ELENOOR
2014/10/26, 00:52
سلام
امشب شب اول محرمه
اول ایام شهادت حضرت اباعبدالله را به همه بچه های گل تسلیت می گم.دوم از همه کسایی که میرن هیئت ومراسم التماس دعا دارم.
یه شعری بود چند سال پیش توی برنامه ای از شبکه یک پخش شد.خودم خیلی متن شعرش رادوست دارم ،براتون هم متن را نوشتم و هم شعر را با صدای شاعر قرار می دم.
به امید شفاعت برای همه بچه های زندگی پیشتاز یه یا حسین بگید.
خواب دیدم،خواب اینکه مرده ام
خواب دیدم خسته و افسرده ام
روی من خروارها از خاک بود
وای قبر من چه وحشتناک بود
تا میان گور رفتم دل گرفت
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت
بالش زیر سرم از سنگ بود
غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود
ناله می کردم ، ولیکن بی جواب
تشنه بودم ، تشنه یک جرعه آب
خسته بودم ، هیچکس یارم نشد
زان میان یک تن خریدارم نشد
هر که آمد پیش ، حرفی راند و رفت
سوره حمدی برایم خواند و رفت
نه شفیقی نه رفیقی نه کسی
ترس بود و وحشت و دلواپسی
آمدند از راه نزدم دو ملک
تیره شده در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا بگو نام تو چیست؟
آن یکی فریاد زد رب تو کیست؟
ای گنهکار سیه دل بسته پر
نام اربابان خود یک یک ببر
در میان عمر خود کن جستجو
کارهای نیک و زشتت را بگو
گفت بنده ، عمر خود کردی تباه
نامه اعمال تو گشته سیاه
ماکه ماموران حق داوریم
اینک تو را سوی جهنم می بریم
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود
نا امید از هر کجا دلفکار
می کشیدندم به خفت سوی نار
ناگهان الطاف حق آغاز شد
از جنان درهای رحمت باز شد
مردی آمد از تبار آسمان
نور پیشانی اش فوق کهکشان
چشمهایش زندگانی می سرود
درد را از قلب آدم می زدود
صورتش خورشید بود و غرق نور
جام چشمانش پر از شرب طهور
بین دستش کائنات و ممکنات
لب که نه ، سرچشمه آب حیات
بر سرش دستار سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود
در قدوم آن نگار مه جبین
ازجلال حضرت عشق آفرین
دو ملک سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه
آمده اینجا حسین فاطمه
صاحب روز قیامت آمده
گوئیا بهر شفاعت آمده
سوی من آمد، مرا شرمنده کرد
مهربانانه به رویم خنده کرد
گفت آزادش کنید این بنده را
خانه آبادش کنید این بنده را
این که اینجا اینچنین تنها شده
کام او با تربت من وا شده
مادرش او را به عشقم زاده است
گریه کرده بعد شیرش داده است
بارها بر من محبت کرده است
سینه اش را وقف هیئت کرده است
این که می بینید در شور است و شین
ذکر لالایش بوده یا حسین
با ادب در مجلس ما می نشست
سینه چاک آل زهرا بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است
خویش را در سوز عشقم آب کرد
عکس من را بر دل خود قاب کرد
اسم من راز و نیازش بوده است
خاک من مهر نمازش بوده است
پرچم من را به دوشش می کشید
پا برهنه در عزایم می دوید
اقتدا بر خواهرم زینب نمود
گاه می شد صورتش بهرم کبود
تا که دنیا بوده ، از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده
این که در پیش شما گردیده بد
جسم و جانش بوی روضه می دهد
نذر عباسم به تن کرده کفن
روز تاسوعا شده سقای من
گریه کرده چون برای اکبرم
با خود او را نزد زهرا می برم
هر چه باشد او برایم بنده است
او بسوزد، صاحبش شرمنده است
در مرامم نیست او تنها شود
باعث خوشحالی اعدا شود
در قیامت عطر و بویش می دهم
پیش مردم آبرویش می دهم
باز بالاتر، به روز سرنوشت
می شود همسایه من در بهشت
آری ، آری ، هر که پابست من است
نامه اعمال او دست من است
یا علی
http://s2.picofile.com/file/7198521933/%DB%8C%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%88_%D8%A 8%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86.mp3.html
امشب شب اول محرمه
اول ایام شهادت حضرت اباعبدالله را به همه بچه های گل تسلیت می گم.دوم از همه کسایی که میرن هیئت ومراسم التماس دعا دارم.
یه شعری بود چند سال پیش توی برنامه ای از شبکه یک پخش شد.خودم خیلی متن شعرش رادوست دارم ،براتون هم متن را نوشتم و هم شعر را با صدای شاعر قرار می دم.
به امید شفاعت برای همه بچه های زندگی پیشتاز یه یا حسین بگید.
خواب دیدم،خواب اینکه مرده ام
خواب دیدم خسته و افسرده ام
روی من خروارها از خاک بود
وای قبر من چه وحشتناک بود
تا میان گور رفتم دل گرفت
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت
بالش زیر سرم از سنگ بود
غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود
ناله می کردم ، ولیکن بی جواب
تشنه بودم ، تشنه یک جرعه آب
خسته بودم ، هیچکس یارم نشد
زان میان یک تن خریدارم نشد
هر که آمد پیش ، حرفی راند و رفت
سوره حمدی برایم خواند و رفت
نه شفیقی نه رفیقی نه کسی
ترس بود و وحشت و دلواپسی
آمدند از راه نزدم دو ملک
تیره شده در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا بگو نام تو چیست؟
آن یکی فریاد زد رب تو کیست؟
ای گنهکار سیه دل بسته پر
نام اربابان خود یک یک ببر
در میان عمر خود کن جستجو
کارهای نیک و زشتت را بگو
گفت بنده ، عمر خود کردی تباه
نامه اعمال تو گشته سیاه
ماکه ماموران حق داوریم
اینک تو را سوی جهنم می بریم
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود
نا امید از هر کجا دلفکار
می کشیدندم به خفت سوی نار
ناگهان الطاف حق آغاز شد
از جنان درهای رحمت باز شد
مردی آمد از تبار آسمان
نور پیشانی اش فوق کهکشان
چشمهایش زندگانی می سرود
درد را از قلب آدم می زدود
صورتش خورشید بود و غرق نور
جام چشمانش پر از شرب طهور
بین دستش کائنات و ممکنات
لب که نه ، سرچشمه آب حیات
بر سرش دستار سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود
در قدوم آن نگار مه جبین
ازجلال حضرت عشق آفرین
دو ملک سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه
آمده اینجا حسین فاطمه
صاحب روز قیامت آمده
گوئیا بهر شفاعت آمده
سوی من آمد، مرا شرمنده کرد
مهربانانه به رویم خنده کرد
گفت آزادش کنید این بنده را
خانه آبادش کنید این بنده را
این که اینجا اینچنین تنها شده
کام او با تربت من وا شده
مادرش او را به عشقم زاده است
گریه کرده بعد شیرش داده است
بارها بر من محبت کرده است
سینه اش را وقف هیئت کرده است
این که می بینید در شور است و شین
ذکر لالایش بوده یا حسین
با ادب در مجلس ما می نشست
سینه چاک آل زهرا بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است
خویش را در سوز عشقم آب کرد
عکس من را بر دل خود قاب کرد
اسم من راز و نیازش بوده است
خاک من مهر نمازش بوده است
پرچم من را به دوشش می کشید
پا برهنه در عزایم می دوید
اقتدا بر خواهرم زینب نمود
گاه می شد صورتش بهرم کبود
تا که دنیا بوده ، از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده
این که در پیش شما گردیده بد
جسم و جانش بوی روضه می دهد
نذر عباسم به تن کرده کفن
روز تاسوعا شده سقای من
گریه کرده چون برای اکبرم
با خود او را نزد زهرا می برم
هر چه باشد او برایم بنده است
او بسوزد، صاحبش شرمنده است
در مرامم نیست او تنها شود
باعث خوشحالی اعدا شود
در قیامت عطر و بویش می دهم
پیش مردم آبرویش می دهم
باز بالاتر، به روز سرنوشت
می شود همسایه من در بهشت
آری ، آری ، هر که پابست من است
نامه اعمال او دست من است
یا علی
http://s2.picofile.com/file/7198521933/%DB%8C%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%88_%D8%A 8%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86.mp3.html