با بررسی نقشه‌ای از جهان از داده‌های فضاپیمای پلانک نتیجه گرفته‌اند که این نقشه نشانگر ناهنجاری‌هایی است که تنها می‌توانند توسط کشش گرانشی جهانهای دیگر ایجاد شده باشند.این نقشه نشان‌دهنده تابش‌های بیگ بنگ در ۱۳٫۸ میلیارد سال پیش موسوم به تابش زمینه کیهانی است که هنوز در جهان قابل مشاهده است. دانشمندان پیش‌بینی کرده بودند که این تابش باید بطور مساوی توزیع شده باشد؛ اما این نقشه تمرکز بیشتری از آن را در نیمه جنوبی آسمان و یک نقطه سرد را نشان داد که با درک کنونی از فیزیک قابل توضیح نیست.یافته‌های دانشمندان نشان می‌دهد که تعداد نامحدودی از جهانهای دیگر در خارج از جهان ما وجود دارد. اگرچه برخی دانشمندان در مورد نظریه جهانهای دیگر تردید دارند، این یافته‌ها می‌تواند گامی رو به جلو در جهت تغییر دیدگاه فیزیک باشد.

smhmma
2015/03/03, 23:22
خلی جالب بود
فقط یه چیزی در ازمایش یانگ دو شکافی که نور هم فاز و هم بسامد رو از خودشون عبور می دن تعداد زیادی فوتون رو عبور می دن و بعد گفته فاینمن اومده ازمایش یانگو جوری انجام داده که فقط یه فوتون در هر کسر از ثانیه از روزنه عبور کنه
خب اول اینکه چجوری مطمئن شده که فقط یک فوتون عبور می کنه؟؟؟؟
دوم اینکه خب بله در هر کثری از ثانیه فقط یه فوتون تابش بشه از هم روزنه اما سرعت تابش نور خیلی بالاست انگار دوتا دستگاه پتاب توپ با سرعت خیلی زیادی(با سرعت نور)یه توپ هایی رو به سمت یه دیوار در جهات مختلف پرتاب کنن
خب مطمئنا تعداد زیادی از توپا بهم برخورد یم کنن چون سرعت زیاد پرتاب توپ ها باعث می شه در اون فضای محدود بین دستگاه های پرتاب و دیوار تعداد توپ ها زیاد بشه و امکان برخورد زیاد بشه
حالا اگر همین مورد رو برای نور در نظر بگیریم ایا به این معنی نیست که به خاطر سرعت زیاد نور حتی اگر در هر کسری از زمان فقط دو فوتون(از دو روزنه)تابش بشه به دلیل سرعت بسیار بالای نور برخورد فوتون ها باز هم انجام بشه و در فاز مخالف باشن دره و در فاز موافق باشن قله ایجاد می شه؟؟
یا ب عبارتی همون نوار های روشن و تاریک ازمایش یانگ
می فهمی چی می گم؟؟
یه چیز دیگم هست به نظرم منطقیه ذره ای با جرم خیلی خیلی کم و سرعت خیلی خیلی بالا کمترین تاثیر رو روی فضا زمان بزاره و از یه بعد به بعد دیگه بره
اممممم ولی خب پیچیدست خیلی سر در نمیارم

اممم یه چیزی توی کدوم ازمایش فوتون در یک مکان ناپدید می شه و در یه مکان دیگه ظاهر می شه؟؟؟
بعد یه چیزی وقتی می گه یه فوتون که از این جهان به جهان موازی می ره یه فوتون هم از اون جهان به اینجا میاد یعنی همه جهان ها یه گنجایش ثابتی از ماده و انرژی دارن؟؟؟اگر ماده ای اضافی وارد بشه به همون اندازه باید ماده خارج بشه؟؟
جالبه
و یه چیزی رو نفهمیدم چه ربطی به نظریه ی ریسمان داشت؟؟؟من هرچی فکر کردم ربطی بین این دوتا ندیدم ولی خب احتمالا به خاطر دانسته های محدودمه پس یکی برام توضیح بده لطفا
همچنین نفهمیدم بیگ بنگ چه ربطی به این قضیه داشت
مگر اینکه منظورش این باشه که یه جهان موازی وجود داشته با جهان ما که در تضاد با این جهان باشه یعنی مثلا به جای الکترون پوزیترون دور هسته بچرخه و هسته منفی باشه بعد در برخورد با جهان ما که در تضاد با اون جهانه هردو جهان نابود بشن و انرژی ازاد بشه؟؟
خب اینجوری بازم بیگ بنگ اتفاق نمی افته که؟؟مگر اینکه وقتی در سطح زیادی انرژی هسته ای ازاد بشه دوباره کم کم تبدیل به ماده بشه
اممم درکل چیز جالبی بود مخمو به کار گرفت

shiny
2015/03/03, 23:58
خیلی شیک بنده هیچی نفهمیدم! یکی یه دور دیگه به زبونی که منم بفهمم توضیح بده لدفاا!
ام ...
و نظریه ریسمان چی هس!؟

smhmma
2015/03/04, 00:36
خیلی شیک بنده هیچی نفهمیدم! یکی یه دور دیگه به زبونی که منم بفهمم توضیح بده لدفاا!
ام ...
و نظریه ریسمان چی هس!؟
نظریه ریسمان یه نظریه ای هست که می گه هم مواد(که به تبع شامل انرژی هم می شه چون ماده و انرژی درواقع از یه جنسن) هم نیروها (اگر درست یادم باشه نیروها هم بود) از ارتعاشات یه چیزی شبیه ریسمان بوجود میان و این ریسمان ها از ذرات زیراتمی هم خیلی کوچیکترن
این ریسمان ها یک بعدی هستن
این ریسمان ها در فرکانس های مختلف ارتعاش می کنن و هر فرکانس یه ماده منحصر به فرد تولید یم کنه(البته شخصا فک می کنم شاید دقیقا همون فرکانسی که ما می خونیم نباشه بلکه نزدیک ترین مفهوم برای توضیح انواع ارتعاشاتش فرکانس های متفاوته)

این خلاصه ی شدیدا فشرده ی نظریه ریسمان بود

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

درمورد توضیح


نگاه کن از مدت ها پیش دانشمندا دو نظریه متفاوت درمورد ماهیت نور داشتن
یه دسته برای نور ماهیت ماده ای قائل بودن یه دسته ی دیگه هم می گفتن نور موج هست

یه دانشمندی به نام یانگ اومد یه ازمایشی انجام داد که معروف شد به ازمایش یانگ
توی یه صفحه دوتا روزنه ایجاد کرد و پشت این صفحه یه منبع نور قرار داد اون طرف صفحه هم یه پرده قرار داد
منبع نور رو که روشن می کرد یه شکل عجیب و جالب روی پرده می فاتاد
روی پرده نوار ای تاریک و روشن تشکیل شده بود
اگر نظریه ی ماده بودن نور درست بود پرده باید روشن می شد نه اینکه تبدیل بشه به نوار های تاریک و روشن
حالا اینکه چرا رو نمی شه الان توضیح بدم چون خیلی زمان بر هست ولی با این ازمایش یانگ معلوم شد که نور خاصیت موجی داره(توجه کن خاصیت موجی داشتن به این معنی نیست که موج هست چون نور خاصیت های ماده ای هم داره اگر درست یادم باشه)
اممم الان که فکرشو می کنم می بینم باید یکمی درمورد دلیل اینکه چرا نوار های روشن و تاریک تشکیل می شن توضیح بدم چون نیاز می شه
خب نگاه کن یادته خوندیم که امواج قله و دره دارن؟؟؟خب امواج اگر هم فاز و هم فرکانس و هم دامنه باشن می تونن همدیگرو تقویت یا تضعیف کنن
به عبارتی اگر دوتا موج دقیقا این شرایطو داشته باشن بعد قله ی یه موج روی قله ی یه موج دیگه بیوفته این دو قله با هم تشکیل یه قله ی بزرگتر می دن یا اگر دو دره روی هم بیوفته
خوب حالا اون دوتا نوری که در ازمایش یانگ از دوتا روزنه روی پرده یموفتن هم فرکانس و هم دامنه و هم فازن هستن چون هردو از یه منبع تابش شدن
حالا این نور ها از دو روزنه که خارج می شن قله ها و دره هاشون روی هم میوفته و جاهایی که همدیگرو از بین یم برن نوا تاریک ایجاد یم شه و جاهایی که همدیگرو تقویت می کنن نوار روشن

(بچه ها درست توضیح دادم؟؟همش حس می کنم یه اشکالی توی توضیحم هست)

حالا یه یارویی اومده همون ازمایش یانگ رو جوری انجام داده که فقط یه فوتون در هر کسری از زمان از روزنه ها خارج بشه و...(بقیشو بخون متوجه می شی)

wolf
2015/03/04, 00:38
خیلی شیک بنده هیچی نفهمیدم! یکی یه دور دیگه به زبونی که منم بفهمم توضیح بده لدفاا!
ام ...
و نظریه ریسمان چی هس!؟
به زبونه ساده:در نظریه ی ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم , مثلا الكترون را می توان مانند یک النگو رشته ای بدونیم كه دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای تشكیل داده. علت بوجود آمدن این نظریه این بود كه گرانش با كوانتوم مشكل دارد. حتماٌ می دونی در دنیای ما چهار نیروی اصلی بنامهای الكترومغناطیسی، هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و گرانشی وجود داره. سه نیروی اول به ترتیب می تونن با هم در انرژیهای بالا متحد شوند و یك نظریه واحد داشته باشن. یعنی انشعاباتی از یك نظریه ی اصلی باشن. اصطلاحاٌ می گوین این سه نظریه در انرژیهای بالا تقارن دارند و در انرژیهای معمولی دچار شكست خودبخودی تقارن می شون. اما چهارمین نیروی اصلی یعنی گرانش دو مشكل اساسی داره. یكی وحدت نیافتن با سه نیروی دیگه و دیگه اینكه اگر ذرات را نقطه ای در نظر بگیریم، سطح مقطع برهم كنش نیروی گرانشی بین دو ذره ی نقطه ای كه بهم نزدیك می شون طبق نظریه ی كوانتومی بی نهایت بدست می آید. از اینرو ذرات بصورت ریسمانهای یك بعدی در نظر گرفته شدند. مثلا الكترون یا كواركها همگی ریسمانهای بسته و حلقوی با شكلهای مختلفند.
در این تصورجدید، دیگر برهم كنش ذرات در زمان و مكان خاص رخ نمی دهد بلكه شما دو حلقه داری كه در فضا بهم نزدیك می شون و با عكسبردای تخیلی یك پوسته به شكل شلنگ نمایش داده می شه. مثل اینكه دو شلنگ بهم برخورد كرده باشن و دو شلنگ جدید بوجود آورده باشن. در این نظریه هم وحدت میسر است و هم بینهایتهای گرانش كوانتومی برطرف می شه. نظریه ی ریسمان ادعا می كنه كه دنیای ما 10 بعدیه. یعنی 9 بعد مكانی و یك بعد زمانی داره. این برخلاف تجربیات ماست. یعنی ما فكر می كنیم كه در دنیایی با سه بعد مكانی و یك بعد زمانی زندگی می كنیم. به همین دلیل توجیه می كنه كه 6 بعد اضافی در واقع در دنیای ما وجود دارند ولی فشرده شده ان. فشرده شدن یعنی اینكه مثلا شما یك شلنگ را از فاصله ی دور بصورت یك بعدی می بینی اما از نزدیك بصورت یك استوانه ی دو بعدی.

smhmma
2015/03/04, 00:47
نوشته اصلی توسط shiny
خیلی شیک بنده هیچی نفهمیدم! یکی یه دور دیگه به زبونی که منم بفهمم توضیح بده لدفاا!
ام ...
و نظریه ریسمان چی هس!؟
به زبونه ساده:نظریه ی ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم , مثلا الكترون را می توان مانند یک النگو رشته ای بدونیم كه دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای تشكیل داده. علت بوجود آمدن این نظریه این بود كه گرانش با كوانتوم مشكل دارد. حتماٌ می دونی در دنیای ما چهار نیروی اصلی بنامهای الكترومغناطیسی، هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و گرانشی وجود داره. سه نیروی اول به ترتیب می تونن با هم در انرژیهای بالا متحد شوند و یك نظریه واحد داشته باشن. یعنی انشعاباتی از یك نظریه ی اصلی باشن. اصطلاحاٌ می گوین این سه نظریه در انرژیهای بالا تقارن دارند و در انرژیهای معمولی دچار شكست خودبخودی تقارن می شون. اما چهارمین نیروی اصلی یعنی گرانش دو مشكل اساسی داره. یكی وحدت نیافتن با سه نیروی دیگه و دیگه اینكه اگر ذرات را نقطه ای در نظر بگیریم، سطح مقطع برهم كنش نیروی گرانشی بین دو ذره ی نقطه ای كه بهم نزدیك می شون طبق نظریه ی كوانتومی بی نهایت بدست می آید. از اینرو ذرات بصورت ریسمانهای یك بعدی در نظر گرفته شدند. مثلا الكترون یا كواركها همگی ریسمانهای بسته و حلقوی با شكلهای مختلفند.
در این تصورجدید، دیگر برهم كنش ذرات در زمان و مكان خاص رخ نمی دهد بلكه شما دو حلقه داری كه در فضا بهم نزدیك می شون و با عكسبردای تخیلی یك پوسته به شكل شلنگ نمایش داده می شه. مثل اینكه دو شلنگ بهم برخورد كرده باشن و دو شلنگ جدید بوجود آورده باشن. در این نظریه هم وحدت میسر است و هم بینهایتهای گرانش كوانتومی برطرف می شه. نظریه ی ریسمان ادعا می كنه كه دنیای ما 10 بعدیه. یعنی 9 بعد مكانی و یك بعد زمانی داره. این برخلاف تجربیات ماست. یعنی ما فكر می كنیم كه در دنیایی با سه بعد مكانی و یك بعد زمانی زندگی می كنیم. به همین دلیل توجیه می كنه كه 6 بعد اضافی در واقع در دنیای ما وجود دارند ولی فشرده شده ان. فشرده شدن یعنی اینكه مثلا شما یك شلنگ را از فاصله ی دور بصورت یك بعدی می بینی اما از نزدیك بصورت یك استوانه ی دو بعدی.


http://www.hupaa.com/20000000000002741/نظریه-ابر-ریسمانها

اینجا می تونی متن کامل سخنان محمد رو بخونی و متوجه بشی
این متن محمد از یه منبع به نظر معتبر هست پس فک کنم بیشتر از دانسته های من می شه بهش تکیه کرد پس برو همینو بخون بهتره

wolf
2015/03/04, 00:49
خلی جالب بود
فقط یه چیزی در ازمایش یانگ دو شکافی که نور هم فاز و هم بسامد رو از خودشون عبور می دن تعداد زیادی فوتون رو عبور می دن و بعد گفته فاینمن اومده ازمایش یانگو جوری انجام داده که فقط یه فوتون در هر کسر از ثانیه از روزنه عبور کنه
خب اول اینکه چجوری مطمئن شده که فقط یک فوتون عبور می کنه؟؟؟؟
دوم اینکه خب بله در هر کثری از ثانیه فقط یه فوتون تابش بشه از هم روزنه اما سرعت تابش نور خیلی بالاست انگار دوتا دستگاه پتاب توپ با سرعت خیلی زیادی(با سرعت نور)یه توپ هایی رو به سمت یه دیوار در جهات مختلف پرتاب کنن
خب مطمئنا تعداد زیادی از توپا بهم برخورد یم کنن چون سرعت زیاد پرتاب توپ ها باعث می شه در اون فضای محدود بین دستگاه های پرتاب و دیوار تعداد توپ ها زیاد بشه و امکان برخورد زیاد بشه
حالا اگر همین مورد رو برای نور در نظر بگیریم ایا به این معنی نیست که به خاطر سرعت زیاد نور حتی اگر در هر کسری از زمان فقط دو فوتون(از دو روزنه)تابش بشه به دلیل سرعت بسیار بالای نور برخورد فوتون ها باز هم انجام بشه و در فاز مخالف باشن دره و در فاز موافق باشن قله ایجاد می شه؟؟
یا ب عبارتی همون نوار های روشن و تاریک ازمایش یانگ
می فهمی چی می گم؟؟
یه چیز دیگم هست به نظرم منطقیه ذره ای با جرم خیلی خیلی کم و سرعت خیلی خیلی بالا کمترین تاثیر رو روی فضا زمان بزاره و از یه بعد به بعد دیگه بره
اممممم ولی خب پیچیدست خیلی سر در نمیارم

اممم یه چیزی توی کدوم ازمایش فوتون در یک مکان ناپدید می شه و در یه مکان دیگه ظاهر می شه؟؟؟
بعد یه چیزی وقتی می گه یه فوتون که از این جهان به جهان موازی می ره یه فوتون هم از اون جهان به اینجا میاد یعنی همه جهان ها یه گنجایش ثابتی از ماده و انرژی دارن؟؟؟اگر ماده ای اضافی وارد بشه به همون اندازه باید ماده خارج بشه؟؟
جالبه
و یه چیزی رو نفهمیدم چه ربطی به نظریه ی ریسمان داشت؟؟؟من هرچی فکر کردم ربطی بین این دوتا ندیدم ولی خب احتمالا به خاطر دانسته های محدودمه پس یکی برام توضیح بده لطفا
همچنین نفهمیدم بیگ بنگ چه ربطی به این قضیه داشت
مگر اینکه منظورش این باشه که یه جهان موازی وجود داشته با جهان ما که در تضاد با این جهان باشه یعنی مثلا به جای الکترون پوزیترون دور هسته بچرخه و هسته منفی باشه بعد در برخورد با جهان ما که در تضاد با اون جهانه هردو جهان نابود بشن و انرژی ازاد بشه؟؟
خب اینجوری بازم بیگ بنگ اتفاق نمی افته که؟؟مگر اینکه وقتی در سطح زیادی انرژی هسته ای ازاد بشه دوباره کم کم تبدیل به ماده بشه
اممم درکل چیز جالبی بود مخمو به کار گرفت
حرفات درسته محمد حسین جان ولی این نظریه هنوز هم اشکالاتی داره.کامل هم نیست.در مورد آزمایش هم باید بگم منم باهات موافقم.برای منم سواله که باید از استادم بپرسم که الان آلمانه و تا دوشنبه نمی بینمش.همین که گیرش اوردم می پرسم.
در مورد نظریه ی ریسمان هم باید بگم کهاین نظریه ادعای 10 بعدی بودن دنیا رو داره 9 بعد مکانی 1 بعد زمانی و به نظره من می خواسته بکه که می شه از بعد r1به بعد r2 ولی این وسط زمان همون زمانه.نمی دونم متوجه شدی یا نه؟؟
در کل این نظریه جای بحث زیادی داره.
در مورد بیگ بنگ هم باید بگم یه مطالبی تو آرشیوم دارم باید بگردم تا بتونم درست و حسابی جوابت رو بدم که اونم خودش می شه یه پست دیگه که اگه بچه استقبال کردن تو انجمن می زارم اگه نه که برات میفرستم.اگه بازم راضی نشدی یه 10 12 تا منبع بهت معرفی می کنم.

shiny
2015/03/04, 00:50
نظریه ریسمان یه نظریه ای هست که می گه هم مواد(که به تبع شامل انرژی هم می شه چون ماده و انرژی درواقع از یه جنسن) هم نیروها (اگر درست یادم باشه نیروها هم بود) از ارتعاشات یه چیزی شبیه ریسمان بوجود میان و این ریسمان ها از ذرات زیراتمی هم خیلی کوچیکترن
این ریسمان ها یک بعدی هستن
این ریسمان ها در فرکانس های مختلف ارتعاش می کنن و هر فرکانس یه ماده منحصر به فرد تولید یم کنه(البته شخصا فک می کنم شاید دقیقا همون فرکانسی که ما می خونیم نباشه بلکه نزدیک ترین مفهوم برای توضیح انواع ارتعاشاتش فرکانس های متفاوته)

این خلاصه ی شدیدا فشرده ی نظریه ریسمان بود

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

درمورد توضیح


نگاه کن از مدت ها پیش دانشمندا دو نظریه متفاوت درمورد ماهیت نور داشتن
یه دسته برای نور ماهیت ماده ای قائل بودن یه دسته ی دیگه هم می گفتن نور موج هست

یه دانشمندی به نام یانگ اومد یه ازمایشی انجام داد که معروف شد به ازمایش یانگ
توی یه صفحه دوتا روزنه ایجاد کرد و پشت این صفحه یه منبع نور قرار داد اون طرف صفحه هم یه پرده قرار داد
منبع نور رو که روشن می کرد یه شکل عجیب و جالب روی پرده می فاتاد
روی پرده نوار ای تاریک و روشن تشکیل شده بود
اگر نظریه ی ماده بودن نور درست بود پرده باید روشن می شد نه اینکه تبدیل بشه به نوار های تاریک و روشن
حالا اینکه چرا رو نمی شه الان توضیح بدم چون خیلی زمان بر هست ولی با این ازمایش یانگ معلوم شد که نور خاصیت موجی داره(توجه کن خاصیت موجی داشتن به این معنی نیست که موج هست چون نور خاصیت های ماده ای هم داره اگر درست یادم باشه)
اممم الان که فکرشو می کنم می بینم باید یکمی درمورد دلیل اینکه چرا نوار های روشن و تاریک تشکیل می شن توضیح بدم چون نیاز می شه
خب نگاه کن یادته خوندیم که امواج قله و دره دارن؟؟؟خب امواج اگر هم فاز و هم فرکانس و هم دامنه باشن می تونن همدیگرو تقویت یا تضعیف کنن
به عبارتی اگر دوتا موج دقیقا این شرایطو داشته باشن بعد قله ی یه موج روی قله ی یه موج دیگه بیوفته این دو قله با هم تشکیل یه قله ی بزرگتر می دن یا اگر دو دره روی هم بیوفته
خوب حالا اون دوتا نوری که در ازمایش یانگ از دوتا روزنه روی پرده یموفتن هم فرکانس و هم دامنه و هم فازن هستن چون هردو از یه منبع تابش شدن
حالا این نور ها از دو روزنه که خارج می شن قله ها و دره هاشون روی هم میوفته و جاهایی که همدیگرو از بین یم برن نوا تاریک ایجاد یم شه و جاهایی که همدیگرو تقویت می کنن نوار روشن

(بچه ها درست توضیح دادم؟؟همش حس می کنم یه اشکالی توی توضیحم هست)

حالا یه یارویی اومده همون ازمایش یانگ رو جوری انجام داده که فقط یه فوتون در هر کسری از زمان از روزنه ها خارج بشه و...(بقیشو بخون متوجه می شی)

اهاان خیلی ممنون!معلم خوبی میشی محمد حسین!
فقط خط اخرشو بازم نگرفتم!(خنگم نیستم!((200)))
اونجا که گفتی این نورها از دو روزنه خارج میشن و دره ها و قله هاشون روی هم قرار میگیره و جاهاییکه همدیگه رو از بین میبرند نوار تاریک ایجاد میشه....جاهایی که همدیگه رو از بین میبرن کجاس!؟

smhmma
2015/03/04, 00:56
حرفات درسته محمد حسین جان ولی این نظریه هنوز هم اشکالاتی داره.کامل هم نیست.در مورد آزمایش هم باید بگم منم باهات موافقم.برای منم سواله که باید از استادم بپرسم که الان آلمانه و تا دوشنبه نمی بینمش.همین که گیرش اوردم می پرسم.
در مورد نظریه ی ریسمان هم باید بگم کهاین نظریه ادعای 10 بعدی بودن دنیا رو داره 9 بعد مکانی 1 بعد زمانی و به نظره من می خواسته بکه که می شه از بعد r1به بعد r2 ولی این وسط زمان همون زمانه.نمی دونم متوجه شدی یا نه؟؟
در کل این نظریه جای بحث زیادی داره.
در مورد بیگ بنگ هم باید بگم یه مطالبی تو آرشیوم دارم باید بگردم تا بتونم درست و حسابی جوابت رو بدم که اونم خودش می شه یه پست دیگه که اگه بچه استقبال کردن تو انجمن می زارم اگه نه که برات میفرستم.اگه بازم راضی نشدی یه 10 12 تا منبع بهت معرفی می کنم.

خب البته که بی اشکال نیست هرچی باشه نظریه هست اگر ثابت شده و بدون نقطه ی مبهم بود که دیگه می گفتن قانون
کلا چیز عجیبی بود
بعد این برام عجیبه که مطمئنا این دانشمنده برای اینکه بتونه در هر کسری از ثانیه یه فوتون از روزنه رد کنه نمی تونسته روزنه رو کوچیک کنه تا یکی بیشتر نتونه رد بشه
اگر یه ماده ی درشت بود می شد اینو گفت اما فوتون...عجیبه
اره درمورد نظریه ریسمان و ده بعدی بودن می دونم و کاملا متوجه منظورت شدم
البته یه نظریه دیگم مثل اینکه هست که می گه زمان یک بعدی نیست و دو بعدیه درواقع به جای خط یه صفحه فرضش کنیم
اون موقع خیلی جالب میشه
امممم نمی خواد خیلی خودتو اذیت کنی من فعلا زمان خوندنشو ندارم
بعدم اگر بخونم هی موقع درس خوندن فکرم یم رسه سمتش و از درس جا یم مونم
من کنکوریم باید بیشتر تمرکزم روی کنکور باشه

shiny
2015/03/04, 00:58
به زبونه ساده:در نظریه ی ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم , مثلا الكترون را می توان مانند یک النگو رشته ای بدونیم كه دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای تشكیل داده. علت بوجود آمدن این نظریه این بود كه گرانش با كوانتوم مشكل دارد. حتماٌ می دونی در دنیای ما چهار نیروی اصلی بنامهای الكترومغناطیسی، هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و گرانشی وجود داره. سه نیروی اول به ترتیب می تونن با هم در انرژیهای بالا متحد شوند و یك نظریه واحد داشته باشن. یعنی انشعاباتی از یك نظریه ی اصلی باشن. اصطلاحاٌ می گوین این سه نظریه در انرژیهای بالا تقارن دارند و در انرژیهای معمولی دچار شكست خودبخودی تقارن می شون. اما چهارمین نیروی اصلی یعنی گرانش دو مشكل اساسی داره. یكی وحدت نیافتن با سه نیروی دیگه و دیگه اینكه اگر ذرات را نقطه ای در نظر بگیریم، سطح مقطع برهم كنش نیروی گرانشی بین دو ذره ی نقطه ای كه بهم نزدیك می شون طبق نظریه ی كوانتومی بی نهایت بدست می آید. از اینرو ذرات بصورت ریسمانهای یك بعدی در نظر گرفته شدند. مثلا الكترون یا كواركها همگی ریسمانهای بسته و حلقوی با شكلهای مختلفند.
در این تصورجدید، دیگر برهم كنش ذرات در زمان و مكان خاص رخ نمی دهد بلكه شما دو حلقه داری كه در فضا بهم نزدیك می شون و با عكسبردای تخیلی یك پوسته به شكل شلنگ نمایش داده می شه. مثل اینكه دو شلنگ بهم برخورد كرده باشن و دو شلنگ جدید بوجود آورده باشن. در این نظریه هم وحدت میسر است و هم بینهایتهای گرانش كوانتومی برطرف می شه. نظریه ی ریسمان ادعا می كنه كه دنیای ما 10 بعدیه. یعنی 9 بعد مكانی و یك بعد زمانی داره. این برخلاف تجربیات ماست. یعنی ما فكر می كنیم كه در دنیایی با سه بعد مكانی و یك بعد زمانی زندگی می كنیم. به همین دلیل توجیه می كنه كه 6 بعد اضافی در واقع در دنیای ما وجود دارند ولی فشرده شده ان. فشرده شدن یعنی اینكه مثلا شما یك شلنگ را از فاصله ی دور بصورت یك بعدی می بینی اما از نزدیك بصورت یك استوانه ی دو بعدی.

با تشکرررر!
وسطاشو نفهمیدممم!ینی چی که اون سه تا در انرژی بالا تقارن دارن و در انرژی های پایین شکسته میشن!؟!؟
واااو ۹بعد مکان!؟چ جااالبه!تصوراتم بهم ریخت اصن...

wolf
2015/03/04, 01:03
خب البته که بی اشکال نیست هرچی باشه نظریه هست اگر ثابت شده و بدون نقطه ی مبهم بود که دیگه می گفتن قانون
کلا چیز عجیبی بود
بعد این برام عجیبه که مطمئنا این دانشمنده برای اینکه بتونه در هر کسری از ثانیه یه فوتون از روزنه رد کنه نمی تونسته روزنه رو کوچیک کنه تا یکی بیشتر نتونه رد بشه
اگر یه ماده ی درشت بود می شد اینو گفت اما فوتون...عجیبه
اره درمورد نظریه ریسمان و ده بعدی بودن می دونم و کاملا متوجه منظورت شدم
البته یه نظریه دیگم مثل اینکه هست که می گه زمان یک بعدی نیست و دو بعدیه درواقع به جای خط یه صفحه فرضش کنیم
اون موقع خیلی جالب میشه
امممم نمی خواد خیلی خودتو اذیت کنی من فعلا زمان خوندنشو ندارم
بعدم اگر بخونم هی موقع درس خوندن فکرم یم رسه سمتش و از درس جا یم مونم
من کنکوریم باید بیشتر تمرکزم روی کنکور باشه
هرجور راحتی.ولی تو پست می زارم شاید بچه خوششون اومد.شمام بتونی استفاده کنی.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


با تشکرررر!
وسطاشو نفهمیدممم!ینی چی که اون سه تا در انرژی بالا تقارن دارن و در انرژی های پایین شکسته میشن!؟!؟
واااو ۹بعد مکان!؟چ جااالبه!تصوراتم بهم ریخت اصن...
آخه من چه جوری اینو توضیح بدم؟؟؟اینا باز بر میگرده به نظریه ها و قانون های فیزیک نوین و فیزیک کلاسیک که اگه بگم ساده که نمی شه هیچ بیشتر گیج می شی.اگه از دبیر فیزیکت سوال کنی فکر کنم راحتر بهت جواب بده..تازه به قول محمد حسین احتمال اینکه زمان هم 2 بعدی باشه هست که اون وقت می شه 11 بعد توی هستی.نوستالژی کودکی من هم بهم ریخته.

smhmma
2015/03/04, 01:09
اهاان خیلی ممنون!معلم خوبی میشی محمد حسین!
فقط خط اخرشو بازم نگرفتم!(خنگم نیستم!((200)))
اونجا که گفتی این نورها از دو روزنه خارج میشن و دره ها و قله هاشون روی هم قرار میگیره و جاهاییکه همدیگه رو از بین میبرند نوار تاریک ایجاد میشه....جاهایی که همدیگه رو از بین میبرن کجاس!؟

ممنون دخترم

خط اخرش یعنی دقیقا کدوم خط؟؟؟؟؟؟چون گفتی خط اخر بعد یه خط دیگرو نوشتی نمی دونم کدومشو توضیح بدم
فعلا اینو که نوشتی توضیح می دم



نگاه کن تصور کن توی یه تیکه مقوا دوتا سوراخ ایجاد کنیم
حالا فک کن پشت سر این مقوا یه منبع برای تولید امواج الکترومغناطیسی بزاریم(مثل امواج رادیویی و نور و...)حالا این نوری که از توی این دوتا روزنه بیرون میاد انگار ما دوتا منبع نور داشتیم
درواقع نور از دو محل مختلف خارج می شه درحالی که بسماد و فاز و دامنه ی امواج کاملا با هم دیگه یکسانه
برات عکس می زارم که متوجه بشی
این عکس دوتا موجه دقیقا مل همه که قله ی یکی از موج ها مقال دره ی اون یکی موج قرار گرفته و همین باعث شده قله و دره همدیگرو خنثی کنن و اون خط صاف پایین بوجود بیاد
10189

حالا توی این یکی شکله دره ها مقابل هم و قله ها هم مقابل هم قرار گرفتن و همدیگرو تقویت می کنن
10190

خب برای نورهایی که از اون دوتا روزنه خارج می شن هم همین اتفاق میوفته و با هم تداخل پیدا می کنن
یه جاهیی تداخل سازنده هست یه جاهایی تداخل ویرانگره
هرجا تداخل ویرانگر باشه (شکل اولی)نوار تاریک بوجود میاد
هرجا تداخل سانده باشه(شکل دومی) موج تقویت می شه
گرفتی؟؟

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


هرجور راحتی.ولی تو پست می زارم شاید بچه خوششون اومد.شمام بتونی استفاده کنی.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


آخه من چه جوری اینو توضیح بدم؟؟؟اینا باز بر میگرده به نظریه ها و قانون های فیزیک نوین و فیزیک کلاسیک که اگه بگم ساده که نمی شه هیچ بیشتر گیج می شی.اگه از دبیر فیزیکت سوال کنی فکر کنم راحتر بهت جواب بده..تازه به قول محمد حسین احتمال اینکه زمان هم 2 بعدی باشه هست که اون وقت می شه 11 بعد توی هستی.نوستالژی کودکی من هم بهم ریخته.

اها ممنون دمت گرم اینجوری عالیه

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخخ والا زویاهای کودکانه من این بود که بفهمم ماهیت زمان چیه و همش تصور می کردم زمان یه کمیت پیوسته هست که درواقع همون حرکت یا تغییره بعد الان می فهمم زمان درواقع ی کمیت گسسته هست و شدیدا خورده توی ذوقم
یعنی داغونما
البته این کودکی که می گم منظورم 12 یا 13 سالگی هستا نه 9 یا 10 سالگی
وقتی نه ده ساله بودم اصلا توی این فازا نبودم

wolf
2015/03/04, 01:15
اها ممنون دمت گرم اینجوری عالیه

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخخ والا زویاهای کودکانه من این بود که بفهمم ماهیت زمان چیه و همش تصور می کردم زمان یه کمیت پیوسته هست که درواقع همون حرکت یا تغییره بعد الان می فهمم زمان درواقع ی کمیت گسسته هست و شدیدا خورده توی ذوقم
یعنی داغونما
البته این کودکی که می گم منظورم 12 یا 13 سالگی هستا نه 9 یا 10 سالگی
وقتی نه ده ساله بودم اصلا توی این فازا نبودم

من تا پیش دانشگاهی فکر می کردم دنیا 2 تا بعد داره.زمان و مکان.بعد این وسط مکان خودش به 2 سه بعد ظول عرض ارتفاع تقسیم میشه.

shiny
2015/03/04, 01:31
هرجور راحتی.ولی تو پست می زارم شاید بچه خوششون اومد.شمام بتونی استفاده کنی.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


آخه من چه جوری اینو توضیح بدم؟؟؟اینا باز بر میگرده به نظریه ها و قانون های فیزیک نوین و فیزیک کلاسیک که اگه بگم ساده که نمی شه هیچ بیشتر گیج می شی.اگه از دبیر فیزیکت سوال کنی فکر کنم راحتر بهت جواب بده..تازه به قول محمد حسین احتمال اینکه زمان هم 2 بعدی باشه هست که اون وقت می شه 11 بعد توی هستی.نوستالژی کودکی من هم بهم ریخته.

ام باوشه...میریم سراغ کچل کردن معلم فیزیک...
خخخ کلا نظریه جالبی هس...سخت میشه تصورش کرد...

ممنون دخترم

خط اخرش یعنی دقیقا کدوم خط؟؟؟؟؟؟چون گفتی خط اخر بعد یه خط دیگرو نوشتی نمی دونم کدومشو توضیح بدم
فعلا اینو که نوشتی توضیح می دم



نگاه کن تصور کن توی یه تیکه مقوا دوتا سوراخ ایجاد کنیم
حالا فک کن پشت سر این مقوا یه منبع برای تولید امواج الکترومغناطیسی بزاریم(مثل امواج رادیویی و نور و...)حالا این نوری که از توی این دوتا روزنه بیرون میاد انگار ما دوتا منبع نور داشتیم
درواقع نور از دو محل مختلف خارج می شه درحالی که بسماد و فاز و دامنه ی امواج کاملا با هم دیگه یکسانه
برات عکس می زارم که متوجه بشی
این عکس دوتا موجه دقیقا مل همه که قله ی یکی از موج ها مقال دره ی اون یکی موج قرار گرفته و همین باعث شده قله و دره همدیگرو خنثی کنن و اون خط صاف پایین بوجود بیاد
10189

حالا توی این یکی شکله دره ها مقابل هم و قله ها هم مقابل هم قرار گرفتن و همدیگرو تقویت می کنن
10190

خب برای نورهایی که از اون دوتا روزنه خارج می شن هم همین اتفاق میوفته و با هم تداخل پیدا می کنن
یه جاهیی تداخل سازنده هست یه جاهایی تداخل ویرانگره
هرجا تداخل ویرانگر باشه (شکل اولی)نوار تاریک بوجود میاد
هرجا تداخل سانده باشه(شکل دومی) موج تقویت می شه
گرفتی؟؟

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -



اها ممنون دمت گرم اینجوری عالیه

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخخ والا زویاهای کودکانه من این بود که بفهمم ماهیت زمان چیه و همش تصور می کردم زمان یه کمیت پیوسته هست که درواقع همون حرکت یا تغییره بعد الان می فهمم زمان درواقع ی کمیت گسسته هست و شدیدا خورده توی ذوقم
یعنی داغونما
البته این کودکی که می گم منظورم 12 یا 13 سالگی هستا نه 9 یا 10 سالگی
وقتی نه ده ساله بودم اصلا توی این فازا نبودم
همین خطی که گفتم منظورم بود! ((200))
بعلههه حالا کاملا گرفتم!ممنون!
...
محمد حسین تو واقعااا تو ۱۲ ۱۳ سالگیت به کمیت پیوسته و گسسته فک میکردی!؟
بابا ایولا من تازه امسال باهاشون اشنا شدم!

smhmma
2015/03/04, 20:08
ام باوشه...میریم سراغ کچل کردن معلم فیزیک...
خخخ کلا نظریه جالبی هس...سخت میشه تصورش کرد...

همین خطی که گفتم منظورم بود! ((200))
بعلههه حالا کاملا گرفتم!ممنون!
...
محمد حسین تو واقعااا تو ۱۲ ۱۳ سالگیت به کمیت پیوسته و گسسته فک میکردی!؟
بابا ایولا من تازه امسال باهاشون اشنا شدم!

اره خیلی جالبه
تازه نظریه کوانتوم جالب تره
هرچند ادم خیلی چیزاشو نمی فهمه ولی همونقدرم که می فهمه خیلی جالبه
اگر این جور چیزا رو دوس داری کتاب جهان در پوست گردو مال استفن هاوکینگ رو بخون
سال اول دبیرستان که بودم خوندمش عااااااالی بود
نسبیت عام و خاص انیشتین و کلی چیز دیگه رو توضیح داده بود
مترجمش هم واقعا کارش درست بود

خوبه
اره البته یادمه به کمیت پیوسته که فکر می کردم هیچ اسمی براش بلد نبودم فقط می تونستم درکش کنم بعدا فهمیدم اسمش هست کمیت پیوسته
اتفاقا دقیقا چون اسمی براش بلد نبودم یه بار می خواستم درموردش با یکی حرف بزنم یادمه برای اینکه بتونم یه جوری منظورمو برسونم گفتم نگاه کن مثل خمیر بازی که همش بهم وصله و ما خودمون قسمت قسمتش می کنیم
منظورم این بود که مثلا زمان اگر کمیت پیوسته باشه(که الان می فهمم که نیست) ما با ثانیه ها میایم برای اینکه بتونیم اندازه گیریش کنیم حالت گسسته بهش می دیم
کلا بچگی فکرای جالبی داشتم
یکی از فکرام که از 12 یا 13 سالگی بدجوری مشغولم کرده بود موضوع اثبات خدا و بعدشم تسلسل بود
به ویژه تسلسل خیلی اذیتم می کرد و تا 15 سالگی جوابی براش پیدا نکردم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


من تا پیش دانشگاهی فکر می کردم دنیا 2 تا بعد داره.زمان و مکان.بعد این وسط مکان خودش به 2 سه بعد ظول عرض ارتفاع تقسیم میشه.
((206))((206))((206))((206))((206))
عالی بود
نه من به این چیزا علاقه داشتم می خوندم
بچه هم که بودم بعضی وقتا می نشستم ساکت یه جا شروع می کردم فکر کردن درمورد جهان یا یه موضوع خاصی
مثلا دو ساعت یه جا نشسته بودم و فک می کردم
خداییش خیلی لذت بخش بود

wolf
2015/03/04, 20:29
((206))((206))((206))((206))((206))
عالی بود
نه من به این چیزا علاقه داشتم می خوندم
بچه هم که بودم بعضی وقتا می نشستم ساکت یه جا شروع می کردم فکر کردن درمورد جهان یا یه موضوع خاصی
مثلا دو ساعت یه جا نشسته بودم و فک می کردم
خداییش خیلی لذت بخش بود

آره خیلی حال می ده.من هنوزم بیکار باشم به این جور چیزا فکر میکنم

smhmma
2015/03/04, 20:48
آره خیلی حال می ده.من هنوزم بیکار باشم به این جور چیزا فکر میکنم

خخخخخخ بدبختیش اینه که من بیکار نیستم ولی نمی تونم فک نکنم :دی

wolf
2015/03/04, 23:35
خخخخخخ بدبختیش اینه که من بیکار نیستم ولی نمی تونم فک نکنم :دی

قبول دارم حرفت رو.20 امتیاز مثبت

shiny
2015/03/05, 11:37
اره خیلی جالبه
تازه نظریه کوانتوم جالب تره
هرچند ادم خیلی چیزاشو نمی فهمه ولی همونقدرم که می فهمه خیلی جالبه
اگر این جور چیزا رو دوس داری کتاب جهان در پوست گردو مال استفن هاوکینگ رو بخون
سال اول دبیرستان که بودم خوندمش عااااااالی بود
نسبیت عام و خاص انیشتین و کلی چیز دیگه رو توضیح داده بود
مترجمش هم واقعا کارش درست بود

خوبه
اره البته یادمه به کمیت پیوسته که فکر می کردم هیچ اسمی براش بلد نبودم فقط می تونستم درکش کنم بعدا فهمیدم اسمش هست کمیت پیوسته
اتفاقا دقیقا چون اسمی براش بلد نبودم یه بار می خواستم درموردش با یکی حرف بزنم یادمه برای اینکه بتونم یه جوری منظورمو برسونم گفتم نگاه کن مثل خمیر بازی که همش بهم وصله و ما خودمون قسمت قسمتش می کنیم
منظورم این بود که مثلا زمان اگر کمیت پیوسته باشه(که الان می فهمم که نیست) ما با ثانیه ها میایم برای اینکه بتونیم اندازه گیریش کنیم حالت گسسته بهش می دیم
کلا بچگی فکرای جالبی داشتم
یکی از فکرام که از 12 یا 13 سالگی بدجوری مشغولم کرده بود موضوع اثبات خدا و بعدشم تسلسل بود
به ویژه تسلسل خیلی اذیتم می کرد و تا 15 سالگی جوابی براش پیدا نکردم




خخخخ برم ببینم این نظریه کوانتوم چی هس...
مرسی برای معرفی کتاب!
فقط یه چیزی اینکه همه جا نوشتن این کتاب دنباله ی کتاب تاریخچه ی زمان هس... ینی اول تایخچه زمانو بخونم؟!


خخخخخخ خمیر بازی...کلا بچه عجیبی بودی!
هووم ولی من از فلسفه و این بحثا زیاد خوشم نمیاد... بحث اثبات وجود خدا بنظرم زیاد معقول نیس...الان ینی جوابی براش پیدا کردی؟!

smhmma
2015/03/05, 15:51
خخخخ برم ببینم این نظریه کوانتوم چی هس...
مرسی برای معرفی کتاب!
فقط یه چیزی اینکه همه جا نوشتن این کتاب دنباله ی کتاب تاریخچه ی زمان هس... ینی اول تایخچه زمانو بخونم؟!


خخخخخخ خمیر بازی...کلا بچه عجیبی بودی!
هووم ولی من از فلسفه و این بحثا زیاد خوشم نمیاد... بحث اثبات وجود خدا بنظرم زیاد معقول نیس...الان ینی جوابی براش پیدا کردی؟!

بروووو
اتفاقا تاپیکشو خودم همینجا زدم
البته کپی تاپیک اون بانویی هست که توی گروه پایونیر زد.فک کنم اسمش مریم بود.خدا عمرش بده تاپیکش برام خیلی جالب بود

دخترم یه چیزی درمورد خیلی از کتابای علمی دنباله دار صادقه
اینکه مثل رمان نیستن که نیاز باشه حتما جلد قبل رو خونده باشی تا جلد بعد رو بفهمی یا اصلا نیازی باشه جلد قبل رو بخونی
من که تاریخچه زمان رو نخوندم و خیلی هم خوب فهمیدم(درحد خودم و سنی که اون زمان داشتم) هیچ نیازی هم به تاریخچه زمان نبود پس راحت باش و برو بخون


خخخخخخخ اره اخه هیچ واژه ای برای توصیف پیوستگی توی ذهنم نداشتم
می دونی دخترم خیلی وقتا مردم از فلسفه خوششون نمیاد چون نمی دونن چی هست یا براشون جا نیوفتاده یا...
عموما کسانی که فیزیک رو دوس دارن(به ویژه قسمت هایی از فیزیک که شهودی تر هستن) فلسفه رو هم خیلی دوس دارن
همچنین کسانی که ریاضی و هندسه رو دوس دارن
چون تعداد قابل توجهی از قوانین منطق توی ریاضی هم صادقه
خیلی از روش هایی که توی ریاضی و حتی فیزیک به کار می ره مطابق با روش هایی هست که در فلسفه بکار می ره
می شه گفت حداقل تا حد زیادی روان شناسی و جامع شناسی محصول فلسفه و منطق هستن
تا به حال به این فک کردی چرا روان شناسی و فلسفه و جامع شناسی و سیاست همشون در رشته ی انسانی قرار گرفتن؟؟؟؟؟؟؟چون رشته های مرتبط به هم هستن
فلسفه یا شایدم بهتره بگم منطق یکی از قدیمی ترین و مهمترین علم های جهانه چون مادر خیلی از علم ها هست

Parsa218
2015/03/05, 21:18
سلام ... یه چیزی میخواستم بگم ... این چیزایی که نوشتین از افسانه ها و چیزای نادرست رایج در مورد جهان های موازیه ... خیلی از مردم همچین چیزی فکر میکنن در حالی که این مطلبی که نوشته شده (که شما در این جهان میخونین یه مقاله ای رو و توی جهان دیگه نمیخونین و امثالهم) تقریبا بی ربط ترین چیزها به جهان های موازی اند ... اگه خدا کمک کنه میخوام یه چیزی به صورت بسیار بسیار خلاصه در موردشون (در حد سوادم البته) بزارم بلکه این اشتباهات رایج کمتر بشه :
طبق چیزی که بیگ بنگ میگه جهان باید در حال باز شدن از هم باشه (تا اینجا خیلی معلومه) ... حالا به دلیل گرانشی که اجرام آسمانی روی هم دارن باید سرعت این باز شدنه هی در حال کمتر شدن باشه ... یه سری فیزیک دان اومدن طی یک سری مشاهدات طاقت فرسا این قضیه رو بررسی کردن و دیدن نه اینطور نیست که هیچ هی سرعت دور شدنشون از هم هم داره بیشتر میشه ... این اتفاق خیلی اتفاق عجیبیه ... این مثل اینه که شما یک سیب رو بالا بندازید و به جای اینکه سرعت دور شدنش از شما هی کمتر بشه هی با سرعت بیشتری نسبت به لحظه ی قبل به سمت آسمون پرواز کنه ! ... دانشمندا که این اتفاق عجیب رو دیدن کاری که کردن این بود که رفتن سراغ معادلات مرحوم انیشتین و بررسی کردن که همچنین تعبیری میشه از معادله هایی که انیشتین برای جاذبه به دست آورده کرد یا نه ، که دیدن بللله اینم در معادلات انیشتین میتونه صادق باشه ... اینا به این نتیجه رسیدن که یک چیزی داره این شتاب دهی رو به سیارات انجام میده و (فک کنم چون نمیدونستن چیه) اسمش رو گذاشتن ماده تاریک ... اول کار از توی معادلات انیشتین دو تا مقدار برای این ماده تاریک دراومد ... ولی بعد از چند وقت این مقدار ها به چند هزار تا افزایش یافت ... یعنی چند هزار حالت برای مقدار این ماده تاریک پیدا کردن ... از اینجا قسمت جهان های موازی شروع میشه ... دانشمندای عزیز با پیدا کردن این مقدار ها تونستن احتمال بدن جهان های دیگه ای با ماده ی تاریک هایی با مقدار هایی متفاوت وجود دارن ... این جهان ها ابعادشون با جهان ما فرق داره و در فاصله ملیارد ها سال نوری از ما هستن یعنی اینکه کسی بیاد بگه آره نمیدونم تو توی این جهان این مقاله رو میخونی توی اون جهان نمیخونی معنی نداره وصرفا یک اشتباه(واقعا اشتباه) رایجه ... حالا این جهان های دیگه مشخصات فیزیکیشون با ما فرق داره ... ینی چی ... ینی مثلا ابعادشون مث ما نیست ... ممکنه کمتر یا بیشتر باشه ... به این ها میگن جهان های موازی و در زندگی روزمره ما هم هیچ جهان موازی دخیل نیست (بد گفتم این جمله رو ولی فک کنم منظور رسید) ... حالا یک چیز جالب تر ... اینکه این همه میگن اثبات شده اثبات شده این جهان های موازی اثبات نشده ... این صرفا یه حدسه که فعلا با چیزی تداخل نداره پس نمیشه ردش کرد (البته اینقدرم رو هوا نیست ولی خب یه چیز توی همین مایه هاست) ... حالا ممکنه یه روزی جهان ما با این جهان های موازی تداخل داشته باشن ... ینی چی ینی از وسط هم رد بشن ... این اتفاق اگه بیفته ما متوجه میشیم و این جهان های موازی از حالت حدس در میاد ... حالا ما که نمیتونیم جهان های موازی رو ببینیم از کجا باید این تداخل رو متوجه بشم ... از اینجا که یک سری از مشخصات جهان ما مخصوص به خودشه و اگه تداخلی پیش بیاد ما میبینیم اون مشخصه ها عوض شده ... مثل یک سری مشخصه های گرمایی (اگه اشتباه نکنم) این مشخصه ها مثل اثر انگشت این جهان هاست و هر کدوم یه سری مخصوص به خودش رو داره ... اگه ما یک روزی ببینیم این مشخصه ها در یک جایی از کهکشان ها داره عوض میشه میفهمیم اِ الان یه جها دیگه داره مثلا از وسط مال ما رد میشه ... این از داستان جهان های موازی ... من چون خیلی ناقص و بد توضیح دادم برای اطلاعات بیشتر ارجاعتون میدم به یه کنفرانس از سری کنفرانس های معتبر تد (ted) ... منبعم هم بیشتر همونه ... فقط اگه اجازه بدید من تا دوشنبه اون کنفرانسرو بزارم ... الان نمیدونم کجاس تا دوشنبه پیداش میکنم (از این بابت معذرت میخوام)
حالا که تا اینجا اومدیم یه چیزی هم در مورد ریسمان بگیم ... ما یه سری ماده داریم ... ماده ها خاصیت های مختلف دارن (تا اینجا که واضحه)... ریسمان میگه آقا جان توی الکترون و پروتن و این ذره های ریز رو اگه هی بشکافیم (هی بریم ریز تر شیم) آخر به یک نوار انرژی مرتعش میرسیم ... خاصیت های مختلفی که مواد دارن به خاطر نوع ارتعاش این نوار انرژیه ... همین ... حالا این چه ربطی به جهان های دیگه داره ... ما گفتیم هر جهانی یه سری ابعادی داره ... این ریسمان که میلرزه (ارتعاش داره) ارتعاشش محدود به ابعاد دنیاییه که توش هست ... ینی اگه یه جهانی 4 بعدیه این ریسمان فقط توی 4 بعد اون جهان (ریسمانی که توی اون جهانه دیگه طبیعتا) میتونه مرتعش بشه ... برای همین ماده ها توی جهان های مختلف از نظر ماهیت کاملا متفاوت میتونن باشن ... خلاصه ی ریسمانم همین بود ... توجه کنین که من خودم یه خلاصه ای میدونم ... از این خلاصه هه یه خلاصه ای یادم مونده ... اون خلاصه هرو خلاصه کردم ... اون خلاصه هرو نوشتم ... (قسمت اعظم خلاصه شدنه هم در بخش اوله ... من خیلی خلاصه از این مطلب سر در میارم) ... سعی کردم چیزی از خودم اضافه نکنم ... ولی ممکنه یه جاهایی از دستم در رفته باشه ... یا یه جاهایی اطلاعاتم ناقص باشه(ولی از اون اشتباه عظیمی که مد هم شده بهتره فکر کنم) ... خلاصه بابت این اتفاقا و غلط تایپی و املایی و انشای فوق العاده بدم و تسلط کمم روی مطلب و این جور چیزا عذر میخوام ... راستی منبع این بخش ریسمان هم همون کنفرانسه بود ... تا دوشنبه حتما میزارم اون کنفرانسرو
و در نهایت ممنون که صبوری کردین خوندین

smhmma
2015/03/05, 23:35
سلام ... یه چیزی میخواستم بگم ... این چیزایی که نوشتین از افسانه ها و چیزای نادرست رایج در مورد جهان های موازیه ... خیلی از مردم همچین چیزی فکر میکنن در حالی که این مطلبی که نوشته شده (که شما در این جهان میخونین یه مقاله ای رو و توی جهان دیگه نمیخونین و امثالهم) تقریبا بی ربط ترین چیزها به جهان های موازی اند ... اگه خدا کمک کنه میخوام یه چیزی به صورت بسیار بسیار خلاصه در موردشون (در حد سوادم البته) بزارم بلکه این اشتباهات رایج کمتر بشه :
طبق چیزی که بیگ بنگ میگه جهان باید در حال باز شدن از هم باشه (تا اینجا خیلی معلومه) ... حالا به دلیل گرانشی که اجرام آسمانی روی هم دارن باید سرعت این باز شدنه هی در حال کمتر شدن باشه ... یه سری فیزیک دان اومدن طی یک سری مشاهدات طاقت فرسا این قضیه رو بررسی کردن و دیدن نه اینطور نیست که هیچ هی سرعت دور شدنشون از هم هم داره بیشتر میشه ... این اتفاق خیلی اتفاق عجیبیه ... این مثل اینه که شما یک سیب رو بالا بندازید و به جای اینکه سرعت دور شدنش از شما هی کمتر بشه هی با سرعت بیشتری نسبت به لحظه ی قبل به سمت آسمون پرواز کنه ! ... دانشمندا که این اتفاق عجیب رو دیدن کاری که کردن این بود که رفتن سراغ معادلات مرحوم انیشتین و بررسی کردن که همچنین تعبیری میشه از معادله هایی که انیشتین برای جاذبه به دست آورده کرد یا نه ، که دیدن بللله اینم در معادلات انیشتین میتونه صادق باشه ... اینا به این نتیجه رسیدن که یک چیزی داره این شتاب دهی رو به سیارات انجام میده و (فک کنم چون نمیدونستن چیه) اسمش رو گذاشتن ماده تاریک ... اول کار از توی معادلات انیشتین دو تا مقدار برای این ماده تاریک دراومد ... ولی بعد از چند وقت این مقدار ها به چند هزار تا افزایش یافت ... یعنی چند هزار حالت برای مقدار این ماده تاریک پیدا کردن ... از اینجا قسمت جهان های موازی شروع میشه ... دانشمندای عزیز با پیدا کردن این مقدار ها تونستن احتمال بدن جهان های دیگه ای با ماده ی تاریک هایی با مقدار هایی متفاوت وجود دارن ... این جهان ها ابعادشون با جهان ما فرق داره و در فاصله ملیارد ها سال نوری از ما هستن یعنی اینکه کسی بیاد بگه آره نمیدونم تو توی این جهان این مقاله رو میخونی توی اون جهان نمیخونی معنی نداره وصرفا یک اشتباه(واقعا اشتباه) رایجه ... حالا این جهان های دیگه مشخصات فیزیکیشون با ما فرق داره ... ینی چی ... ینی مثلا ابعادشون مث ما نیست ... ممکنه کمتر یا بیشتر باشه ... به این ها میگن جهان های موازی و در زندگی روزمره ما هم هیچ جهان موازی دخیل نیست (بد گفتم این جمله رو ولی فک کنم منظور رسید) ... حالا یک چیز جالب تر ... اینکه این همه میگن اثبات شده اثبات شده این جهان های موازی اثبات نشده ... این صرفا یه حدسه که فعلا با چیزی تداخل نداره پس نمیشه ردش کرد (البته اینقدرم رو هوا نیست ولی خب یه چیز توی همین مایه هاست) ... حالا ممکنه یه روزی جهان ما با این جهان های موازی تداخل داشته باشن ... ینی چی ینی از وسط هم رد بشن ... این اتفاق اگه بیفته ما متوجه میشیم و این جهان های موازی از حالت حدس در میاد ... حالا ما که نمیتونیم جهان های موازی رو ببینیم از کجا باید این تداخل رو متوجه بشم ... از اینجا که یک سری از مشخصات جهان ما مخصوص به خودشه و اگه تداخلی پیش بیاد ما میبینیم اون مشخصه ها عوض شده ... مثل یک سری مشخصه های گرمایی (اگه اشتباه نکنم) این مشخصه ها مثل اثر انگشت این جهان هاست و هر کدوم یه سری مخصوص به خودش رو داره ... اگه ما یک روزی ببینیم این مشخصه ها در یک جایی از کهکشان ها داره عوض میشه میفهمیم اِ الان یه جها دیگه داره مثلا از وسط مال ما رد میشه ... این از داستان جهان های موازی ... من چون خیلی ناقص و بد توضیح دادم برای اطلاعات بیشتر ارجاعتون میدم به یه کنفرانس از سری کنفرانس های معتبر تد (ted) ... منبعم هم بیشتر همونه ... فقط اگه اجازه بدید من تا دوشنبه اون کنفرانسرو بزارم ... الان نمیدونم کجاس تا دوشنبه پیداش میکنم (از این بابت معذرت میخوام)
حالا که تا اینجا اومدیم یه چیزی هم در مورد ریسمان بگیم ... ما یه سری ماده داریم ... ماده ها خاصیت های مختلف دارن (تا اینجا که واضحه)... ریسمان میگه آقا جان توی الکترون و پروتن و این ذره های ریز رو اگه هی بشکافیم (هی بریم ریز تر شیم) آخر به یک نوار انرژی مرتعش میرسیم ... خاصیت های مختلفی که مواد دارن به خاطر نوع ارتعاش این نوار انرژیه ... همین ... حالا این چه ربطی به جهان های دیگه داره ... ما گفتیم هر جهانی یه سری ابعادی داره ... این ریسمان که میلرزه (ارتعاش داره) ارتعاشش محدود به ابعاد دنیاییه که توش هست ... ینی اگه یه جهانی 4 بعدیه این ریسمان فقط توی 4 بعد اون جهان (ریسمانی که توی اون جهانه دیگه طبیعتا) میتونه مرتعش بشه ... برای همین ماده ها توی جهان های مختلف از نظر ماهیت کاملا متفاوت میتونن باشن ... خلاصه ی ریسمانم همین بود ... توجه کنین که من خودم یه خلاصه ای میدونم ... از این خلاصه هه یه خلاصه ای یادم مونده ... اون خلاصه هرو خلاصه کردم ... اون خلاصه هرو نوشتم ... (قسمت اعظم خلاصه شدنه هم در بخش اوله ... من خیلی خلاصه از این مطلب سر در میارم) ... سعی کردم چیزی از خودم اضافه نکنم ... ولی ممکنه یه جاهایی از دستم در رفته باشه ... یا یه جاهایی اطلاعاتم ناقص باشه(ولی از اون اشتباه عظیمی که مد هم شده بهتره فکر کنم) ... خلاصه بابت این اتفاقا و غلط تایپی و املایی و انشای فوق العاده بدم و تسلط کمم روی مطلب و این جور چیزا عذر میخوام ... راستی منبع این بخش ریسمان هم همون کنفرانسه بود ... تا دوشنبه حتما میزارم اون کنفرانسرو
و در نهایت ممنون که صبوری کردین خوندین

برعکس چیزی که فکر می کنه اتفاقا خیلی هم خوب توضیح دادی
قسمت اول حرفات درمورد شتاب گرفتن گسترده شدن جهان رو خودم توی یه مستندی دیدم خیلی وقت پیش و تایید می کنم
در این جهان قانون پایستگی وجود داره که یکی از مشتقات پایستگی می شه همون اینرسی
در زمان بیگ بنگ وقتی اجرام در حال شکل گرفتن بودن اگر یه نیرویی ثابتی بهشون وارد شده باشه باید با یه سرعت مشخصی جهان شروع به بزرگ شدن کرده (مثل همه ی انفجار ها که در لحظه ی انفجار یه نیرویی به مواد داده می شه و سرعت می گیرن)
به خاطر قانون اینرسی این سرعت باید ثابت بمونه مگر اینکه یه عاملی باعث افزایش سرعت یا کاهش سرعتش بشه
همچنین اولین اجرامی که تشکیل شدن باید به خاطر گرانش اجرامی که بعد از اونا تشکیل شدن به سمت مرکز کشیده بشن یعنی باید سرعتشون کم بشه(نمی دونم دلیلی که دانشمندا برای کم شدن سرعت ارائه کردن همینی که من می گم یا یه چیز دیگست ولی این چیزیه که به ذهنم رسید)
پس اگر سرعت داره زیاد می شه یه عاملی باید وجود داشته باشه که هم نیروی گرانش رو خنثی کنه هم به اجرام شتاب بده
خب حالا این دانشمندا از کجا به این نتیجه رسیدن که باید یه چیزی که اسمشو گذاشتن ماده ی تاریک باشه؟؟اصن ویژگی های این چیز چیه؟؟؟ماده هست یا انرژی؟؟یا نیرو؟؟
انرژی و ماده از یه نوع هستن چون بهم تبدیل می شن ولی اگر هردوشون از یه نوع هستن دو حالت ممکنه وجود داشته باشه یا اینکه ماده از انرژی تشکیل شده باشه یا اینکه هم ماده هم انرژی از ی چیز تشکیل شده باشن
اگر حالت دوم درست باشه امکانش هست که یه چیز دیگه هم اون اون چیزی که تشکیل دهنده ی ماده و انرژی هست درست شده باشه شاید یه چیزی بین ماده و انرژی
یا حتی خودش هم می تونه یه شکل مستقل داشته باشه
امممم به نظر میاد احتمالات خیلی تعدادشون زیاده
خیلی جالب شد

تد؟؟؟؟اسمش برام خیلی خیلی اشناست
این همون برنامه ای نیست که ادمای مختلف(نوابغ و این جور ادما) میان داخلش نظریات و یافته های خودشون رو می گن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر همونه من عاشق این برنامه هستم هرچند اتفاقی چند قسمتشو دیدم که درمورد روانشناسی بود ولی خیلی عالی بود
فک کنم داداشم دانلودشون کرده بود
بگذریم
درمورد ریسمان والا براساس مطالعه ای که من خیلی وقت پیش داشتم که مقدارشم زیاد نبود به نظر میومد هر ریسمانی در یک بعد هست
و بعد ریسمان ها در کنار هم جهان ها رو از ابعاد می سازن
ولی این که گفتی رشته های انرژی من نمی دونستم.نمی دونستم از انرژین
ولی خب اینطوری خیلی بیشتر با عقل جور درمیاد
یادمه بچه بودم(شاید بهتره بگم بچه تر که بودم) یه مشکلی که با جهان داشتم این بود که فک می کردم هر ذره ای رو می شه نصف کرد
اگر کسی بگه کوچکترین ذره ملکوله من می گم اگر ملکول رو نصف کنیم به دو قسمت تقسیم یم شه پس کوچکترین ذره نیست و اگر بگن اون نصفه ها کوچیکترین هستن من می گم اونا رو هم نصف می کنیم و...
برای همین نتیجه گرفته بودم که امکان نداره که این زنجیره همینجوری ادامه پید کنه
اون موقع به ذهنم نرسید که الزاما قرار نیست در اخر به یک ماده برسیم


خب پارسا جان اول که خیلی ممنون از متنت دوم اینکه به نظر من خیلی خوب توضیح دادی سوم اینکه حداقل از مدل نوشتنت و اینقدری که ازت شخصیتت توی این متن فهمیدم ازت خوشم اومد
به چند دلیل
یکی اینکه گفتی اطلاعات من ناقصه و چندبار درموردش تاکید کردی
دوم اینکه منبع ارائه دادی برای حرفات و گفتی فیلماشو هم می زارم
سوم اینکه یه جوری شروع کردی که انگار خودتو مسئول می دونی که مردم به اشتباه نیوفتن
چهارم چون تفکراتتو توی پرانتز بیان کردی
پنجم چون گفتی من سعی کردم دانسته هام تحریف نشده باشه ولی ممکنه بدون اینکه بخوام شده باشه
ششم چون اخر متنت عذرخواهی کردی
هفتم چون این جمله رو گفتی: (بد گفتم این جمله رو ولی فک کنم منظور رسید)
هشتم چون متن از خودت بود و کپی نبود
به خاطر اینا خوشم اومد
روراست اینا رو گفتم که بدونی اینا نکات خوب و مثبتین و ترکشون نکنی

wolf
2015/03/06, 00:37
برعکس چیزی که فکر می کنه اتفاقا خیلی هم خوب توضیح دادی
قسمت اول حرفات درمورد شتاب گرفتن گسترده شدن جهان رو خودم توی یه مستندی دیدم خیلی وقت پیش و تایید می کنم
در این جهان قانون پایستگی وجود داره که یکی از مشتقات پایستگی می شه همون اینرسی
در زمان بیگ بنگ وقتی اجرام در حال شکل گرفتن بودن اگر یه نیرویی ثابتی بهشون وارد شده باشه باید با یه سرعت مشخصی جهان شروع به بزرگ شدن کرده (مثل همه ی انفجار ها که در لحظه ی انفجار یه نیرویی به مواد داده می شه و سرعت می گیرن)
به خاطر قانون اینرسی این سرعت باید ثابت بمونه مگر اینکه یه عاملی باعث افزایش سرعت یا کاهش سرعتش بشه
همچنین اولین اجرامی که تشکیل شدن باید به خاطر گرانش اجرامی که بعد از اونا تشکیل شدن به سمت مرکز کشیده بشن یعنی باید سرعتشون کم بشه(نمی دونم دلیلی که دانشمندا برای کم شدن سرعت ارائه کردن همینی که من می گم یا یه چیز دیگست ولی این چیزیه که به ذهنم رسید)
پس اگر سرعت داره زیاد می شه یه عاملی باید وجود داشته باشه که هم نیروی گرانش رو خنثی کنه هم به اجرام شتاب بده
خب حالا این دانشمندا از کجا به این نتیجه رسیدن که باید یه چیزی که اسمشو گذاشتن ماده ی تاریک باشه؟؟اصن ویژگی های این چیز چیه؟؟؟ماده هست یا انرژی؟؟یا نیرو؟؟
انرژی و ماده از یه نوع هستن چون بهم تبدیل می شن ولی اگر هردوشون از یه نوع هستن دو حالت ممکنه وجود داشته باشه یا اینکه ماده از انرژی تشکیل شده باشه یا اینکه هم ماده هم انرژی از ی چیز تشکیل شده باشن
اگر حالت دوم درست باشه امکانش هست که یه چیز دیگه هم اون اون چیزی که تشکیل دهنده ی ماده و انرژی هست درست شده باشه شاید یه چیزی بین ماده و انرژی
یا حتی خودش هم می تونه یه شکل مستقل داشته باشه
امممم به نظر میاد احتمالات خیلی تعدادشون زیاده
خیلی جالب شد

تد؟؟؟؟اسمش برام خیلی خیلی اشناست
این همون برنامه ای نیست که ادمای مختلف(نوابغ و این جور ادما) میان داخلش نظریات و یافته های خودشون رو می گن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر همونه من عاشق این برنامه هستم هرچند اتفاقی چند قسمتشو دیدم که درمورد روانشناسی بود ولی خیلی عالی بود
فک کنم داداشم دانلودشون کرده بود
بگذریم
درمورد ریسمان والا براساس مطالعه ای که من خیلی وقت پیش داشتم که مقدارشم زیاد نبود به نظر میومد هر ریسمانی در یک بعد هست
و بعد ریسمان ها در کنار هم جهان ها رو از ابعاد می سازن
ولی این که گفتی رشته های انرژی من نمی دونستم.نمی دونستم از انرژین
ولی خب اینطوری خیلی بیشتر با عقل جور درمیاد
یادمه بچه بودم(شاید بهتره بگم بچه تر که بودم) یه مشکلی که با جهان داشتم این بود که فک می کردم هر ذره ای رو می شه نصف کرد
اگر کسی بگه کوچکترین ذره ملکوله من می گم اگر ملکول رو نصف کنیم به دو قسمت تقسیم یم شه پس کوچکترین ذره نیست و اگر بگن اون نصفه ها کوچیکترین هستن من می گم اونا رو هم نصف می کنیم و...
برای همین نتیجه گرفته بودم که امکان نداره که این زنجیره همینجوری ادامه پید کنه
اون موقع به ذهنم نرسید که الزاما قرار نیست در اخر به یک ماده برسیم


خب پارسا جان اول که خیلی ممنون از متنت دوم اینکه به نظر من خیلی خوب توضیح دادی سوم اینکه حداقل از مدل نوشتنت و اینقدری که ازت شخصیتت توی این متن فهمیدم ازت خوشم اومد
به چند دلیل
یکی اینکه گفتی اطلاعات من ناقصه و چندبار درموردش تاکید کردی
دوم اینکه منبع ارائه دادی برای حرفات و گفتی فیلماشو هم می زارم
سوم اینکه یه جوری شروع کردی که انگار خودتو مسئول می دونی که مردم به اشتباه نیوفتن
چهارم چون تفکراتتو توی پرانتز بیان کردی
پنجم چون گفتی من سعی کردم دانسته هام تحریف نشده باشه ولی ممکنه بدون اینکه بخوام شده باشه
ششم چون اخر متنت عذرخواهی کردی
هفتم چون این جمله رو گفتی: (بد گفتم این جمله رو ولی فک کنم منظور رسید)
هشتم چون متن از خودت بود و کپی نبود
به خاطر اینا خوشم اومد
روراست اینا رو گفتم که بدونی اینا نکات خوب و مثبتین و ترکشون نکنی


دادا ماده تاریک تو اختر فیزیک و کیهان شناسی ماده ایه که نه از خودش نور یا امواج الکترومغناطیسی بازتاب می کنه و نه تولیداما می شه از اثرات گرانشیش روی اجسام مرئی به وجد اون پی برد.
چه جوریش رو نمی دونم.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


سلام ... یه چیزی میخواستم بگم ... این چیزایی که نوشتین از افسانه ها و چیزای نادرست رایج در مورد جهان های موازیه ... خیلی از مردم همچین چیزی فکر میکنن در حالی که این مطلبی که نوشته شده (که شما در این جهان میخونین یه مقاله ای رو و توی جهان دیگه نمیخونین و امثالهم) تقریبا بی ربط ترین چیزها به جهان های موازی اند ... اگه خدا کمک کنه میخوام یه چیزی به صورت بسیار بسیار خلاصه در موردشون (در حد سوادم البته) بزارم بلکه این اشتباهات رایج کمتر بشه :
طبق چیزی که بیگ بنگ میگه جهان باید در حال باز شدن از هم باشه (تا اینجا خیلی معلومه) ... حالا به دلیل گرانشی که اجرام آسمانی روی هم دارن باید سرعت این باز شدنه هی در حال کمتر شدن باشه ... یه سری فیزیک دان اومدن طی یک سری مشاهدات طاقت فرسا این قضیه رو بررسی کردن و دیدن نه اینطور نیست که هیچ هی سرعت دور شدنشون از هم هم داره بیشتر میشه ... این اتفاق خیلی اتفاق عجیبیه ... این مثل اینه که شما یک سیب رو بالا بندازید و به جای اینکه سرعت دور شدنش از شما هی کمتر بشه هی با سرعت بیشتری نسبت به لحظه ی قبل به سمت آسمون پرواز کنه ! ... دانشمندا که این اتفاق عجیب رو دیدن کاری که کردن این بود که رفتن سراغ معادلات مرحوم انیشتین و بررسی کردن که همچنین تعبیری میشه از معادله هایی که انیشتین برای جاذبه به دست آورده کرد یا نه ، که دیدن بللله اینم در معادلات انیشتین میتونه صادق باشه ... اینا به این نتیجه رسیدن که یک چیزی داره این شتاب دهی رو به سیارات انجام میده و (فک کنم چون نمیدونستن چیه) اسمش رو گذاشتن ماده تاریک ... اول کار از توی معادلات انیشتین دو تا مقدار برای این ماده تاریک دراومد ... ولی بعد از چند وقت این مقدار ها به چند هزار تا افزایش یافت ... یعنی چند هزار حالت برای مقدار این ماده تاریک پیدا کردن ... از اینجا قسمت جهان های موازی شروع میشه ... دانشمندای عزیز با پیدا کردن این مقدار ها تونستن احتمال بدن جهان های دیگه ای با ماده ی تاریک هایی با مقدار هایی متفاوت وجود دارن ... این جهان ها ابعادشون با جهان ما فرق داره و در فاصله ملیارد ها سال نوری از ما هستن یعنی اینکه کسی بیاد بگه آره نمیدونم تو توی این جهان این مقاله رو میخونی توی اون جهان نمیخونی معنی نداره وصرفا یک اشتباه(واقعا اشتباه) رایجه ... حالا این جهان های دیگه مشخصات فیزیکیشون با ما فرق داره ... ینی چی ... ینی مثلا ابعادشون مث ما نیست ... ممکنه کمتر یا بیشتر باشه ... به این ها میگن جهان های موازی و در زندگی روزمره ما هم هیچ جهان موازی دخیل نیست (بد گفتم این جمله رو ولی فک کنم منظور رسید) ... حالا یک چیز جالب تر ... اینکه این همه میگن اثبات شده اثبات شده این جهان های موازی اثبات نشده ... این صرفا یه حدسه که فعلا با چیزی تداخل نداره پس نمیشه ردش کرد (البته اینقدرم رو هوا نیست ولی خب یه چیز توی همین مایه هاست) ... حالا ممکنه یه روزی جهان ما با این جهان های موازی تداخل داشته باشن ... ینی چی ینی از وسط هم رد بشن ... این اتفاق اگه بیفته ما متوجه میشیم و این جهان های موازی از حالت حدس در میاد ... حالا ما که نمیتونیم جهان های موازی رو ببینیم از کجا باید این تداخل رو متوجه بشم ... از اینجا که یک سری از مشخصات جهان ما مخصوص به خودشه و اگه تداخلی پیش بیاد ما میبینیم اون مشخصه ها عوض شده ... مثل یک سری مشخصه های گرمایی (اگه اشتباه نکنم) این مشخصه ها مثل اثر انگشت این جهان هاست و هر کدوم یه سری مخصوص به خودش رو داره ... اگه ما یک روزی ببینیم این مشخصه ها در یک جایی از کهکشان ها داره عوض میشه میفهمیم اِ الان یه جها دیگه داره مثلا از وسط مال ما رد میشه ... این از داستان جهان های موازی ... من چون خیلی ناقص و بد توضیح دادم برای اطلاعات بیشتر ارجاعتون میدم به یه کنفرانس از سری کنفرانس های معتبر تد (ted) ... منبعم هم بیشتر همونه ... فقط اگه اجازه بدید من تا دوشنبه اون کنفرانسرو بزارم ... الان نمیدونم کجاس تا دوشنبه پیداش میکنم (از این بابت معذرت میخوام)
حالا که تا اینجا اومدیم یه چیزی هم در مورد ریسمان بگیم ... ما یه سری ماده داریم ... ماده ها خاصیت های مختلف دارن (تا اینجا که واضحه)... ریسمان میگه آقا جان توی الکترون و پروتن و این ذره های ریز رو اگه هی بشکافیم (هی بریم ریز تر شیم) آخر به یک نوار انرژی مرتعش میرسیم ... خاصیت های مختلفی که مواد دارن به خاطر نوع ارتعاش این نوار انرژیه ... همین ... حالا این چه ربطی به جهان های دیگه داره ... ما گفتیم هر جهانی یه سری ابعادی داره ... این ریسمان که میلرزه (ارتعاش داره) ارتعاشش محدود به ابعاد دنیاییه که توش هست ... ینی اگه یه جهانی 4 بعدیه این ریسمان فقط توی 4 بعد اون جهان (ریسمانی که توی اون جهانه دیگه طبیعتا) میتونه مرتعش بشه ... برای همین ماده ها توی جهان های مختلف از نظر ماهیت کاملا متفاوت میتونن باشن ... خلاصه ی ریسمانم همین بود ... توجه کنین که من خودم یه خلاصه ای میدونم ... از این خلاصه هه یه خلاصه ای یادم مونده ... اون خلاصه هرو خلاصه کردم ... اون خلاصه هرو نوشتم ... (قسمت اعظم خلاصه شدنه هم در بخش اوله ... من خیلی خلاصه از این مطلب سر در میارم) ... سعی کردم چیزی از خودم اضافه نکنم ... ولی ممکنه یه جاهایی از دستم در رفته باشه ... یا یه جاهایی اطلاعاتم ناقص باشه(ولی از اون اشتباه عظیمی که مد هم شده بهتره فکر کنم) ... خلاصه بابت این اتفاقا و غلط تایپی و املایی و انشای فوق العاده بدم و تسلط کمم روی مطلب و این جور چیزا عذر میخوام ... راستی منبع این بخش ریسمان هم همون کنفرانسه بود ... تا دوشنبه حتما میزارم اون کنفرانسرو
و در نهایت ممنون که صبوری کردین خوندین

سلام.دست درد نکنه که پست من رو خوندی و در موردش نظرت رو دادی.
اول در دفاع از خودم(حس وکالتم گل کرده)باید بگم که من نه اختر فیزیک دانم نهنه فیزیک خوندم ونه نجوم.این مطلبی هم که نوشتمیه جورایی سرهم بندی مطالبی که خوندم یا سوال کردم در مورد جهان های موازی(با چیزایی که شما گفتی احتمال غلط یا پرت بودن دونسته هام هست)سعی میکنم بازم بگردم ببینم به چی میرسم.
در مورد منبع اطلاعاتت گفتی کنفرانس ه های ted تا حالا به گوشم نخورده.ولی میرم ببینم اینا هم چی میگن.
در مورد نظریه ریسمان هم تو یه پست دیگه توضیح داده بودم یه چیزایی شبیه همین چیزی که شما گفتین.
در اخر هم باید بگم گفتنی ها رو گه محمد حسین تو پست بالایی گفت من هم رو حرفاش مهر تآیید می زنم شدید.
راستی یه چیز دیگه این خودش یه نظریه است که هنوز اثبات نشده.پس در موردش بحث های متفاوتی پیش میاد یکی یه چیز میگه اون یکی هم میاد اون رو نقض میکنه.منم با حرفاتون موافقم که می گفتین تو یه جهان یه کاری می کنیم ولی تو یه جهانه دیگه نه.به نظر من هم یه جورایی بود.
بازم ممنون که نظر دادی من دوباره یه تحقیق می کنم تا اطلاعاتم کامل تر بشه.
فدا مدا((201))

paradoxy
2015/05/20, 20:03
برایه شروعه بحث جدید تو تایپیک سوالات قرار شد یکی بیاد راجبه جهانایه موازی توضیح بده که انگار قبلا دوستان زحمتش رو کشیدن حالا من میام کامل ترش میکنم اولا بدونیم این تابع موجو اینا چیه اصلا و چه ربطی به جهانایه موازی داره
همونطور که جناب wolf@ قبلا زحمتش رو کشیده بودن و راجبه تابع موج بطور مختصر توضیح دادن و مثاله درخت رو زدن من همونو کامل میکنم با کمک دو تا کتاب (جهانایه موازی اثر میچیو کاکو -طرح بزرگ اثر استفین هاوکینگ و یه ذره اطلاعات عمومی خودم)اینکه چرا وقتی ما به یچیز نگاه میکنم اونو همونطوری که هست میبینیم دانشمندارو به فکر وادار کرده بود تا اینکه بور و هایزنبرگ تویه یه کاره گروهی اصولی رو ارائه میدن که نشون میده چرا یه درخت درخت دیده میشه نه مخلوطی از ذرات کوانتومی
اصول
1-انرژی بطور بسته هایی مجزا است که کوانتوم نامیده میشود (مثلا فوتون هایه نور کوانتومه)
2-ماده به صورت ذرات نقطه ای مشاهده میشه در حالی که احتمال یافتن این ذرات به صورت موج بیان میشه این موج خودش از یه معادله موج مشخص پیروی میکنه (مثل معادله موج شرودینگر)
3-قبل ازینکه جسم مورد مشاهده قرار بگیره جسم تویه تمامه حالاته ممکنه خودشه بطور همزمان (مثلا درخت سوخته درخته برعکس درخته چپکی ) برایه تعیین اینکه ببینیم جسم تو کدوم حالت باید مشاهده صورت بگیره که تابع موج رو از بین میره بعد جسم تو حالت خودش مشاهده میشه
خب اینا چه ربطی به جهانایه موازی داشت؟ببینید پس از این که ماهواره wmap یه سری اطلاعات در مورد انبساط جهان داد و ثابت کرد جهان در حاله بزرگ شدنه دانشمندارو به فکر واداشت که سرآغاز جهان چطور بوده اونا اینطور فکر کردن که جهان اول یه نقطه ی بسیار کوچیک بوده که ناگهان منفجر میشه و جهان رو تشکیل میده حالا اینجا نظره دانشمندا دوتا میشه یه عده میگن دیگه همچین نقطه ای تو هیچ جایه جهان وجود نداره یه عده میگن پس از اون انفجار و تشکیل این جهان هنوزم امکان داره چنین نقطه ای البته ضعیف تر از نقطه اولیه باشه که منتظره منفجر شدنه البته هیچ کس عامل اون انفجار اولیه رو نمیدونه ولی طبق نظره دانشمندایه دوم هر جهانی تو دله جهانه دیگه ای متولد میشه و اینطور جهانایه موازی به وجود میاد (حالا این از نظره کیهان شناسی جهانایه موازی)
از طرفی در ابتدا مگه دانشمندا فرض نکرده بودن که جهان یه نقطه ی کوچیک بوده؟خب چه عاملی باعث میشه که اون نقطه یکتا باشه و حتما هم به همون صورتی که امروزه بیگ بنگ میگن منفجر شده باشه؟طبق اصل عدم قطعیت هایزنبرگ ذرات کوانتومی رفتارشون قطعی نیست نمیشه پیش بینی کرد که چطور قراره رفتار کنن فقط میشه احتماله اینکه میخوان چیکار کنن رو محاسبه کرد جهانم که طبق نظره دانشمندا اول یه ذره بوده پس میشه بگیم که جهانم عدم قطعیت داشته حالا این عدم قطعیت چطور ربط پیدا میکنه به جهانایه موازی؟
تو ابتدایه پستم راجب تابع موج صحبت کردم ببینینید اینجا هم نظره دانشمندا دوتا میشه دانشمندایه خداپرست!دانشمندایه خدا ناپرست!
خب طبق اول پستم قرار بود که تا چیزی دیده نشه همزمان تمامه تابع موجا یعنی تمامه احتمالایه ممکن رو داره حالا اون جهان نقطه ای طبق نظر خدا پرستا
خدا پرستا میگن اون مشاهده گره اولیه خدا بوده که تابع موح جهان رو برداشته و جهان شده این همین جهانیه که هست!
خداناپرستا میگن جهان مشاهده گره اولیه ای نداشته که جهان رو ببینه بنابرین اون ذره(جهان)تو تمامه حالاتایه ممکنش غرق شده و همزمان تمامه احتمالایه ممکن رو داره بنابرین این جهانی که ما مبینیم هم یکی از حالتایه اون ذره بوده همزمان بینهایت حالت برایه انفجار اون جهان بوده که بیناهیت جهان موازی برایه ما به وجود میاره که ما هم یکیشیم!

حالا مشکله حرفه خداپرستا اینه که تویه اثبات حرفشون باید ریاضیات پیچیده ای رو ثابت کنن که نشون بدن این جهان در هر صورت همین میشده ولی خداناپرستا این مشکل رو ندارن و میگن ما هم یه احتمالیم


این ازین حالا میرسیم به بخش مورد علاقه من یعنی سفر تو زمان طبق حرفه کیهان شناسا در هر صورت میتونه چندین جهان همزمان با ما وجود داشته باشه حتی اگه همین جهان یکتا , یکتا هم باشه تو خودش میتونه چندتا جهان داشته باشه که عینه خودش باشه راهایه ارتباط این جهانارم حتی مشخص کردن (اامه نمیدن این مبحث رو حیف میشه :) ) با این جهانایه موازی خیلی از پارادوکسایه سفر تو زمانم حل شده (میشه گفت همش) البته پارادوکسا اکثرن تو سفر به گذشته به وجود میان بهرحال این قضیه که خداناپرستا میگن جهانایه موازی هست دلیلی نمیشه که ما هم که خدا پرستیم بگیم اینطور نیست ببنید همونطور که بالاترم گفتم میشه طبق نظره خداپرستها شروعه جهان با یکتایی بوده حالا میتونه این جهان یکتا تویه خودش بیناهیت تا جهان شبیه به خودشم داشته باشه که ار توخودش متولد میشن عینه یه حباب بزرگ صابون که اگه بهش دست بزنیم میتونه چندتا حباب کوچیک بشه