عهد

[Ajam]

اینم داستان سومم به نظر خودم بهتر از بقیه شد!!!!! البته در مورد داستان قبلی که می گفتم بدتر شد همه نظرشون این بود بهتر شده بود! شاید نظرتون در مورد این یکی هم مخالف باشه!! اینم لینک
http://s4.picofile.com/file/8179457376/%D8%B9%D9%87%D8%AF.pdf.html
ممنون که می خونین و نظر میدین! دقت کنین نظر می دین!

[Paneer]

یه جوری نوشتی نظر می دی ترسیدم نظر ندم :| حتما می خونم می گم :)

[sir m.h.e]

خوب من خوندم
نسبت به دوتای قبلی خیلی بهتر بود میتونم بگم فوق العاده بود
فقط اون یه تیکه مرگ غلام
فقط یه تیر ؟به نظرم یکم بیشتر توصیف میکردی مثلا خون یارو میریخت رو لباس گرگ یا یه همچین چیزی
آخر داستان هم خیلی توپ بود
ایول حمزه

[shery]

خوب من تمام داستان هاتو خوندم واقعا جزابن ینی کشش فوق العاده ای دارن که ادمو جزب میکنه اما گاهی ادم حوس میکنه کمی متن نوشتاری هم ترکیبش بشه این همه صمصمیت گفتاری تو نوشته بدون یک تنوع کارو کس کننده میکنه .....
اگه دقت کنی در تمام کتاب ها ی نوشته شده و چه ترجمه شده همیشه یک الی دو سبک گفتاری وجود داره که معمولا لهن های توصیف کننده سخت و روان و ادبی هستند
لهن های گفتاری خودمانی و بیشتر حالت گویندگی دارن در نتیجه به نظرم اشکال کار شما این بود .....
هیچ فرقیبین راوی و گوینده و توصیفات نبود حتما سعی کن از این به بعد تو نوشته هات تغیر این چنین ایجاد کنی بین حالت و توصیفات مختلف تفاوت ایجاد کن بین توصیف مناظر و مکالمه ها باید حتما یه فرق نوشتاری و زمانی باشه و البته مهم تر اینکه بین مکالمه های واحساست شخصیت های داستان حتما باید نوع گفتار و لهن تفاوت داشته باشه ......


دومین نقدی که میتونم به داستانت داشته باشم اینه که جملات کوتاهو به صورت یکسان و پشت هم به کار بردی در حالی که اصول نوشتاری همیشه میگه که حملات کوتاه برای زیبایی نوشته به صورت پس وپیش استفاده میشه ....به زار توضیح بدم
مثلا وقتی صحنه ی سریع جنگو میخوای توصیف بکنی نیازی نیست که با کوتاه کردن جملاتت حالت سریع و پیش روی تند شخصیتو نشون بدی به جاش ترکیب سه الی چهار حمله ی تهاجمی تو یه جمله ی رون خیلی تاثیر گزار تره مثلا تو سه حمله رو باهم تو یه جمله توضصیف میکنی و بعد از جملات کوتاه برای هیجان بهتر استفاده میکنی بعدش ....
برای سرعت بخشیدن به داستان در مواقع حساس و هیجانی بر عکس اونچه که همه فکر میکنن جملات کوتاه نمیشه استفاده بشن بلکه جملات ساده و روان و تقریبا بدون توصیفات ادبی کارو راحت تر ومتنو حالت دار میکنن .....



و در کل جز تعریف از نوع داستانت ایده ات و تخیلیت چیز دیگه ای ندارم که بگم کارت عالیه و علاقت بیشتر به دل میشینه .....

مممنون که داستاناتوبا ما شریک میشی

[Sepehr.Dejavou]

عالی ..........

[MaRs]

خیلی جال بود
با شیوا موافقم فقط باید یکم نثرتو ادبی میکردی

[N@zgOl]

داستانه خیلی قشنگی بود و از خوندنش لذت بردم خیلی ممنون((46))