PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تقاضا



Araa M.C
2014/12/03, 17:44
رییس مجمع بخش اداری!
سلام از ما و صد البته کاری...

شنیدم توی شهرستان دوباره
تقاضا کرده نیرو، شهرداری

جوانی می رسد از جانب ما
که باشد لایق و بسیار کاری

به قامت اندکی خوش تیپ چون من
رخ اش چون لاله ی سرخ بهاری

مهندس هست و خیلی هم توانمند
نشد از دسته ی "مغز فراری"

تخصص دارد او در کامپیوتر
از آن نوعی که "سی دی " می گذاری

نه اهل حقه و دوز و کلک هست
نه اهل رشوه هست و رانت خواری

چنین فردی که برنامه نویس است
برای کار مانده در خماری

تقاضا دارم از تو با همین شعر
نگفتم مستقیم از شرمساری

شما که آخر لطف و مرامی
و داری دل به قدّ یک قناری –

بده دستان سبزت را به دستِ
کسی که از تو دارد چشم یاری

اگر کاری توانستی ، چه بهتر
وگرنه کار او شد "بدبیاری"

خلاصه پیش او ضایع نفرما
مرا که قوم و خویشم با تو ، آری

برای خاطر باری تعالا
نگو که نسبتی با ما نداری

الهی نور بر قبرت ببارد
قیامت گونه ات باشد اناری


نمانده قافیه ، شعرم تمام است
کمی تا قسمتی هم شد شعاری

خلاصه چند بیتی را برایت –
نوشتم تا بماند یادگاری*

*:شعر با مختصر تغییر