PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نیمچه شاعره ایران



پریشانی
2015/01/20, 04:38
سرگیجه های اشکی در باران
تو در میانه ابر کوهستان
در پیچ و تابه دامنی کهنه
تو خاطراتت رفت در طوفان

از آسمان گاهی نگاهم کن
این دیدنت وقتی نمیگیرد
من تازگی ها سکته ای کردم
بیخود ک هیچ قلبی نمیگیرد
__________________________________________________ __________________________________________________ ________________________
دوستای خوبم من ی شاعره تازه کارم ک برای دلم مینویسم لطفا نظراتونو برام بزارین تا با کمک شما انرژِیم بیشتر بشه و اشکالاتم برطرف(آخه ی مدتیه گذاشتمش کنار ) اگر یاری کنید تو باقیه شعرامم از نظرای خوبتون استفاده میکنم



---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اینم پایینم دومین شعره منه ک ممنون میشم بخونین و نظر بزارین و یک روز بعد از اولی گذاشته شده((70))
---------------------

دل.دل میزند .دگر از عاشقییه من
من از تمام منظره ها خسته میشوم
باچشم های بسته.درراه آبشار
انگاررررمن به تخت خودم بسته میشوم
دستم ک تند توی هوا رعشه میکند
تارعنکبوت های سیاه یکُه میخورند
دستت ک تند توی هوا رقص میکند
صدبار آرزووو مرا تکُه میکنند
هزیونی و نگاه های تلخ من به در
انگارر تو هرروز مرا ترک میکنیی
در اشک های چشم های زخمیم بگو
لاقل تو آرزوی مرا درک میکنی

Ara
2015/01/20, 12:58
خیلی قشنگ بود شعرت خوشم اومد!
اون پیچ و تابه پیچ و تاب نوشته بشه بهتره!
خط چهارم تو خاطراتت رفت در طوفان تو وزن رو بهم میزنه اگه خاطراتت رفت در طوفان باشه به نظر من بهتره!

راستی الان اشکه تو ابر کوهستانه؟!
یا اونی که اشک میریزه؟

دومی رو بیشتر دوست داشتم واضح تر بود من کلا شعرای واضح دوست دارم :دی

و مهم ترین چیز :| شاعره اشتباهه =____=
نوشتی شاعره ی ایرانی اصن کلا غلطه!
تو ایران که شاعره نمیگن! شاعر ایرانی!

ولی شعر گفتن خیلی باحاله من کلا دو سه تا گفتم اونا رو هم خواب دیدم همه رو :| همون داستان بسه برام :دی

پریشانی
2015/01/20, 13:12
خیلی قشنگ بود شعرت خوشم اومد!
اون پیچ و تابه پیچ و تاب نوشته بشه بهتره!
خط چهارم تو خاطراتت رفت در طوفان تو وزن رو بهم میزنه اگه خاطراتت رفت در طوفان باشه به نظر من بهتره!

راستی الان اشکه تو ابر کوهستانه؟!
یا اونی که اشک میریزه؟

دومی رو بیشتر دوست داشتم واضح تر بود من کلا شعرای واضح دوست دارم :دی

و مهم ترین چیز :| شاعره اشتباهه =____=
نوشتی شاعره ی ایرانی اصن کلا غلطه!
تو ایران که شاعره نمیگن! شاعر ایرانی!

ولی شعر گفتن خیلی باحاله من کلا دو سه تا گفتم اونا رو هم خواب دیدم همه رو :| همون داستان بسه برام :دیممنونم از نظرت حتما استفاده میکنم منم داستاننویسیم بهتره امیدوارم در هرضمینه موفق باشی

سالار
2015/01/20, 14:58
خیلی سررگدون بود مثل اینکه میخواستی مدرن بنویسی ولی بین سبک قدیمی و مدرن گیر کرده بود که این هم از وزن شعر کم میکرد هم معنیو مفهوم و هم زیبایی.
یکم کار روش بشه میشه بهتر شه.
مثلا:
میتونید اول موضوع کامل و واضح براتون مشخص بشه بعد شروع کنید.
شعر را فلوداهه ننویسید تا مشخص تر بشه.
شعر رایک دور با صدای بلند برای خود بخوانید تا اشکالات شعر براتون معلوم شه.
و...
اطلاعات بیشتر خواستید پرسیدنتون کافیه!

shiny
2015/01/20, 15:37
قسمت دومش خیلی قشنگ بود خوشم اومد!
اما قسمت اولشو نفهمیدم راستش!((231))
دوستان راهنمایی های خوبی کردن!یکم بیشتر روش وقت بذاری حله!

پریشانی
2015/01/20, 20:15
خیلی سررگدون بود مثل اینکه میخواستی مدرن بنویسی ولی بین سبک قدیمی و مدرن گیر کرده بود که این هم از وزن شعر کم میکرد هم معنیو مفهوم و هم زیبایی.
یکم کار روش بشه میشه بهتر شه.
مثلا:
میتونید اول موضوع کامل و واضح براتون مشخص بشه بعد شروع کنید.
شعر را فلوداهه ننویسید تا مشخص تر بشه.
شعر رایک دور با صدای بلند برای خود بخوانید تا اشکالات شعر براتون معلوم شه.
و...
اطلاعات بیشتر خواستید پرسیدنتون کافیه! واقعا ممنون ب نکته خوبی اشاره کردین من همیشه مشتاق نظرات و اطلاعات خوبت هستم لطفا برای مشکلی ک گفتی راه حلم ارائه بده تا همه استفاده کنیم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


قسمت دومش خیلی قشنگ بود خوشم اومد!
اما قسمت اولشو نفهمیدم راستش!((231))
دوستان راهنمایی های خوبی کردن!یکم بیشتر روش وقت بذاری حله!لطفتو میرسونه موافقم با شما اما شاید بهتر باشه ی شعر دیگم بزارم((221))

master
2015/01/20, 20:50
ممنون. من اول که خوندم فکر کردم در واقع یک شعره و اینجوری برام جذابتر بود. بعد که از نظرات دیدم که انگار دوتاست و جدا خوندم، بازم اولی خوب بود تنها مشکلی که به نظرم رسید این بود که اخرش با یه سکته تموم میشه. یعنی انگار از تموم شدنش جا می خوره.
در کل خوب بود.
اگه داستان هم می نویسی و آماده داری می تونی توی قسمت داستان های کوتاه یا بلند بزاری. مرسی

پریشانی
2015/01/20, 21:11
ممنون. من اول که خوندم فکر کردم در واقع یک شعره و اینجوری برام جذابتر بود. بعد که از نظرات دیدم که انگار دوتاست و جدا خوندم، بازم اولی خوب بود تنها مشکلی که به نظرم رسید این بود که اخرش با یه سکته تموم میشه. یعنی انگار از تموم شدنش جا می خوره.
در کل خوب بود.
اگه داستان هم می نویسی و آماده داری می تونی توی قسمت داستان های کوتاه یا بلند بزاری. مرسی در واقع یک شعره از دو محیط متفاوت ک بخوبی بنظره خودم به هم مربوط نشدن ممنونم بروی چشم در اولین فرصته 2 ساعته حتما میزارم

سالار
2015/01/21, 20:01
[quote=پریشانی;75955]واقعا ممنون ب نکته خوبی اشاره کردین من همیشه مشتاق نظرات و اطلاعات خوبت هستم لطفا برای مشکلی ک گفتی راه حلم ارائه بده تا همه استفاده کنیم مثلا میتونی بنویسی: سرگیجه های اشکم در باران وقتی تو در میان راه کوهستان وقتی در پستی و بلندی دامنی کهنه تو خاطراتت رفته درکوهستان گاهی از آسمان نگاهم کن نگاه کردنت وقتت را نمیگیرد من تازگی ها سکته کردم بیخود که قلبی نمیگیرد؟ این فقط با یکم تغییر دیدی چقد واضح تر شد؟ تازه ربط دو شعرم بیشتر شد! یکیم باید یکم ادامش میدادی. انگار یهو قط شد. مثل اینکه داری فیلم میبینی وسطاش یهو برق میره!