abramz
2014/07/05, 16:36
کیمیاگر، نام داستانی است اثر نویسنده ی گونه ی وحشت اچ. پی. لاوکرفت می باشد .
او این اثر را در سال ۱۹۰۸ در هجده سالگی خود نوشت و آن را در سال ۱۹۱۶ در شماره ی ماه نوامبر مجله ی آماتورهای متحد به چاپ رسانید .
http://wiki.fantasy.ir/images/thumb/2/22/Alchemist.jpg/180px-Alchemist.jpg
خلاصه ی ماجرا :
داستان به روایت اول شخص از جانب قهرمان داستان با نام آنتونیو سی روایت میشود .
صدها سال قبل ، نیای اشراف زاده ی آنتونیو ، موجب مرگ یک ساحرِ بدنام به نام مایکل ماوسوی شده بوده است .
فرزند پسرِ این ساحر ، به نام چارلز ساحر قسم می خورد که انتقام پدرش را نه فقط از وی بلکه از تمام اعقابش بگیرد .
او این خاندان را نفرین می کند که تمام اولاد پسرش در هنگام رسیدن به سن ۳۲ سالگی بمیرند .
بعد از سال ها ، بخش های عمده ای از قصر ویرانه شده است و هیچ کس از خاندانشان باقی نمانده است جز آنتونیو و خدمتکار وفادارش پیر که آنتونیو را روی زانوی خویش پرورانده است .
آنتونیو بزرگ می شود و ۳۲ سالگی اش نزدیک میشود .
هنگامی که خدمتکار پیرش می میرد و او کاملا تنها می شود ، تصمیم می گیرد به اکتشاف قسمت های متروک قصر بپردازد .
او فضایی مهر و موم شده در قسمتی قدیمی از قصر پیدا میکند . زیر این فضا دالانی است که بر سرش دری قفل شده قرار دارد .
درست پیش از آنکه از دالان خارج شود ، متوجه میشود در باز شده و کسی در آستانه اش ایستاده است .
مرد تلاش می کند او را بکشد ولی آنتونیو پیش دستی کرده و آن مرد را از پای در می آورد .
آخرین سخنان مرد مشخص میکند که او کسی نیست جز چارلز ساحر.
او توانسته است به فرمول افسون اکسیر حیات دست یابد و تمام این اعصار ، اعضای خانواده ی آنتونیو را به قتل رسانده است .
تایپ:
abramz
او این اثر را در سال ۱۹۰۸ در هجده سالگی خود نوشت و آن را در سال ۱۹۱۶ در شماره ی ماه نوامبر مجله ی آماتورهای متحد به چاپ رسانید .
http://wiki.fantasy.ir/images/thumb/2/22/Alchemist.jpg/180px-Alchemist.jpg
خلاصه ی ماجرا :
داستان به روایت اول شخص از جانب قهرمان داستان با نام آنتونیو سی روایت میشود .
صدها سال قبل ، نیای اشراف زاده ی آنتونیو ، موجب مرگ یک ساحرِ بدنام به نام مایکل ماوسوی شده بوده است .
فرزند پسرِ این ساحر ، به نام چارلز ساحر قسم می خورد که انتقام پدرش را نه فقط از وی بلکه از تمام اعقابش بگیرد .
او این خاندان را نفرین می کند که تمام اولاد پسرش در هنگام رسیدن به سن ۳۲ سالگی بمیرند .
بعد از سال ها ، بخش های عمده ای از قصر ویرانه شده است و هیچ کس از خاندانشان باقی نمانده است جز آنتونیو و خدمتکار وفادارش پیر که آنتونیو را روی زانوی خویش پرورانده است .
آنتونیو بزرگ می شود و ۳۲ سالگی اش نزدیک میشود .
هنگامی که خدمتکار پیرش می میرد و او کاملا تنها می شود ، تصمیم می گیرد به اکتشاف قسمت های متروک قصر بپردازد .
او فضایی مهر و موم شده در قسمتی قدیمی از قصر پیدا میکند . زیر این فضا دالانی است که بر سرش دری قفل شده قرار دارد .
درست پیش از آنکه از دالان خارج شود ، متوجه میشود در باز شده و کسی در آستانه اش ایستاده است .
مرد تلاش می کند او را بکشد ولی آنتونیو پیش دستی کرده و آن مرد را از پای در می آورد .
آخرین سخنان مرد مشخص میکند که او کسی نیست جز چارلز ساحر.
او توانسته است به فرمول افسون اکسیر حیات دست یابد و تمام این اعصار ، اعضای خانواده ی آنتونیو را به قتل رسانده است .
تایپ:
abramz