PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پرنس گوتیک | خراشی از سوی مرگ | جلد اول



abramz
2015/01/29, 10:19
ســـــــــــلااااااااام!
من برگشتم!((27))((25))((2))
با چی ؟ با یه کتاب جدید بازگشتم!
این شما و این هم کتاب :


~ به نام خدا ~


پرنس گوتیک
خراشی از سوی مرگ

[ جلد رمان | در صورتی که می توانید کمک کنید و میال هستید، به من پیام دهید. ضروری ]



اونطور که می دونم و ادب مجبور میکنه، باید در ابتدای هر کاری سلام کرد. پس به نظرم بهتره بگم ...
به امید دیدار!
چرا؟ برای اینکه ممکنه این داستان دیگر جایی برای سلام کردن نگذارد.
همیشه داستان هایی هستند که با هر فراز و نشیب و با هر تلخی ای که در خود دارند، با پایانی خوش روبرو می شوند. حتی اگر اتفاقات بر خواسته ی شخصیت داستان پیش نرود ( و داستان به چالشی تلخ کشیده شود )، باز رگه ای از امید را در قلب تان می بینید.
اما ... اما ... !
پرنس گوتیک حتی با آغازی خوش، نمی تواند پایان و خواسته هایی را که دیگران انتظار دارند، برآورده کند. پس بهتر است که قبل از شروع داستان ( و همان طور که قصد داشتم ) بگویم : من کسی نیستم که اتفاقات را خلق می کند.
ترایلایت همیشه همین گونه بوده. بنابراین هیچ نویسنده ای نمی تواند اتفاقات آن را بر روی قائده ی تخیل اش پایدار و استوار سازد - زیرا لغزش و سقوط را همیشه در پی دارد.
بنابراین از هیمن الان می خواهم که داستان را درک کنید. چگونه؟
از شما می خواهم که این داستان را حس کنید. ترایلایت و اتفاق های درون آن، تنها برای سرگرمی و پر کردن وقت خالی نوشته نشده است. نمی خواهم که این ترایلایت را دنیایی بدانید که از ذهن و قائده ی یک پسر بچه ی دوازده ساله بیرون می آید. می خواهم آن را باور کرده و به آن اعتماد داشته باشید. این تنها راه برای ادامه ( و صد البته ) به پایان رساندن شاهزاده گوتیک است.
خب، فکر کنم دیگه زیادی حس جذبه گرفتیم!http://btm.bookpage.ir/images/smilies/Smileys%20yahoo/4.gif بهتره که داستان رو شروع کنیم!http://btm.bookpage.ir/images/smilies/Smileys%20yahoo/1.gif

خلاصه :
_________________________

به نظرم از خلاصه چیزی نگم بهتر باشه. اینجوری با اتفاقات بهتر می تونید ارتباط ناگهانی برقرار کنید ( که مطمئنا خواسته ی من اینه، اما دست من نیست! ( اتفاقات خودشون اتفاق می افتن!! ))
اما سعی می کنم که یک درون مایه ی کلی از داستان براتون بنویسم.

تصویری از ترایلایت :
_________________________

تمام جلد های داستان در این سرزمین است ( به غیر از فصل یک در جلد یک ).
این یک نارنیا یا یک سرزمین میانه ی دیگر نیست. این یک سرزمین واقعی در دنیای ذهن شماست. این دنیایی که همه ی ما داریم، می تواند گاهی اوقات به قدری قوی شود که دنیایی واقعی برای ما خلق کند. ( فکر کنم متوجه شده باشید که منظورم از درک ترایلایت چیست! )
ترایلایت تشکیل شده از :
سه دروازه ( دروازه ی مرگ ، دروازه ی ذهن و دروازه ی ترس ).
دو کوهستان ( هر دو به نام های مالرک هستند ).
چهار قبلیه ( به نظرم بهتره که خودتون با اونها آشنا بشین ).

نمای کلی داستان و هدف :
_________________________

هر داستانی شخصیت مخصوص خود را دارد. ولی به نظرم بهتره که در مورد کاسپر بگم : هر دنیایی شخصیت مخصوص به خود را دارد.
کاسپر شخصیتی نیست که جایی در بین انسان ها داشته باشد. پس شاید بهتر باشد که هر چه سریع تر به دنیایی که به آن تعلق دارد بازگردد. اما ...
هدف کلی داستان، پیدا کردن پراکسی ( کلید های دروازه های ترایلایت ) است. کلید هایی که با باز کردن دروازه ها، می توان تکه ی پازل گمشده ای را پیدا کرد. تکه پازل هایی که همه ی آنها با به هم پیوستن، گذشته ی کاسپر و شخصیت واقعی اش را تشکیل می دهند.
هدف دیگر داستان پیدا کردن پدرش و پرنس گوتیک است. ( در رابطه با پرنس گوتیک و پدر کاسپر حرفی نمی زنم | پدر کاسپر را در فصل یک به طور مبهم می شناسید. )
و سرانجام آخرین هدف داستان، درست کردن پازل دیگری است؛ دروازه ها چگونه به وجود آمده اند و برای چه.

فصل دهی :
_______________________



مقدمه (http://s4.picofile.com/file/8166869300/Prince_Goutick.pdf.html)

فصل اول (http://s5.picofile.com/d/69eae7f3-bf1c-4250-97a3-f01fca6e9e73/%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%B3_%DA%AF%D9%88%D8%AA%DB%8C% DA%A9_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%A7%D9%88%D9%84.pdf)

فصل دوم (http://s4.picofile.com/d/dfc3387f-cfbb-4025-b344-957055e88e2c/%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%B3_%DA%AF%D9%88%D8%AA%DB%8C% DA%A9_2.pdf)










































































سوالات مهم شما :
_______________________
[ اونطور که تجربه گفته، بهتره یه هچین جایی رو هر رمانی داشته باشه! هر وقت سوال مهمی داشتید، در این بخش من جواب میدمhttp://btm.bookpage.ir/images/smilies/Smileys%20yahoo/1.gif]

شاد باشین!

M.Mahdi
2015/02/04, 15:03
نادر راستشو بخوای هیچی از حرفاتو نفهمیدم :دی برم داستتنو بخونم بلکه بفهمم :)
پ.ن : ترایلایت چیه؟

Dion
2015/02/04, 15:28
من کلا هیچی نفهمیدم.
میشه در حد زیر دیپلم سادش کنی؟
اصن قضیش چیه؟

abramz
2015/02/05, 10:19
نادر راستشو بخوای هیچی از حرفاتو نفهمیدم :دی برم داستتنو بخونم بلکه بفهمم :)
پ.ن : ترایلایت چیه؟

سلام مهدی! خوبی؟
میدونم! زیادی با جذبه حرف زدم!:دی
جواب پ. ن :
دنیایی که کاسپر واردش میشود!((71))
امیدوارم شاد باشی!


من کلا هیچی نفهمیدم.
میشه در حد زیر دیپلم سادش کنی؟
اصن قضیش چیه؟

سلام! خوبی دوست عزیز:)
درسته! هم حرفهام گنگ بود، هم مقدمه.
اما به ترتیب با نوع نوشتن من آشنا میشن! ( حس جذیه:دی )
قضیه ش رو که باید خوند و فهمید!((25))

karamozranger
2015/03/05, 23:14
سلام نادر عزیز.اولا از دستت خیلی عصبانیم:ffff:من خیلی منتظر گرگینه خفته بودم اما تمومش نکردی.دوما خوشحالم که مشکلت با درسات حل شد سوما تبریک بابت کتاب جدیدت امید وارم مثل گرگینه خفته نشه.به همین خاطر نمی خونم تا چند فصل بیاد یه هو بخونم.لطفا سریع تر بنویسش چون مقدمه گنگت کنجکاوم کرده.
پ.ن:مقدمش یه جوری منو یاد کتاب ادریا می ندازه.