این جا زنی عاشقانه می بارد

[Hermion]

7467

نام کتاب:این جا زنی عاشقانه می بارد
نویسنده:فاطمه حیدری کاربر نودوهشتیا
خلاصه:
گاه در چشمان بیمارش میدوزم! بغض را قورت میدهم …
اما …
نه نمیشود.. همیشه باریدن یعنی زن ، زن یعنی همیشه باریدن!
اینجا هوا ابریست ، آنجا را نمیدانم! اینجا نفس تنگ است ، آنجا را نمیدانم! اینجا دنیایم اندازه آغوشیست که یکبار هم لمسشان نکرده …
اینجا… نجیبانه دور میشوم ، نانجیبانه قلبم پا میکوبد!
اینجا زنی عاشقانه میبارد …
اشتباه نکن… همه جا زنان میبارند … گاهی عاشقانه ، گاهی عارفانه ، گاهی …
گاهی زنان تنها میبارند ، بی هیچ بهانه …

من که تازه دانلود کردم بشینم امشب بخونم(فک نکنم بشه همچنان کلی درس نخونده دارم و کلی کار نکرده:() ...ولی نظرها می گن خیلی عالیه و کلی از نویسنده تعریف کردن(من شخصا یادم نمی یاد کتابی از ایشون خونده باشم.)....تا الان 153 نفر هم توصیه کردن بخونینش پس نباید کتاب بدی باشه....

این جا زنی عاشقانه می بارد pdf

(http://dl2.98ia.com/book/1745%20-%20Inja%20Zani%20Asheghaneh%20Mibarad(wWw.98iA.Com ).zip)

http://www.forum.98ia.com/


(http://dl2.98ia.com/book/1745%20-%20Inja%20Zani%20Asheghaneh%20Mibarad(wWw.98iA.Com ).zip)

[haniyeh]

من در حال خوندن رمان حوا نام دیگر من است از این نویسنده هستم.((201))
قلم خوبی داره... واقعا خوب می تونه فضاسازی و شخصیت سازی کنه... با بازی با کلمات مشکلی نداره و ایده هاش مشکلات جامعه رو به رخ می کشن.
من واقعا قلمش رو دوست دارم:)

[Hermion]

من در حال خوندن رمان حوا نام دیگر من است از این نویسنده هستم.((201))
قلم خوبی داره... واقعا خوب می تونه فضاسازی و شخصیت سازی کنه... با بازی با کلمات مشکلی نداره و ایده هاش مشکلات جامعه رو به رخ می کشن.
من واقعا قلمش رو دوست دارم:)

دیشب چند صفحه ایش رو خوندم...
راستش من این نوع قلم رو خیلی نمی پسندم.
البته اینا بستگی به سلیقه داره
این سبک نوشتن خیلی هنر می خواد و نویسنده ی 18 ساله واقعا خوب از پسش در اومده...موضوع هم باید خوب باشه ولی من قلم برام مهم تره پس نمی تونم بخونم.
ولی مطمئنا هر وقت تنوع بخوام میام سراغ این کتاب

[Fateme]

خب اين كتاب دو تا ويژگي خاص داره، يكي قلم خاصشه كه بسيار با قلم هاي ديگه اي كه تو أكثر رمان ها ديده ميشه فرق داره و نوع قلمش باعث شده داستان بار ادبي زيادي داشته باشه.توصيف هاي جالبي داره مثلا يك جاش بود براي گريه كردن گفت: و اشك از چشمانم خودكشي مي كرد
ديگري شخصيت هاي خاصش هستن، اينجا نه خبري از كل كل هست، نه يك وابستگي الكي كه باعث تحقير طرفينه...يك عاشقانه بسيار أروم و ملايم كه قشنگ ذره ذره تو وجودت ميشينه...شخصيت هاش سنگين رنگين هستن، خصوصا رهام!

خطر اسپويل:
من كه كلا تا اخر داستان باورم نشد رهام مرده، هنوزم از نظرم رهام زنده است دارن دروغ ميگن...خداييش ها!!!! اصلا اينكه زد رهامو كشت به نظرم داستانو خراب كرد...اگه رهام مي موند خيلي بهتر ميشد از نظرم ((95))

[Hermion]

خب اين كتاب دو تا ويژگي خاص داره، يكي قلم خاصشه كه بسيار با قلم هاي ديگه اي كه تو أكثر رمان ها ديده ميشه فرق داره و نوع قلمش باعث شده داستان بار ادبي زيادي داشته باشه.توصيف هاي جالبي داره مثلا يك جاش بود براي گريه كردن گفت: و اشك از چشمانم خودكشي مي كرد
ديگري شخصيت هاي خاصش هستن، اينجا نه خبري از كل كل هست، نه يك وابستگي الكي كه باعث تحقير طرفينه...يك عاشقانه بسيار أروم و ملايم كه قشنگ ذره ذره تو وجودت ميشينه...شخصيت هاش سنگين رنگين هستن، خصوصا رهام!

خطر اسپويل:
من كه كلا تا اخر داستان باورم نشد رهام مرده، هنوزم از نظرم رهام زنده است دارن دروغ ميگن...خداييش ها!!!! اصلا اينكه زد رهامو كشت به نظرم داستانو خراب كرد...اگه رهام مي موند خيلي بهتر ميشد از نظرم ((95))

آخ دقیقاااااااااا ...من نشستم خوندم ولی کلی خورد تو ذوقم....چ کاری بود آخه؟؟؟؟؟؟؟؟
اصن داغون شد داستان...باید همون جوری نرم ادامه اش می داد

[طلایی]

این کتاب جلد دوم هم داره
چرا هر دو جلد رو نذاشتین ؟

[MIS_REIHANE]

لینک خرابه