PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مرگ آگاهی



Mrs.Nahid
2014/07/22, 16:49
مرگ، شايد براي خيلي از ما کلمه خوشايندي نباشه، شايد هم ترجيح بديم که خيلي در موردش حرف نزنيم. تقريبا همه ما اطمينان داريم که مرگ حالا حالاها سراغ ما نمياد، اما کافيه به اتفاقات اطرافمون دقت کنيم تا متوجه بشيم که تعداد زيادي از مردن ها براي کساني اتفاق افتاده که مث ما فکر ميکردن هنوز فرصت زيادي دارن!
بنظر مياد عجيب ترين اتفاق دنيا همين مرگه... حتي عجيب تر از تولد.
ما نميدونيم وقتي کسي ميميره چه لحظاتي رو ميگذرونه، چه احساسي داره، اصلا درد ميکشه يا نه؟ خلاصه اينکه نميدونيم آدمها بسختي ميميرن يا به راحتي!؟
از اونجايي که مرگ با روح آدمها طرفه، اين مطلب رو نوشتم که توي سايت يه کم هم به اوضاع روحمون دقيق شيم;-) خواهش ميکنم از تمام بچه هاي زندگي پيشتاز اعم از کساني که به سراي آخرت اعتقاد دارن يا ندارن، اينجا نظر خودشون رو در مورد مرگ بيان کنن، بيايد بحث کنيم که هر کدوم چه ذهنيتي در مورد مرگ داريم؟ چقد فکر ميکنيم که يهش نزديک ايم؟فکر ميکنيم چطور باهاش مواجهه بشيم؟ شاد يا غمگين؟ اصلا نظرمون در مورد مفهوم عزرائيل چيه؟ فکر ميکنيد ميتونيد باهاش رفيق بشيد!؟ و دهها سوال ديگه که شما ميپرسید..

sir m.h.e
2014/07/22, 17:15
مرگ یه کلمه که واسه اکثر افراد ترسناکه
چون ناشناختس
چون کسی تا حالا دربارش تحقیق درست و حسابی نکرده چیزی هم از بعدش معلوم نیست
اما مرگ میتونه یه دوست باشه یه دوستی که قراره به سراغت بیاد یه روزی و یه جایی
دنیا فانی و کسی نمیتونه توش باقی بمونه
پس میتونی انتخاب کنی که تو کل زندگیت از مزگ هراسون باشی یا نه مثل یه دوست که قراره بیاد منتظرش باشی
من طبق حرف قرآن که میگه هرکس موقع مرگ فرشته مرگ رو یه جور میبینه اینجوری واسه خودم فکر میکنم
اگه مرگ رو یه دوست بدنی و براش آماده باشی و نیکوکاری کنی مثل یه دوست میاد پیشت اگر هم نه ازش بترسی و دوری کنی ترسناک خواهد بود (دوری رو میتونید انجام کار بد رو هم بدونید )
الان حرفای بیشتری ندارم در این باره
بقیه هم نظر بدن تا منم باز سرش بحث کنم

master
2014/07/22, 17:52
وقتی عزیزی از دست میره، فکر کنم بخش بسیار کوچکی از غم از جنس دلسوزی و حس ترحم نسبت به او باشه. در واقع شاید بیشتر به خاطر تنهاتر شدن خودمان و تحمل جای خالی او احساس سختی و غم می کنیم.
اما قسمت عمیق تر و ناخودآگاه تر این غم شاید از جنس نوعی حیرت و منگی نسبت به کار این دنیا باشه. هر جوره که سعی می کنیم درکش کنیم باز به نحوی عاجزیم. و من حدس می زنم به خاطر اینه که فکر می کنیم "زندگی، و در نهایت مرگ". می گیم "مرگ و زندگی". کمتر بهش به عنوان "نظام زندگی-مرگ" نگاه می کنیم. مثل اینکه دو پولی برای یک سیستم تسمه چرخ باشن.
چند وقت پیش با یکی از بچه ها حرف می زدم. بحث غذا بود. اینکه آدم از یه غذای لذیذ میل کنه، خیلی مهم نیست چقدر باشه، نفس لذت بردن حتی از یک لقمه اصالت داره. شاید اگه می تونستیم تنها یک روز از زندگی لذت ببریم واقعا کافی باشه. صبح از طلایی طلوع لذت ببری، تو راه که می ری سر کار برای خودت سوت بزنی، برگردی خونه یک لیوان چایی از دست همسرت بگیری، به بازی بچت لبخند بزنی، و شب با آرامش سرتو بذاری زمین. شاید هم زندگی فرصتیست تا به این جا برسیم.
و این نزاع بی انتها برای رسیدن به حد تعادل، نه افسرده و نا امید، نه غرق در این بازی 70 ساله.
میل به بقا و زنده موندن بخشی از غریزه ی ماست و به خاطر همین غریزه هست که تا حالا نسل بشر ادامه داشته. بخشی از ترس ما از مرگ به نظرم غریزیه و قابل انکار یا سرکوب نیست. اما حداقل از نظر روانی و روحی به نظرم می توان نظر مثبت تری نسبت به مرگ داشت

amirhbi77
2014/07/22, 18:18
من برداشتم از مرگ یک خلا و پوچی پایان ناپذیر است یک حس تهی
من درباره ی مرگ که به سراغم بیاد فکر کنم یک ارامش دردناکی به ادم بدهد که در ان
همان حرف های اولیه ام پوچی و خلا باشد
این نظر من است

Mrs.Nahid
2014/07/23, 15:33
ممنونم از دوستاني که نظر گذاشتن، از اول شرو ميکنم اينکه m.h.e، گفتيد تحقيق درست و حسابي نشده ، بنظرم هييييچ وقت بشر نميتونه تحقيق جامعي در مورد مرگ داشته باشه، بعلاوه شما فکر ميکنيد اگر همچين تحقيقي بشه واقعا ترس بشر کمتر ميشه از مرگ؟؟
دوست ديگه master گفتن که بيشتر غصه ما بعد از مرگ بخاطر خودمونه ، اينو قبول دارم و بنظرم نصف ديگرش ناآگاه بودن از سرنوشت اون از دست رفته س که نميدونيم واقعا بعد ازين چه اتفاقاتي براش ميفته.
دوست اخر هم گفتن معني مرگ براشون پوچيه، يعني هيچ زندگي رو بعد از مرگ براي فرد قايل نيستين؟ البته اگه مايليد پاسخ بديد، اينکه فکر ميکنيد مرگ پايان هميشگيه انسانه؟

نیلوفر آبی
2014/07/24, 14:46
مرگ برای آدمایی که توی این دنیا کار های خوبی انجام دادن، مثل بوییدن یه گل خوشبو هست
و برای اونایی که توی این دنیا هیچ کار خیری انجام ندادن مرگ براشون خیلی دردناکه.


پس بیاین تواین دنیا کار های خوبی انجام بدیم

smhmma
2014/07/24, 16:05
مرگ، شايد براي خيلي از ما کلمه خوشايندي نباشه، شايد هم ترجيح بديم که خيلي در موردش حرف نزنيم. تقريبا همه ما اطمينان داريم که مرگ حالا حالاها سراغ ما نمياد، اما کافيه به اتفاقات اطرافمون دقت کنيم تا متوجه بشيم که تعداد زيادي از مردن ها براي کساني اتفاق افتاده که مث ما فکر ميکردن هنوز فرصت زيادي دارن!
بنظر مياد عجيب ترين اتفاق دنيا همين مرگه... حتي عجيب تر از تولد.
ما نميدونيم وقتي کسي ميميره چه لحظاتي رو ميگذرونه، چه احساسي داره، اصلا درد ميکشه يا نه؟ خلاصه اينکه نميدونيم آدمها بسختي ميميرن يا به راحتي!؟
از اونجايي که مرگ با روح آدمها طرفه، اين مطلب رو نوشتم که توي سايت يه کم هم به اوضاع روحمون دقيق شيم;-) خواهش ميکنم از تمام بچه هاي زندگي پيشتاز اعم از کساني که به سراي آخرت اعتقاد دارن يا ندارن، اينجا نظر خودشون رو در مورد مرگ بيان کنن، بيايد بحث کنيم که هر کدوم چه ذهنيتي در مورد مرگ داريم؟ چقد فکر ميکنيم که يهش نزديک ايم؟فکر ميکنيم چطور باهاش مواجهه بشيم؟ شاد يا غمگين؟ اصلا نظرمون در مورد مفهوم عزرائيل چيه؟ فکر ميکنيد ميتونيد باهاش رفيق بشيد!؟ و دهها سوال ديگه که شما ميپرسید..

ممنون از تاپیک قشنگت
من الان یکم دچار دوگانگی شدم که ایا این تاپیک رو به بخش اعتقادات انتقال بدم یا نه
بگذریم

اول که من خود با عزرائیل رفیق هستم
هر جمعه می ریم پارک روبروی خونمون و یه دست شطرنج بازی می کنیم
ناگفته نمونه که همیشه یه دو سه نفری اونجا میوفتن می میرن
بعله


والا از دید من اصلا ناخوشایند نیست
درمورد اعتقاد به سرای اخرت من نمی م اعتقاد دارم یا ندارم
ولی دوتا اعتقاد اساسی تا به حال دیدم مردم دارن
اولیش اینکه بعد از مرگ ادما نیست می شن
که در این صورت دیگه این زندگی روی زمین ما نمی تونه عادلانه بشه
همچنین ترس از مرگ دیگه بیهوده می شه اخه وقتی بعد از مرگ نیست بشیم که دیگه وجود نداریم تا از این که نیست شدیم ناراحت بشیم یا بترسیم یا درد بکشیم
درواقع احساسی وجود نخواهد داشت که بخوایم به خاطرش غصه بخوریم
مثل قبل از تولد
ما قبل از تولد وجود نداشتیم که بخوایم دوست داشته باشیم متولد بشیم یا نشیم
زمانی که وجود پیدا کنیم این موضوع برامون مهم میشه
درنتیجه اینکه الان از مرگ بترسیم خیلی جالب نیست


نظریه دوم همون سرای اخرت و بهشت و جهنم هست که از دید من اگر دنیا بخواد عادلانه باشم خیلی سیستم پیچیده ای باید داشته باشه
و توی این حالت هم اینه که هرکس ادمی باشه که به دیگرون ظلم نکرده باشه(حداقل نه چندان) و کارهای وب کرده باشه که نباید دیگه ترس خاصی داشته باشه چون اگر یه ادم خوب فارق از اینکه چه دینی هست به جهنم بره تا حدی با عدالت مقایرت داره پس اگر سیستم عادلانه باشه می ره بهشت(که البته مسخره هست سیستم بهشت و جهنم وجود داشته باشه اما عادلانه نباشه) که در این صورت نباید هیچ ترسی داشته باشه
اونیم که میره جهنم که کلا قضیش جدا هست
پس درکل اگر همه ما سعی کنیم انسان های خوبی باشیم دیگه نباید ترس خاصی از مرگ داشته باشیم

Mrs.Nahid
2014/07/24, 17:30
ممنونم نيلوفر، درست ميگي اما بنظر من حتي آدمهاي خوب هم وقتي بوي مرگ به مشامشون برسه دلشون ميلرزه!
آقاي محمد حسين،ممنون از لطف شما، خوبه که با ازرائيل رفيقي، پس باهاش صحبت کن که اون چند نفرو نبره با خودش:-) بنظر من صرف نظر ازينکه آخرت وجود داره يا نه، نفس نيست شدن هراسناکه، بعلاوه اينکه ما نميدونيم چطور نيست ميشيم هم مزيد بر علت ميشه، بيشتر ما از راههاي مردن ميترسيم، خفگي، سوختگي، تصادف، غرق شدن، مريضي، ..... اينم بخشي از ترس از مرگه!
در مورد اينکه گفتي آدم صرف نظر ازينکه چه ديني داشته باشه ، در صورت خوب بودن بايد به بهشت بره، منم کاملا موافقم باهات و نميتونم باور کنم که حتي آدم خوباي بي دين به جهنم برن! در کل بنظرم ادم خوب بودن هم تا حدي از ترس مرگ کم ميکنه، و نيستي بذات !ترسناکه