PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کینه توزان: جلد اول: نبرد نهایی



MaRs
2014/09/02, 22:09
http://www.xum.ir/images/2014/09/03/wc3_fan_art_92158d8.jpg
خلاصه:

پس از شکست لیچ کینگ از محافظین، لیچ کینگ برای جمع آوری ارتشی از قهرمانان تلاش می کند تا شکست بزرگی که از محافظین متحمل شده بودند را جبران کند.
نخستین قهرمانان(رویین تنان) سول (soul keeper) و اسلاردر( slarder) هستند که به لیچ کینگ می پیوندند. از طرفی محافظین بسیار قوی تر شده بودند و قهرمانان زیادی از جمله هاسکار(huscar) فرماندهی آنان را بر عهده داشتند.
یک کتاب بسیار زیبا با قهرمانان متنوع که می توانید خود قهرمان خود را انتخاب کنید.

این کتاب چند جلدی است.

دانلود مقدمه (http://uplod.ir/gbaz5ihb0ki9/avengers.pdf.htm)

دانلود مقدمه از پیکو فایل (http://s5.picofile.com/d/0ee4371f-a553-4ec8-b778-9b41cda479a6/avengers.pdf)

دانلود فصل 1 (http://s5.picofile.com/file/8138989776/%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B2%D8%A7% D9%86_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%A7%D9%88%D9%84.pdf.ht ml)

دانلود فصل 2 (http://uplod.ir/omozz5lh4wwp/%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B2%D8%A7% D9%862.pdf.htm)


ویراستار: helt

نویسنده: mars

کاور: bookbl

صفحه آرا: mars

tars15
2014/09/02, 22:10
ممنونم دوست عزیز منتظر بقیه ش هستم

MaRs
2014/09/02, 22:12
ممنونم دوست عزیز منتظر بقیه ش هستم

مقدمه گذاشته شد می تونید دانلود کنید

HELT
2014/09/02, 22:32
مهراد خیلی هیجان انگیز بود زودتر بنویس بقیشو میخوام ویرایشش کنم! از این داستانا دوسسسسسس دارمممممم!:):دی
منتظرما......
زودتر!:دیدو:

MaRs
2014/09/02, 22:35
مهراد خیلی هیجان انگیز بود زودتر بنویس بقیشو میخوام ویرایشش کنم! از این داستانا دوسسسسسس دارمممممم!:):دی
منتظرما......
زودتر!دیدو:

خوشحالم خوشت اومده.
مرسی
حتما فردا فصل 1 رو می نویسم

HELT
2014/09/02, 22:38
خب پس منتظرم!:)

MaRs
2014/09/02, 22:39
راستی من اشتباهی به جای اینکه تو دستبه ندی ها بزارم نویسندگان جوان گذاشتم فانتزی
یکی از مدیرا منتقل کنه از فانتزی به نویسندگان جهان
@Hermion (http://forum.pioneer-life.ir/member.php?u=505)


@ Cyrus-The-Great (http://forum.pioneer-life.ir/member.php?u=1024)
Cyrus-The-Great

Prince-of-Persia
2014/09/03, 00:24
تبریک میگم بالاخره تو هم داستان نوشتی
.
.
خدایی من هر شب الهام هایی میگیرم ...خواب هایی میبینم که نگو و نپرس .....منم بشینم خوابام رو بنویسم

BOOKBL
2014/09/03, 07:56
من دیشب 3 تا ایده به ذهنم رسید همشون از این نیمه قدرت لعنی یه سر و گردن بهتر بودن :| شادم دو سه تا :|
+
کوفت بخوری با رنکت

sir m.h.e
2014/09/03, 09:21
یه داستان درباره وارکرافت
خوبه ادامه بده
یه سوال داشتم
من داستان تبدیل شدن آرتاس به لیچ کینگک رو خوندم
بعد از اون باید کدوم کتاب رو بخونم که ادامه داستان لیچ کینگ باشه؟

snake eyes
2014/09/03, 09:49
خسته نباشی
داستانت خوبه.یه مقدار که از شروعش بگذره بهتر هم میشه.منتظر فصل یک هستم

BOOKBL
2014/09/03, 12:56
یادم نبود عوض شد :|

الآ درستش می کنم :|
MaRs

جایگزین کن:

http://www.xum.ir/images/2014/09/03/wc3_fan_art_92158d8.jpg

+ طراح منم ((66))((66))

R★Star
2014/09/03, 14:14
بالاخره موفق شدم دانلود کنم!:))
باید بگم مقدمه خیلی زیبایی بود!!!
با این ک کم بود اما من لذت بردم و منتظر فصل های بعد هستم!((99))

abramz
2014/09/03, 22:24
می تونم بگم خسته نباشی.

یکی به خطار اینکه مقدمه خوب بود.

اما سعی می کنم در موردش چیزی نگم تا فصل بعدی رو خوندم.

اما قبل از اینکه فصل اول رو بخونم تصمیم دارم قبلش این ها رو بگم :



میتونم بگم که کارت کمی زیرکانه و هم اینکه کمی هم متقلبانه بود. چراکه به نظرم این رو می تونستی توی ژانر فن فکیشن بنویسی. ایمدوارم ناراحت نشی اما من داستانت رو در قالب فن فکیشن بیش تر قبول دارم.






نکته ی بعدی که میخوام بگم اینه که به نظرت کمی مقدمه رو عجولانه شروع نکردی؟ ممکنه بعضی ها مثل خود من مجموعه وارکرافت رو نخونده باشن. اونوقت چه چیزی داری تا بهشون بگی؟ به نظرم اگه اولش کمی در مورد ظهور لیچ کینگ توضیح می دادی خیلی بهتر بود تا اینکه با این کارت خواننده ها رو گیج کنی.






نکته ید یگه ای نمی خوام بگم. به غیر از اینکه به نظرم داستانت تکراری اما شیرینه. همون طور که گفتم سعی می کنم که در مورد فصل ها چیزی نگم تا فصل یک رو هم بخونم.



امیدوارم موفق باشی((201))

MaRs
2014/09/03, 22:31
می تونم بگم خسته نباشی.

یکی به خطار اینکه مقدمه خوب بود.

اما سعی می کنم در موردش چیزی نگم تا فصل بعدی رو خوندم.

اما قبل از اینکه فصل اول رو بخونم تصمیم دارم قبلش این ها رو بگم :



میتونم بگم که کارت کمی زیرکانه و هم اینکه کمی هم متقلبانه بود. چراکه به نظرم این رو می تونستی توی ژانر فن فکیشن بنویسی. ایمدوارم ناراحت نشی اما من داستانت رو در قالب فن فکیشن بیش تر قبول دارم.






نکته ی بعدی که میخوام بگم اینه که به نظرت کمی مقدمه رو عجولانه شروع نکردی؟ ممکنه بعضی ها مثل خود من مجموعه وارکرافت رو نخونده باشن. اونوقت چه چیزی داری تا بهشون بگی؟ به نظرم اگه اولش کمی در مورد ظهور لیچ کینگ توضیح می دادی خیلی بهتر بود تا اینکه با این کارت خواننده ها رو گیج کنی.






نکته ید یگه ای نمی خوام بگم. به غیر از اینکه به نظرم داستانت تکراری اما شیرینه. همون طور که گفتم سعی می کنم که در مورد فصل ها چیزی نگم تا فصل یک رو هم بخونم.



امیدوارم موفق باشی((201))

مرسی از نقدت

ولی باور کن منم کتاب و مجموعه وارکرافت رو نخوندم
این یه چیز جدیده و اصلا به مجموعه اش ربطی نداره

abramz
2014/09/03, 22:34
مرسی از نقدت

ولی باور کن منم کتاب و مجموعه وارکرافت رو نخوندم
این یه چیز جدیده و اصلا به مجموعه اش ربطی نداره

چه خوب!

این رو که گفتی نظرم راجع به کتابت عوض شد.

خب اونوقت اطلاعات کافی درباره ی شخصیت های داستانت داری؟

این طور که گفتی به نظرم حالا دیگه ممکنه یه کتاب واقعی و خوب بشه!((112))

آفرین و همچنین لایک!((201))

MaRs
2014/09/04, 19:47
http://cld.persiangig.com/dl/LkDXJx/%C3%9A%C2%A9%C3%9B%C2%8C%C3%99%C2%86%C3%99%C2%87%2 0%C3%98%C2%AA%C3%99%C2%88%C3%98%C2%B2%C3%98%C2%A7% C3%99%C2%86-%C3%99%C2%81%C3%98%C2%B5%C3%99%C2%84%20%C3%98%C2%A 7%C3%99%C2%88%C3%99%C2%84.pdf

اینم از فصل 1

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

ببخشید اگه یکم دیزاینش به هم ریخته بود. هم خودم هم ویرساتارم سیتممون ریخته به هم.
اگه توی دانلود یا .. مشکل داشتید بهم بگید درستش کنم

Niko
2014/09/04, 20:55
اطلاع میداشتند خوب نبود؟ خب اخه مال گذشته ست
ایول شروعت عالیه
پایان فصلت هم عالیه
خداییش خیلی ادمای با استعدادی تو سایت هستن که دارن کتاب مینویسن
نوشته هات رووونن
خیییییلی خوبه این
راستی نوشته هات یه سری هاش خیلی ادلبی میشن یه سری هاش یکم کمتر
یعنی مثل هم نیستن
ولی خب حدس میزنم دلیل داره اره؟
اورین اورین خیلی خوب نوشتی
ایول

MaRs
2014/09/04, 20:59
اطلاع میداشتند خوب نبود؟ خب اخه مال گذشته ست
ایول شروعت عالیه
پایان فصلت هم عالیه
خداییش خیلی ادمای با استعدادی تو سایت هستن که دارن کتاب مینویسن
نوشته هات رووونن
خیییییلی خوبه این
راستی نوشته هات یه سری هاش خیلی ادلبی میشن یه سری هاش یکم کمتر
یعنی مثل هم نیستن
ولی خب حدس میزنم دلیل داره اره؟
اورین اورین خیلی خوب نوشتی
ایول


آهان من تا جایی که ممکنه سعی میکنم فقط مکالمه ها محاوره ای باشه.
اگه مشکلی داشت تو فصل بعدی درست می کنم و به ویراستارم هم میگم

abramz
2014/09/04, 21:33
سلام مهراد ( یا هر کس دیگه ای که داره این پست رو میخونه:دی )

بدون هیچ چیزی میرم سراغ نقدم :

فصلت زیبا بود((201))

اما کاستی هایی هم داشتhttp://forum.pioneer-life.ir/images/smilies/1%20%2865%29.gif



به نظرت کمی عجولانه فصل رو شروع نکردی؟ خودت فصلت رو با این خیال که من یا کس دیگه ای نوشته بخون. به نظر خودت واقعا یه دفعه ای فصل آغاز نشده؟ می تونستی اول فصل بنویسی : مگانا به سرعت به طرف معبد محافظین حرکت می کرد ( ادامه اش از خودمه ) . با اینکه راه کمی بود، اما مگینا به نفس نفس افتاده بود. قطرات عرق همچون رودی از شقیقه هایش جاری و به گونه هایش می رسیدند؛ سرانجام مانند باران بر زمین چکه می کردند








توی دیالوگ اولت نوشتی : " صدای نازکی از پشت در گفت : که هستی؟ " اونوقت توی یه دیالوگ دیگه گفتی : " می تونی بیای تو " چرا نثرت رو یک جور نمی کنی؟ این جوری به هیچ عنوان ررون نمی شه. در ضمن سطح نوشته هات هم میاد پایین.







به نظرم درمورد شخصیت هات کمی کار کن. به نظر خودت بهتر نیست که یک بیگورافی کامل از مگینا می دادی؟ یا شخصیت های دیگه ت؟ ما که توی سر تو نیستیم. پس فکر کنم بهتر باشه اطلاعاتت کامل باشن.






روی شروع و پایان دادن فصل عات کمی کار کن. شروع و پایان مقدمه ت رو به هیپ عنوان نپسندیدم. شروع این فصلت هم ناامید کننده بود اما پایانش رو دوس داشتم!((201))




امیدوارم ادامه بدی و موفق باشی.((123))

پ.ن :

از الان من رو به عنوان منتقد داستانت بشناس!

ناایمد نشو.

چون هر کسی برای اینکه بتونه داستانش رو بهتر بکنه به منتقد نیاز داره!

منتقذ منم سینائه!

پس ناراحت نشو!

MaRs
2014/09/04, 21:54
http://s5.picofile.com/file/8138919142/%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B2%D8%A7% D9%86_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%A7%D9%88%D9%84.docx.h tml

این با فرمت ورده ولی یکم بیشتر ویرایش شده

خب مرسی از نقدت
من اولش نمیخاستم خواننده رو خسته کنم. ولی سعی میکنم مشکلات رو تو فصل 3 بر طرف کنم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Traxexدر محل عذاب آور زندگی قبلی اش که در زیر زمین (Underdark) بود یک کماندار ماهر بود. تا اینکه با روش شوم گروهش بزرگ شد و به سوی سطح زمین گریخت. وبه گروه Sentinel پیوست این باعث شد یکی از بهترین تیراندازان عرصه نبرد شود. برخی از توانایی های او جلوگیری از قدرت سایر موجودات و جادوی یخی کردن تیر هایش است. با چنین نیروهایی نمی تواند جلوی قدرتش را در مقابل دیگران بگیرد.

این داستان ترکسس

Terrorble و Magina دو پسر پیامبر بزرگ (Prophet) بودند که دارای قدرت الهی بودند.
Terrorble با قدرت زندگی پیوند دارد و Magina در دستانش انرژی دارد. در صورتی که Magina مدت زیادی با جادو در ارتباط باشد ، می تواند مقاومت بدنش را زیاد کند و به سرعتی تا سرعت نور دست پیدا کند. حالا که Terrorble گرفتار تاریکی شده است ، Magina برای رهایی برادرش به Sentinel ها پاسخ مثبت داده است . هر برخورد تلخی باعث می شود جوهره Scourge شیطانی غالب شود در آخر پس از موفقیت باعث بیداری دشمن و انفجار خود به خود از درون می گردد.

خلاصه ی داستان مگینا تا بفهمید چی به چیه


Troll ها از قبیله Darkspear هستند که از سالیان بسیار دور از سرزمین آبا و اجدادی خود به Stranglethorn Vale تبعید شدند از جمله وحشی ترین و خونخوار ترین موجودات جنگجو هستند. این شهرت آنها به خوبی در Huskar دیده می شود. او می تواند با چرخش سریع و کم کردن طول عمر خودش دشمنانش را به تکه های آتش سوزان تبدیل کند. مردمش او را مقدس می دانند و او (Sacred Warrior) بدون ترس از مرگ با میل خود و بعضی وقت ها به تنهایی به نبرد می رود تا Scourge را به پایان ببرد.

هاسکار هم داستان کوتاهش اینه


Paladin به گروه Sentinel پیوست تا انتقام رهبر گروه یعنی فارین را بگیرد . او توسط خود Uther به روش سختی آموزش دیده است. Paladin قدرت این را دارد که نور مقدس را به صحنه نبرد بیاورد. او می تواند روح هم پیمانان را پاک کند و در این فرایند هرچه که در نزدیکش باشد را با شلاق آسیب می رساند. او می تواند از هم پیمانانش در مقابل جادوی نا پاک محافظت کند و وجود او قدرت دشمنانش را از بین می برد. در زمان ضرورت می تواند از خدا بخواهد که او و هم پیمانانش را محافظت کند.

داستان پالادین

کسی که در فاضلاب آزگالور برای خود امپراطوری درست کرد و هیچ کس در آنجا حق حرف زدن و انتخاب نداشت او خیلی روی حرکات شمشیر خودش کار کرد تا سعی کند سرعت خودش به آخرین حد برسونه . مگینابرادر دوقولوی او بود که توانست خودش را از فاضلابات بکشه بیرون و یک آدم درست بشه او سعی کرد تا مقابل شیاطین و جادو های آنها بایستد و توانست کاری کنه که دیگر نتوانند جادو کنند شیطان دست به کار شد و Soul را بر علیه برادرش به حرکت در آورد و به Soul قدرت های جادویی زیادی داد و او را به رویای همیشگیش (آخرین حد از سرعت ) رساند

داستان سول


spirit breaker یک موجود رانده شده از قبیله اسپیریت هوف ها . او به خاطر رانده شدنش ، از آنجا دور شد . باراتروم از روح های سرگردان برای زنده نگه داشتن خود تغذیه می کرد . قرن ها سرگردان و بی هدف بود . تنها و سیاه بخت . Lich King باراتروم را پیدا کرد و او را برای خود استخدام نمود . سرعت غیر طبیعی و قدرت شبح مانند باراتروم ، او را از بند رها کرد . فانوسش او را قادر کرده بود تا بتواند به دشمنانش انرژی زیادی وارد کند و آنها را به صورت ناگهانی به سمت عقب پرتاب کند .با این توانایی ها او می توانست فاصله بین خود و اهدافش را در عرض چند ثانیه بپیماید . او برای هر کس بیشتر از یک حریف است .

داستان بارترام

BOOKBL
2014/09/04, 22:17
نکته خوب اینه که یه شخصیت اصلی نداره که همیشه کارا رو اون انجام بده و این که یک طرف نداره که مشخصاً اون ببره. بیشتر کتابا از اول تا آخر مطمئنن که اون که خوبه می بره و .....

اما این اینطوری نیست.

ولی چرا از صحنه های نبرد این قدر سریع گذشتی ؟؟؟؟ هیچ توصیفی هم از قیافه شخصیت ها نداشتی. اگه به نفر بازیشو ندیده باشه به کل گیج می شه. ایراد اسطوره ای - وارکرافتی هم تا دلت بخواد می گم واست.

اونا چطور مبارزه رو می دیدن ؟؟؟؟ می تونستی توی متن و دیالوگ ها بیشتر توضیح بدی. موفق باشی ((111)) از اون کتابای پر شخصیته که من دوسش دارم :)

FATAN
2014/09/05, 00:16
میخونم میام میگم!! ((72)) میشه فصل اولتم از پیکو بذاری؟!

MaRs
2014/09/05, 12:39
http://s5.picofile.com/file/8138919142/%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B2%D8%A7% D9%86_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%A7%D9%88%D9%84.docx.h tml

این پیکوفایله ولی ورده سیتمم نمیتونه pdf کنه فعلا

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

http://s5.picofile.com/file/8138989776/%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B2%D8%A7% D9%86_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%A7%D9%88%D9%84.pdf.ht ml

اینم pdf شده و ویرایش عالی

MaRs
2014/09/07, 13:39
http://uplod.ir/omozz5lh4wwp/%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B2%D8%A7% D9%862.pdf.htm

فصل2

نیمه شب
2014/09/07, 18:15
زودتر بقیشو بذارید ممنونhttp://forum.pioneer-life.ir/images/smilies/1%20%2865%29.gif

MaRs
2014/09/07, 20:06
دوستان خواهشا اگه میشی نقد کنید و گبید متن رو بیشتر ادبی کنم یا محاوره ای؟
من خودم فقط مکالمات رو محاوره ای کردم . به نظر شما کدومشون بهتره؟ تو فصل 3 ادبی یا محاوره ای؟

sir m.h.e
2014/09/07, 20:54
خوب بهتره شروع کنم مقدمه خوب بود فقط این رنگ پس زمینه و اون رنگ فونتت خیلی رو مخ بود میخواستم فحش بدم
راستی هر هیرویی که معرفی میکنی یه عکس ازش بزار مردم بفهمن قیافشش رو من که مثلا دوتا بازی کردم قیافه بعضیاشون رو یادم نیومد چه برسه به بقیه
خب بریم سراغ فصل اول
این جمله ها رو ببین

به وسیله چند تیر،بسیار مجروح شدبهتره اینجا به جای بسیار از به شدت استفاده کنی

به کمک تیر های یخی خود ، بسیار بارترام را آهسته کرده بود توی این جمله بسیار رو حذف کنی هم مشکلی پیش نمیاد یا از یه کلمه دیگه استفاده کن بسیار باهاش نمیخونه
فصل دو
خب تا اول صفحه سه که مشکلی نداشت

ناگهان مردی که ماسک عجیب و غربی عجیب و غریبی :| درستش کن
خب همینا بود که به نظرم اومد
عکس یادت نره
اممممممممممم مکالمه ها هم گفتاری و بقیه متن نوشتاری بمونه بهتره
حتما ادامش بده

BOOKBL
2014/09/07, 23:18
به نظر من این کتاب اگه محاوره ای بشه باید یکم جنبه طنز بگیره. چون واقعا این ایده و شخصیت ها پتانسیل اینو داره که یکم طنز بشه. وگرنه ادبی بشه ولاغیر

MaRs
2014/09/10, 16:35
با طنزم وافقم. سعی میکنم توی فصل 3 یکم اگه بتونم همین کارو بکنم
ممنون

d.z.sh
2016/12/22, 17:03
سلام خوب احتمالا داستان خوبی میشه چون ادامه ی وارکرافته ولی وارکرافت با اخرین خط داستانیش که یعنی ظهور لیچ کینگ بود تموم شد و بقیه کتابای دیگه ای که میبینید به مطرح کردن حوادث قبل و حتی ماقبل تاریخ دنیای وارکرافت هستند(مثل شکافت و 3 گانه ای که دارن از چشمه محافظت میکنن و اولین ظهور علف های شبه) ولی متاسفانه داستان شما اداامه داستان وارکراف نیست چون اولا لیچ کینگ بوسیله خود ارتاس مرد و اینطور میشه در نظر گرفت که این یه داستان دیگه با شخصیت های وارکرافته و این خودش منو ازیت میکنه البته این نظر منه (که مهم نیست) و طبق اسامی که داخل داستانت اوردی معلوم میشه که خودت دوتا یا دوتا2 بازیمیکنی چون هاسکر (husker که تو هم اشتباه نوشته بودی درستش اینه) از شخصیت های داستان وارکراف نیست ولی خوبه که ادامه بدی به نوشتن چون هر کدامش یک تجربه برات میزاره و در نظر بگیر اگه کتابای وارکرافت را خونده باشی اعم از اینکه نویسنده های متفاوتی دارن ولی لحن اسراار امیزی تو نثرشونه که پیشنهاد میکنم از این نثر استفاده کنی یعنی یک جوری مینویسن که یک دنیای بسیار بزرگ با شگفتی های بسیار و راز های بسیار و افراد قدرتمند بسیار
خیلی خوب خیلی حرف زدم امیدوارم ناراحت نشی