PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عدل الهی



AVENJER
2014/06/11, 08:54
مقدمه


در این بحث قبل از هر چیز باید این نکته روشن شود که چرا عدالت که یکی از صفات خداست از سوی علمای بزرگ به عنوان یک اصل از اصول پنجگانه دین شناخته شده است؟


خداوند عالم، قادر، عادل، حکیم، رحمان، رحیم، ازلی، ابدی، خالق ، رازق و ... است؛ چرا از میان این همه صفات، فقط عدل برگزیده شد و یکی از اصول پنجگانه دین مقرّر گردید؟

می‌توان این گونه پاسخ داد:

1- عدالت از میان صفات خدا چنان اهمیتی دارد که بسیاری از صفات دیگر به ان بازگشت می‌کنند؛ زیرا «عدالت» به معنی وسیع کلمه، قرار دادن هر چیز در جای خودش است، در این صورت، حکیم و رزاق و رحمان و رحیم و مانند انها بر ان منطبق می‌گردند.


2- مسئله معاد نیز متکی به مسئله « عدل الهی» است؛ رسالت پیامبران، مسئولیت امامان نیز با مسئله عدالت خدا ارتباط دارد.

3- در آغاز اسلام، اختلافی در مسئله عدالت پروردگار در گرفت:


گروهی از مسلمانان اهل سنت که «اشاعره» نامیده می‌شدند گفتند در مورد خدا عدالت و ظلم مفهوم ندارد، تمام هستی ملک خداست و به او تعلق دارد و هر کاری عین عدالت است. آنها می‌گفتند: عقل ما خوبی و بدی را به تنهایی نمی‌تواند درک کند، حتی خوبی نیکی کردن و بدی ظلم.


گروه دیگری از اهل سنت که «معتزله» نامیده شدند و تمام جمعیت «شیعه» معتقد به اصل عدالت در مورد پروردگار بودند و می‌گفتند او هرگز ظلم و ستم نمی‌کند.(جلوتر اشاره میشود که ظلم و ستم ناشی از چه چیزی هستند.)


4- فروع دین همواره پرتو‌ای از اصول دین است و پرتو عدالت پروردگار در جامعه بشری فوق‌العاده مؤثر است و مهم‌ترین پایه جامعه انسانی را عدالت اجتماعی تشکیل می‌دهد، انتخاب اصل عدالت به عنوان یک اصل از اصول دین، رمزی است به احیای عدل در جوامع بشری و مبارزه با هرگونه ظلم و ستم.


عدالت چیست؟


کلمه عدالت یعنی:


1- قرار گرفتن هر چیز در جای خویش.

2- مراعات حقوق افراد.

معنی عدالت خداوند این است که نه حقّ کسی را از بین می‌برد؛ و نه حقّ کسی را به دیگری می‌دهد؛ و نه در میان افراد تبعیض قائل می‌شود.


فرق میان مساوات و عدالت


گاهی عدالت با مساوات اشتباه می‌شود و گمان می‌رود معنی عدالت آن است که رعایت مساوات شود؛ در حالی که چنین نیست.


در عدالت هرگز مساوات شرط نیست، بلکه استحقاق و اولویتها باید در نظر گرفته شود.

عدالت آن است که هر موجودی به میزان حقّ، استحقاق و لیاقت خود سهمی دریافت کند.


حُسن و قُبح عقلی


دانستن این نکته لازم به نظر میرسد که عقل ما «خوبی» و « بدی» را تا حدود قابل توجهی درک می‌کند. مثلا ً می‌دانیم عدالت و احسان خوب است و ظلم و بخل بد است که حتی قبل از اینکه دین و مذهب ار این امور سخن گوید برای ما روشن بوده است.


گروهی از مسلمین به نام اشاعره، منکر حُسن و قُبح عقلی شده اند و راه شناخت خوبی و بدی را، حتی در مَثَل عدالت و ظلم و مانند آنها فقط شرع و مذهب دانسته اند،که این امر اشتباه محض است.



سرچشمه ظلم چیست؟


سر چشمه ظلم یکی از امور زیر است:


1- جهل: گاهی ادم ظالم به راستی نمی‌داند چه می‌کند؛ نمی‌داند حق کسی را پایمال می‌سازد و از کار خود بی‌خبر است.

2- نیاز: گاهی نیاز به چیزهایی که در دست دیگران است انسان را وسوسه می‌کند که دست به این عمل شیطانی بزند، در حالی که اگر بی نیاز بود در این گونه موارد دلیلی بر ظلم نداشت.(به همین دلیل دولت قضّات را از نظر مالی تا حدودی بی‌نیاز می‌کند.)

3- عجز و ناتوانی: گاه انسان مایل نیست در ادای حقّ دیگران کوتاهی کند اما قدرت و توانایی این کار را ندارد و ناخواسته مرتکب ظلم می‌شود.

4- خودخواهی، کینه توزی و انتقامجویی: گاه هیچ‌یک از عوامل فوق در کار نیست، اما «خودخواهی» سبب می‌شود که انسان به حقوق دیگران تجاوز کند و یا «حس انتقامجویی» و « کینه‌توزی» اورا وادار به ظلم و ستم می‌کند و یا روح «انحصار‌طلبی» سبب تعدی به دیگران می‌شود.


از آنجایی که هیچ یک از این اصفات شامل خداوند متعال نمی‌شوند پس دلیلی برای قبول نداشتن عدالت خداوند وجود ندارد زیرا خداوند به هیچکس ظلم نمی‌کند.




منبع: کتاب پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان نوشته آیت الله مکارم شیرازی
__________________________________________________ _____________________________________________
خدا میدونه چقدر زور زدم که کلی متنو تو انقدر خلاصه کنم اگر جاییش براتون نامفهوم بود بگید.