behabadi
2015/01/19, 10:51
بنام خدا
آدمی آنگاه که افریده شد خداوند در نهادش نیروئی قراردارد تا اورا راهنما باشد وآن نیرو خردمندی وعقل است .نیروئی که حقیقت را کشف میکند وراستی را ازبدی جدا میسازد .البته اگر چه اصل هدایت بوسیله همین نیروست اما گاهی ممکن است بدلائلی دچار اشتباه شویم ولذا آفریدگار هستی در کنار این پیامبر درون عقل یدکی نیز قرار داده است که آن پیامبربیرونی است. ولذا درمواردیکه دچار شبهه میشویم پیامبران الهی وهمان عقل بیرونی وخرد یدک مارا درشناخت راه یاری میکند .بنابراین تفضل خداوند است که بهمراه خردمندی پیامبران وحتی الهامات درونی نیز در کنار عقل قرار گرفته اند.
در قران کریم شاید بیش از 100 بار از تعقل تدبر تذکر تامل تفکرتفقه وواژه هائی مشابه استفاده شده است تا مارا به اهمیت خردمندی درکارهایمان وادارد .اساسا انسان بی خرد انسان نیست وفاقد مسوولیت است .ومیزان مسوولیت آدمی بمیزان خردمندی اوست. درروایت است که در رستاخیز میگویند قران را بخوان وبالا برو(اقرا فا درج) منظور قرائت ظاهری آیات نیست بلکه درک واقعی حقایق عالم است واین امر درسایه خردمندی است.
در رسایل عملیه در همان اولین مساله صریحا آمده است که تقلید دراصول دین حرام است وتنها دراحکام دین باید یا مرجع بود ویا مقلد یک مرجع وتازه درمورد احکام دین نیز گاه مواجه با دشواری میشویم که دراینجا نیز بحکم ثانوی خود باید تصمیم بگیریم ومسوولیت انجام شیوه حکم شرعی بردوش ماست. پس میبینیم که زندگی با خردمندی آمیخته است وبدون آن زندگی حیوانی است.
اینک عصر عقلانیت است ودوران معجزه واعجاز سپری شده است وعقلانیت خود معجزه عصر ماست اگر در کنار این امر مهم وبا یاری کلام خداوپیامبران پیش برویم قطعا برروی نردبان عقلانیت بسوی آسمان الهی تا جهان لاهوت طی مسیر میکنیم همانگونه که پیامبر عزیزما بدان نائل شدند.
آدمی آنگاه که افریده شد خداوند در نهادش نیروئی قراردارد تا اورا راهنما باشد وآن نیرو خردمندی وعقل است .نیروئی که حقیقت را کشف میکند وراستی را ازبدی جدا میسازد .البته اگر چه اصل هدایت بوسیله همین نیروست اما گاهی ممکن است بدلائلی دچار اشتباه شویم ولذا آفریدگار هستی در کنار این پیامبر درون عقل یدکی نیز قرار داده است که آن پیامبربیرونی است. ولذا درمواردیکه دچار شبهه میشویم پیامبران الهی وهمان عقل بیرونی وخرد یدک مارا درشناخت راه یاری میکند .بنابراین تفضل خداوند است که بهمراه خردمندی پیامبران وحتی الهامات درونی نیز در کنار عقل قرار گرفته اند.
در قران کریم شاید بیش از 100 بار از تعقل تدبر تذکر تامل تفکرتفقه وواژه هائی مشابه استفاده شده است تا مارا به اهمیت خردمندی درکارهایمان وادارد .اساسا انسان بی خرد انسان نیست وفاقد مسوولیت است .ومیزان مسوولیت آدمی بمیزان خردمندی اوست. درروایت است که در رستاخیز میگویند قران را بخوان وبالا برو(اقرا فا درج) منظور قرائت ظاهری آیات نیست بلکه درک واقعی حقایق عالم است واین امر درسایه خردمندی است.
در رسایل عملیه در همان اولین مساله صریحا آمده است که تقلید دراصول دین حرام است وتنها دراحکام دین باید یا مرجع بود ویا مقلد یک مرجع وتازه درمورد احکام دین نیز گاه مواجه با دشواری میشویم که دراینجا نیز بحکم ثانوی خود باید تصمیم بگیریم ومسوولیت انجام شیوه حکم شرعی بردوش ماست. پس میبینیم که زندگی با خردمندی آمیخته است وبدون آن زندگی حیوانی است.
اینک عصر عقلانیت است ودوران معجزه واعجاز سپری شده است وعقلانیت خود معجزه عصر ماست اگر در کنار این امر مهم وبا یاری کلام خداوپیامبران پیش برویم قطعا برروی نردبان عقلانیت بسوی آسمان الهی تا جهان لاهوت طی مسیر میکنیم همانگونه که پیامبر عزیزما بدان نائل شدند.