PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خیزش resurrection جلد اول



sara 1373
2014/02/05, 15:36
سلام . امیر رضا هستم 14 ساله .
بعد از سه سال کتاب خوندن تصمیم گرفتم یه موضوعی رو که چند وقت بود تو فکرش بودمو بنویسم .
میدونم اشکالات زیاد داره و لی لطفا تمام انتقاداتتون رو راجع به اسامی و... بگین و لطفا تا آخر فصل بخونین .
اسم جلد اول خیزش از دوگانه آخر الزمان است .
هیچی دیگه دان کنین .((71))
خلاصه داستان :در 3000 هزار سال پیش شیاطین به زمین هجوم آوردند . پس از سالها ویرانی بالاخره آتیس محافظ زمین از خواب برخاسته و با کمک اجنه به مقابله با انان شتافت و آنان را شکست داد . پیش از مرگش پیشگو پیش بینی کرده بود که در چند صد سال آینده شیاطین مجددا با نیرویی بسیار قوی تر به زمین باز میگردند . پس آتیس سه قدرتش را : آب ، آتش و زمین را به اجنه سپرد و به خواب ابدی فرو رفت .
پس از 3000 سال رهبر شیاطین به زمین باز گشت و قدرتش را به مترسکی که بررای انتقام از انسان ها هرکری میکرد اهدا کرد . از سمتی دیگر اجنه به دنبال پیدا کردن صاحبان سه قدرت اند ...
ویلیام مارکو جلد اول این حماسه را رقم میزند .

کاور :

http://www.uploadax.com/images/84387321054279650308.jpg (http://www.uploadax.com/)


--------------------------------------------------------------------------------------------------------
دانلود فصل اول (http://s5.picofile.com/file/8112480226/RESURRECTION_PART_1.pdf.html)

دانلود فصل دوم (http://s5.picofile.com/file/8112479634/RESURRECTION_part_2.pdf.html)

فصل ها کمی اصلاح شدند .

دانلود فصل سوم (http://s5.picofile.com/file/8112903450/RESURRECTION_part_3.pdf.html)

دانلود فصل یک تا سه در یک pdf (http://s5.picofile.com/file/8112903642/RESURRECTION_part_1_3.pdf.html)

فصل چهارم (http://s5.picofile.com/file/8113536050/RESURRECTION_part_4.pdf.html) ( ویرایش شده توسط smajids )

فصل پنجم (http://s5.picofile.com/file/8114867576/RESURRECTION_part_5.pdf.html)

M.Mahdi
2014/02/05, 18:24
هوم خوب ایدت جالب بود ولی اون بخش اول مقدمت یه ذره کلیشه ای بود


اکسو به زمين هجوم آوردند.پس از سالها ويراني سر انجام اژدهايي به ۳۰۰۰ سال قبل شياطين به رهبر
نام آتيس - محافظ زمين - از خواب برخواسته و به کمک اجنّه به مقابله با شياطين شتافت . پس از سالها
نبرد سخت و خونين سرانجام شياطين شکست سختي خورده و به دستور آتيس تمام افراد براکسوکشته و
به جهنم فرستاده شدند و براکسو نيز به سرزمين خودش تبعيد شد تا سرزميني خالي حکومت کند. عده
از افرد آتيس جنگ در جنگ کشته شدند و خود او نيز به دليل جراحات بسيار پس از مدتي نابود زياد
شد

یعنی تو خیلی از فیلما و کتابا ( بیشتر فیما ) بوده و کسی ازش استفاده نمییکنه

ایراد خاص دیه ای ندیدم ولی قشنگ بود ادامه بده ((71))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

هوم خوب ایدت جالب بود ولی اون بخش اول مقدمت یه ذره کلیشه ای بود


اکسو به زمين هجوم آوردند.پس از سالها ويراني سر انجام اژدهايي به 􀆽 ۳۰۰۰ سال قبل شياطين به رهبر
نام آتيس - محافظ زمين - از خواب برخواسته و به کمک اجنّه به مقابله با شياطين شتافت . پس از سالها
نبرد سخت و خونين سرانجام شياطين شکست سختي خورده و به دستور آتيس تمام افراد براکسوکشته و
به جهنم فرستاده شدند و براکسو نيز به سرزمين خودش تبعيد شد تا سرزميني خالي حکومت کند. عده
از افرد آتيس جنگ در جنگ کشته شدند و خود او نيز به دليل جراحات بسيار پس از مدتي نابود 􀆽 زياد
شد

یعنی تو خیلی از فیلما و کتابا ( بیشتر فیما ) بوده و کسی ازش استفاده نمییکنه

ایراد خاص دیه ای ندیدم ولی قشنگ بود ادامه بده ((71))

lionheart
2014/02/05, 18:50
مرسی داستان زیبایی بود منتظر ادامش هستیم تا نظر بدم

Percy Jackson
2014/02/05, 19:01
قشنگه...ولی احتیاج به فکر و کار بیشتری داره....
در ضمن به مدیر ویرایش یه سری بزن احتیاج به ویراستاری داره داستانت
ولی در کل عالی بود برای شروع.....منتظر بقیش هستم ادامه بده
سربلند و پیشتاز باشید(خخخخخ تیکه کلام اخر پست انتقادی ژوپیتر)

sara 1373
2014/02/05, 20:02
واقعا از همتون ممنونم . چشم حتما . واقعا فکر نمیکردم توسه ساعت این قد آدم نظر بدن .
((212))((2))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

مهدی جان اون قالب کلی داستانه که معلوم میکنه موضوع چیه .

JuPiTeR
2014/02/05, 21:51
http://forum.pioneer-life.ir/thread2227.html

sara 1373
2014/02/06, 14:38
سلام
اگه بتونم شاید تا فردا فصل دوم رو ارائه بدم .
با تشکر

erfan
2014/02/07, 13:16
دایان قشنگی بود((46)) منتظر ادامش هستم.

sara 1373
2014/02/07, 13:27
خب سلام اینم فصل دو .
قبول دارم فصل یکش زیاد ایراد داشت . ولی تو این فصل سعی کردم خیلی حرفه ای تر کار کنم . خواهش میکنم نظراتتون رو بنویسید .

دانلود فصل دو (http://s5.picofile.com/file/8112318550/RESURRECTION_part_2.pdf.html)

تا سه یا چهار روز دیگه فصل سه روهم مینویسم .((48))((200))((58))

Percy Jackson
2014/02/07, 14:54
خیلی قشنگ بود...
داری خوب روند داستان رو پیش میبری...............

sara 1373
2014/02/07, 15:22
اختیار دارین خیلی ممنون

Warrior
2014/02/07, 17:12
خوب، بریم درباره داستان نظر بدیم، تریجحا بیشتر نظراتم از فصل دوم هست.((200))

اول یک سوال، این جمله پایین رو بخون ببین چه معنی می ده؟((79))

او هنگامی که بیدار شد ناله های گربه ماده بیشتر شده بود

و بعدش نوشتی:


ویلی وقتی به هوش آمد ابتدا فقط گوش هایش می شنید

بهتر یکم روی جمله بندیت کارکنی.البته بقیه داستان جمله بندیش خوبه ولی این یکی بنظرم خیلی تو چشم بود ولی من اگر بودم اینطوری مینوشتم.

ویلی پس از بیدار شدنش هم احساس خوبی نداشت اما این احساس حالا برایش تشدید شده بود، با به هوش آمدنش فقط گوش هایش بودند که به او یاری می رساندند و چشمان و سایر اعضای بدنش انگار دیگر از خود وجودی نداشتند. صدای گربه ی ماده ای که دقیقا نمی دانست از کجا میآید هر دقیقه برایش بیشتر می شد و به او احساس بدتری می داد.
زیر لب با خودش زمزمه کرد:« باز هم کابوس!»

در ادامه تشبیه رو هیچ وقت فراموش نکن که نیاز اصلی یک نوشته است و با بالا بردنش میتونستی تعداد صفحاتت رو بیشتر کنی.((58))

داستانت از وجه های دیگه بسیار خوب و عالی بود و حتی در ایده هم 1 بود اما بهتر توضیحاتت هم بیشتر کنی(توضیحات بیشتری در باره ویلیام، کشورش، دوستان و آشنیان(اگر داره)، درباره ی شیطان، آتیس و ...)

منتظر ادامه داستانت هستم و امیدوارم موفق و پیروز باشی((200))((48))


پ.ن: یک .یراشگر هم برای خودت جور کن.

sara 1373
2014/02/07, 17:50
بله درسته ممنون ((58))

M.Mahdi
2014/02/07, 22:17
خیلی عالی بود من یه لحظه فک کردم یه نویسنده معروف نوشتش ( البته صفخه ی 4 به بعد ((200)) )

فقط این جمله اشکال نگارشی داشت که به داستان لطمه میزد


بياين بريم . من که ميخوام دوباره درگير يک قتل ديگه بشم

که باید نمیخوام باشه نه میخوام

و دیالوگ های بین دیو ها و ویلی میتونست بهتر و مرموز تر باشه !

موفق باشی و منتظر بعدیم ! ((58))

erfan
2014/02/08, 02:59
قشنگ بود همینطوری ادامه بده داستان سبک خوبی داره.من که خوشم اومد منتظر ادامش هستم.((58))

sara 1373
2014/02/08, 09:49
ممنونم
بله با این که یه دور خودمم میخونمش وولی غلط املایی دیگه پیش میاد
بعدا که یه ویراستار جور کنم بهم خیلی کمک میکنه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

لطفا تمام نظراتتون رو بگید ((46))((10))

سلام دوستان

اگه بتونم امروز یا نهایتا فردا فصل سوم رو قرار میدم .((218))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

کاور اضافه شد

sara 1373
2014/02/11, 12:48
خوب سلام .
اینم فصل سوم .
این فصل خدا وکیلی خیلی قشنگه خواهش میکنم بخونید و نظر بدین . ((70))
و یک pdf کلی از فصل یک تا سه رو پست اول قرار گرفت . ((230))

فصل سوم (http://s5.picofile.com/file/8112903450/RESURRECTION_part_3.pdf.html)

smhmma
2014/02/11, 18:22
افرین خوشم اومد از دو فصل اول هرچند نظرات بچه ها درست بود
درضمن
اول با مدیرویرایش باید تماس بگیری بهت یه ویراستار بده
هرچند الان فاطمه که مدیر ویرایش هست نیستش و شاید تا یه مدتیم نیاد
ولی بهش پیام بده
فصل سه و هم الان می خونم
خداییش من کم پیش میاد نوشته های مردم رو بخونم چون وقتشو ندارم ولی این دفعه یه یه ساعتی وقت داشتم و گفتم چرا که نه؟؟
حالا سه فصلم بخونم چه مشکلی داره؟؟
افرین اقعا خوب بود
مخصوصا اگر اشکالاتی که بچه ها گفتن رفع کنی خیلی بهترم میشه
درضمن وقتی خواستی ویراست کنی فصلای قبل رو هم بازبینی کن
توصیفاتو بیشترکن اما زیاد نباشه که حوصله سر بر باشه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

فصل سه واقعا قشنگ بود فقط یه تیکه هاییش خیلی بدفرم تخیلی بود و دیگه خیلی غیر واقعی بود هرچند فقط بعضی قسمتاش مثه اونجا که ویلی رو با دندوناش بلند کرد و گذاشت پشتش
یا اونجا که کت و شلوار پوش شد و اینا خیلی یه دفعه ای و بدون توصیف بود
هرچند کمی شوخ طبعی هم قاتی داستان شده بود که خوب بود
ولی بازم توصیفات بعضی جاها کم بود ولی در کل پیشرفت خوبی نسبت به دو فصل قبل داشت افرین خوشم اومد
ادامه بده

erfan
2014/02/11, 18:23
فصل خوبی بود.((72))جدای چند تا مشکل نگارشی قشنگ نوشتی. ایده هات هم قشنگن.((46))و همونطور هم که دفعه قبل گفتم از سبک داستانت خوشم میاد و بی صبرانه منتظر ادامش هستم.((58))

sara 1373
2014/02/11, 18:46
بله میدونم و واقعا ممنون از نظراتتون .((3))((70))
لطفا ایرادات رو بگین تا درستشون کنم . از این به بعد هم سعی می کنم توصیف ها رو بیشتر کنم . ((93))
در رابطه با ویراستار هم من هفته پیش به فاطمه خانوم گفتم تا حالا که هیچی((230))
حالا در کل . خوب بود ؟

smhmma
2014/02/11, 19:18
اره بابا درکل که گفت خوب که بود هیچی خیلیم خوب بود و واقعا بهتر از دو فصل قبل بود
زود فصل بعدی رو رد کن بیاد
درمورد فاطی هم اره نیستش فعلا
ایشالا در اینده

erfan
2014/02/12, 05:11
چند غلط نگارشی داشت و چند نکته گنگ مثلا قسمتی که درباره ی آمدن ازدها بو یک کم گنگ نوشتی. بعد اگه یه ذره هم توصیف ها رو بیشتر می کردی و فضای داستان رو به نوشته در می آوردی و یک نمه حماسی ترش می کردی قشنک تر می شد. داستانت در کل قشنگ بود. منتظر ادامه کارت هستم.((46))

sara 1373
2014/02/12, 09:36
بله میدونم از این به بعد رو توصیف هایم بیشتر کار میکنم ((70))


راستی یه ویراستار میخوام((211))((211))

Warrior
2014/02/12, 11:33
زیبا بود و نسبت به فصل قبلی خیلی بهتر شده بود((3))عملا کف کردم که چقدر سریع پیشرفت کردی((105))
البته هنوز هم چند تا مشکل کوچولو میشه توش پیدا کرد که البته زیاد هم بزرگ نسیت.
این چند تا رو این زیر آوردم ببینی بر طرفشون کنی.((220))

پس از آن ديگر هيچي . او در اين صحرا بهوش آمده بود . او فکر ميکرد که حتما مرده است ولي او فردی ترسو نبود و خودش را زود نمي باخت .


جمله بندیت کمی با اینکه خیلی بهتر شده اما این جمله هم تعداد ضمیر «او» توش زیاده هم فعل هات مشکل دارم.و یک نکته دیگه، این دو جمله آخر«او فکر می کرد که حتما مرده است»با«او فردی ترسو نبود و خودش را زود نمی باخت» دقیقا نفهمیدم چه ربطی به هم داشتند((105))

جمله ای که من از همین جمله ی بالات در آوردم((3))

پس از آن اتفاق دیگر هیچ چیزی به یاد نداشت و حالا فقط صحرایی در اطرافش می دید که هیچ موجود زنده ای در آن وجود نداشت.مطمئن بود که این اتفاقات پشت سر هم هیچ کدام دلیل قدرتمندی نبود که او را نا امید کند، حتی فکر به اینکه مرده باشد هم باعث نمی شد که تسلیم شود، اما به شکل نامحسوسی ترسی سرد را درون خودش احساس می کرد که در آن وضعیت قلب او را می فشرد.


اوخ، انگار نمی تونم این نظر رو کامل بزارم؟باید برم مدرسه و تا همینجا هم دیر کردم پس بقیه نظر بمونه واسه بعدا(احتمالا جمعه)((3))فعلا خداحافظ.

راستی همیشه وقتی که داستان رو نوشتی یکبار با دقت بخون و روی ارتباط جمله ها با هم دقت داشته باش.نکته دیگه هم اینکه هر چقدر هم داستان رو دیر بدی خواننده منتظر میمونه پس عجله نکن.((3))

موفق و پیروز باشی، منتظر ائامه داستانت هستم

sara 1373
2014/02/12, 12:13
بله ایول دستت درست ((60))
اسنا ها رو در اولین فرصت بر طرف میکنم ((93))

تارزه من که امروز مدرسه نرفتم((3))

sara 1373
2014/02/12, 17:31
فصل چهارم با عمل به توصیه های شما عزیزان جمعه روی سایت قرار میگیره .((70))((93))

Ajam
2014/02/12, 20:17
منم خوندم خیلی خوشم اومد ولی به نظرم باید روی توصیفات بیشتر کار کنی!منتظر فصل هایی بعدی هستیم!

smajids
2014/02/13, 23:16
سلا امیر جان ، من قبول کردم که ویراستارت باشم لطفا فصل هایی که میفرستی با word تحویل بده
ممنون
راستی یاهوی خودت رو هم واسم پ.خ کن .

sara 1373
2014/02/14, 12:40
ای دستت درد نکنه . ایشالا امشب یا نهایتا فردا بهت فصل 4 میفرستم((216))
راستی فصول یک تا سه رو بهت بدم ویرایش میکنی ؟ آیا ؟((27))

Hermion
2014/02/14, 13:11
ممنون
موضوعت عالیه ولی باید رو توصیفات بیشتر کار کنی
فصل سه خیلی عالی بود
با یه ویرایشگر توپ می شه
منتظر فصل بعد هستم
موفق باشی

smajids
2014/02/14, 15:01
ای دستت درد نکنه . ایشالا امشب یا نهایتا فردا بهت فصل 4 میفرستم((216))
راستی فصول یک تا سه رو بهت بدم ویرایش میکنی ؟ آیا ؟((27))

آره بده ویرایش کنم

sara 1373
2014/02/15, 12:23
سلام به شما عزیزان .
تورو خدا یه نقدی یه فحشی یه چیزی . پوسیدیم به خدا .((94))
خوب . فصل چهار آمادست و البته با توصیف فراوان و دو سه تا فحش اضافه . ((50))((204))
میفرستم برای آقا سجاد وقتی ویرایشش تموم شد شب یا فردا میزارم .((212))

smhmma
2014/02/15, 13:50
سجاد نه مجید
سید مجید
سجاد یکی دیگست
درمورد نقدم من که کردم ولی بقیم بخونن کتاب خوبیه
باید سر فرصت کتاب هانیه رو هم بخونم
راستی امیر جان لطفا حرف زشت و ناسزایی نداشته باشه
مگر همون چیزایی که توی هر کتابی میاد و معموله

sara 1373
2014/02/15, 13:56
راست میگییا((231)) تا حالا به اسمش دقت نکرده بودم

ولی چه کنم که در این فصل ( آخرش ) دو سه بار یه فحشی باید داده میشد . ولی در ادامه زیاد ناسزا گفته نمیشه((71))

sara 1373
2014/02/15, 18:43
خوب اینم فصل 4 .((50))

فصل چهارم (http://s5.picofile.com/file/8113551092/RESURRECTION_part_4.pdf.html)( نسخه ویرایش شده توسط سید مجید . )
نقد کنین . ایراد بگیرین و ایراد ویراستاری داشت به بزرگی تون ببخشین . تو این فصل سعی کردم توصیفات رو بیشتر کنم .
راستی ایشلا اگه حوصله داشتم فصول 1 و 2 رو یه باز نویسی میکنم.((93))

Warrior
2014/02/15, 23:20
بازم سلام بازم اومدم.((71))خوب بریم ببینیم از این فصل چه نقدی میتونیم بکنیم(کاری که بلد نیستم!!!!!((106)))((71))


خوب بله، اول از همه، مگر من بهت نگفتم داستان رو یک بار بعد از همه کار هایی که کردی بخون، خودت یکبار جمله زیر رو بخون.راستی قبل از نوشتن این فصل نایت ساید نخوندی!

ويلي هنگامي که چشم گشود در غاری نسبت به معيار های یک انسان، تاریک روی سنگی صاف مرمرین، با یک شلوار، یک جفت کفش ورزشی و يک پيراهن مشکي که رويش نوشته شده بود:«هی... من قراره دنیا رو نجات بدم.» دراز کشیده بود.

انسجام نداره و معنی کردنش هم مشکله.

ویلی وقتی که چشمانش را گشود خود را در تاریکی یک غار یافت.سنگ مرمرینی زیر بدنش بود که روی آن تا چند ثانیه ی پیش دراز کشیده بود و شلوار و کفش ورزشی با رگه های سفید و یک پیراهن مشکی که روی آن با خط بدی نوشته شده بود:«هی... من قراره دنیا رو نجات بدم.» به تن داشت که با لباسی که در خواب دیده بود کاملا متفاوت بود.

نکته بعد، این واژه "ح+ر+ا+م + ز+ا+د+ه" به نظرم واقعا اضافی بود توی متن، من یکی که به جای تو بودم اول این پسر رو درست می کردم بعد متنت رو و سوم هم، آخه کی جلو دختر جماعت اونم از نوع الفش از این واژه استفاده می کنه، مگر چاله میدونه؟؟؟؟؟بازم میگم مطمئنی نایت ساید نخوندی!

در هر صورت بازم به خودت ربط داره، اما حداقل میخوای فش بریزی تو متنت یکجا بریز که با داستان هماهنگ باشه، مثلا میتونی وسط تمریناش فش بریزی اونم نه از این نوع!!!!!!!!
قبل از نوشتن هر فصل از داستانت هم تا دو ساعت قبلش هیچ داستانی نخون.
نکته بعد اینکه، چرا بعضی بخش های داستانت اینقدر یکدفعه ای جلو میره البته بعضی بخش هاش خوب اما بعضی جاها... .

خوب امیدوارم موفق باشی و فعلا بای((71))

erfan
2014/02/16, 03:53
داستان خوب بود و باز هم نقاط ضعف و قدرتی داشت که جنگجو عزیز به آن ها اشاره کردند. فوش آخرمی تونست در قسمتی دیگر از داستان بیاد و سبب بهتر شدن آن بشه.
از طرفی اگر تالار رو بهتر توصیف می کردی و جلوه ای از اون رو به ذهن خواننده می آوردی بهتر می شد. از نظر من تنفر ویلی از شیاطین هم یک نمه زیادی بود.ولی خب در کل این فصل هم قشنگ بود با این که فصل 3 رو ترجیه میدم ولی این فصل هم خوب بود .
به امید فصل های بهتر منتظرم.((200))

sara 1373
2014/02/16, 09:06
داداش جنگجو من کلا نایت سایدو نخوندم((96)) . و این جا هم این غحش واقعا لازم بود چون اینجا جو گیر میشه و هی فحش میده . که این زمینه های دشمنی با او گابلین بزرگ رو برای ویلی فراهم میکنه که خیلی هم بد هست .((14))
و از همتون هم به خاطر اون عذر خواهی میکنم دیگه .

Ajam
2014/02/16, 13:43
من تازه دانلود کردم دستت درد نکنه که برام پ.خ کردی!
(امیر حتما جریمم می کنه اسپم زدم)

ThundeR
2014/02/16, 17:31
ممنون از داستان قشنگ و زیبات، امیدوارم همینطور با شوق و شور ادامه بدی...((86))

می شه بپرسم جلد اول چند فصله؟

sara 1373
2014/02/16, 18:14
والا خودمم نمیدونم
فقط می دونم که آخرش قراره چی بشه
ولی اینقد بگم که جلد دوم , پایانی خیلی حماسی خواهد داشت به طوری که هیجا ندید باشید((51))((51))((51))

Warrior
2014/02/16, 22:06
داداش جنگجو من کلا نایت سایدو نخوندم((96)) . و این جا هم این غحش واقعا لازم بود چون اینجا جو گیر میشه و هی فحش میده . که این زمینه های دشمنی با او گابلین بزرگ رو برای ویلی فراهم میکنه که خیلی هم بد هست .((14))
و از همتون هم به خاطر اون عذر خواهی میکنم دیگه .
عملا این ویلی آدم عجیبی((62))به نظر من هر کس دیگه ای با این سن بود اینطوری نمی کرد؟حداقل نه اینطوری؟راستی این اتیس یک علمی چیزی درباره این گابلین ها به این ویلی داده یا نه؟ من یکی که به جای این ویلی بودم دهنم رو می بستم یک جا ساکت می شستم حرف زیادم نمی زدم.((14))بلاخره گابلین جماعتن دیگه((95))

sara 1373
2014/02/16, 22:16
((223))((223))((223))((223))((52))
چی کار کنم دیگه . همه چیزایی که داره از قدرتیه که آتیس بهش داده و اونم بعدا تو داستان بهش اشاره هایی میشه

ThundeR
2014/02/17, 18:32
خب من از داستانت خوشم میاد، اما سیر پیشروی داستانت خیلی سریعه، انگار می خوای سنبلش کنی بره. بعد یه مورد دیه: خواستم تعداد «ویلی» که بکار بردی رو بشمارم اما انقدر زیاد بود که از دستم در رفت.... خیلی اسم شخصیت رو تکرار کردی، از ضمیر و مرجع ضمیر خیلی کم استفاده می کنی و بعضی جاها ضمیر بی مورد بکار بردی.
پ،ن: حتماً تو ویرایش کلی داستانت درستشون کن.

با تشکر از داستانت.((46))

red book
2014/02/18, 23:29
براي داستانت ذوق به خرج دادي و منم با ذوق مي خونمش. . .
كارت خوبه و مطمئنم لحظه به لحظه قدرت قلمت رو پيشرفت ميدي تا مثل آهن ربا خواننده ها رو جذب كني.
فصل به فصل باهات ميام.
فقط چند مورد هست كه اميدوارم سازنده باشه:
حذف جملات اضافي به روان تر شدن داستان كمك مي كنه و كمتر سر خواننده رو به درد مياره.
توي يه بخشي از داستان چندين و چند بار گفته ميشه كه ويلي اصلا حال خوبي نداره و سوزش و سردرد داره در صورتي كه يكي دو توصيف هم براش كافيه.
از هر روز قلم بدست گرفتند تجربه كسب كن و تا مي توني با توجيهات ذهني علاقه و انگيزه ت رو افزايش بده.
هميشه هم نقدهاي تند رو هانه رو تشخيص بده و نسبت بهشون بي اهيمت باش تا ضربه نخوري.
....
يه روز يه مرد گفت كه:
بني آدم اعضاي يكديگرند
درسته...سياه و سفيد و سرخ و زرد نداريم و فرق نمي كنه طرف اهل كجا باشه يا زبونش چي باشه.
اما آوردن اسم هاي ايراني توي داستان كه به پاسداري از ادبياتمون مي پردازه كمك مي كنه كه توسط غرب زدگي كه جلال آل احمد
50 سال پيش در موردش بهمون هشدار داده بود گنجينه گذشته مون رو فراموش نكنيم.اگه اين احترام از جانب هر نويسنده اي به كشور
خودش گذاشته باشه خيلي خيلي باارزش تره.

sara 1373
2014/02/19, 14:19
بله و از توصیه هات ممنون ((72)) ولی این که من اسامی و مکان های ایرانی استفاده نکردم برای این بود که قراره جنگ ها و صحنه های زیادی تو مکان های واقعی اتفاق بیفته و قراره خیلی از مجسمه ها و بنا ها زنده بشن و ....
پس نخواستم این جور چیز ها تو ایران باشه ((13))( چه ربطی داشت )
به هر حال اینجور اسامی به نظر من بهتر به این جور جاها می خوره . ((71))
راستی فصل 5 رو پس فردا به امید خدا آپ میکنم و از تاخیر هم معذرت میخوام .
با تشکر

sara 1373
2014/02/19, 18:56
خب سلام
دوستان من به دلیل مشکلاتی با مدیران محترم دارم میرم ینی قبل از این که اخراج شم گفتم خودم برم
کتابمم تو گود لایف و فراسوی ذهن میتونید دنبال کنید . جیمیلمم که تو کتابم هست . کاری داشتین خوشحال میشم . ( هرکار میکنین این پستو حذف نکنید )
خوبی یا بدی دیدین حلال کنین . خدافظ

sara 1373
2014/02/21, 22:05
سلام
رد ولف جان من همین اللان داستانت رو خوندم . واقعا قشنگ بود و ایدت هم عالی ...
ولی ایراداتی داشت که دوستان عرض کردن .
حیف شد که رفتی .
دوستان کسی آدرس سایت گود لایف که ردولف گفت رو داره برام پ . خ کنه؟

sara 1373
2014/02/25, 20:56
سلام
به خدا دلم نیومد فصل 5 نزارم . انگار نمیفهمم معنی رفتن از سایت چیه . ((37))
اینم فصل 5 (http://s5.picofile.com/file/8114867576/RESURRECTION_part_5.pdf.html)

sara 1373
2014/02/25, 21:08
بهتر بود نمیذاشتی . وقتی میگی من دیگه نمیام بهتره دیگه نیای . ..
ولی میخونم میام نظر میدم

sara 1373
2014/02/26, 13:02
سلام
خوب بود وبا این ایده که یکشون تو ایرانه حال کردم ((10))

sara 1373
2014/03/01, 20:40
دیگه فصل نمیدین ؟

master
2014/03/01, 21:31
تاپیک بسته شد