PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پسرک



Fateme
2014/02/01, 05:41
سر ظهر جمعه بود و بچه های کوچه جمع شده بودند که فوتبال بازی کنند. پسرک تازه وارد هم آمده بود.

سیا با سرش به صورت پسرک که رویش انگار با گواش طرح اسپایدرمن کشیده بودند، اشاره کرد و پرسید:« اون چیه؟»

پسرک معذب پا به پا کرد و گفت:« دیشب رفتیم شهربازی، اونجا برام کشیدن، هنوز پاکش نکردم.»
سیا با سر و چشمانش حرفی را بین بچه ها منتقل کرد. با اشاره همه روی سر پسرک تازه وارد ریختند و او را محکم گرفتند. یکی از بچه ها دوان دوان رفت و شلنگ را از حیاطشان آورد، به دست سیا داد و رفت تا آب را باز کند.

سیا گفت:«اشکال نداره، خودم برات میشورمش.»

قبل از اینکه دهان باز شده پسرک بخواهد التماسی کند آب با شدت روی صورتش پاشیده شد.چندثانیه بعد که جریان آب قطع شد، رنگ ها داشت از روی صورت پسرک چکه میکرد. قطره ای که معلوم نبود آب است یا اشک چشم های ناراحت پسر، روی گونه پسرک پایین می آمد و همراهش سر بچه ها هم پایین میرفت.

زیر رنگ هایی که حال چکه چکه روی لباس پسرک میریخت، رد کبود پنج انگشت مشخص بود. بچه ها شرمنده پا به پا می کردند اما پسرک داشت به این فکر میکرد که فردا باز باید به یک کوچه جدید برود تا کسی با ترحم نگاهش نکند.

فاطمه.خ

khas
2014/02/01, 12:25
نمیدونم چی بگم
ممونم فاطمه...
همین...

JuPiTeR
2014/02/01, 12:51
آورین فاطمه
مثل همیشه قشنگ بود

smhmma
2014/02/01, 13:39
مثل همیشه خیلی قشنگ اما تاسف اور بود
ممنون

argotlam
2014/02/01, 14:38
خیلی قشنگ و تکان دهنده بود ممنون!

Hermion
2014/02/01, 15:02
خيلى دردناك بود...
ممنون فاطمه

Cyrus-The-Great
2014/02/01, 16:44
آفرین فاطمه..

قلمت خیلی سوزناکه...

suny
2014/02/01, 20:37
ممنون فاطمه
خیلی قشنگ بود
... ای کاش بعضی ها قبل از تصمیمای عجولانه کمی فکر می کردند ....

khashen00
2014/02/01, 21:13
قشنگ بود ((71))

M.Mahdi
2014/02/01, 22:03
((227))((227))

خیلی قشنگ بود قلمت خیلی تو اینجور داستانا خوبه ((46)) آفغین و ممنون ((10))

پ.ن : یه چیزی به ذهنم رسید به نظرم کلمه ی اسپایدرمن این وسط خیلی به متن نمیاد یعنی یه جورایی اون تم داستانو بهم میزنه میتونستی بجاش بگی طرح گربه یا خرگوش و...

بببخشید نقدیدم ((225))

feel
2014/02/01, 23:07
خـــــــــــــــیــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــلـــــــــــــــی خــــــــوب و تاثیر گذار بود.
همـــــــیشه به نوشتن ادامه بده!

azam
2014/02/01, 23:13
خـیـــــــلی قشنگ بود...

Fateme
2014/02/02, 04:23
اوه دوستان بابا....
چی بگم، فقط میشه سکوت کرد...لطف دارین همه....((10))((10))((10))((10))((10))

مرسی@};-@};-@};-@};-@};-

erfan
2014/02/08, 03:05
جالب بود ((121))

eragon97
2014/02/19, 20:31
باید بگم شما استعداد نویسنده شدن رو داری.
داستانت هم غمگین بود هم تاثیر گذار بود هم خواندنی بود.
ولی سعی کن از بقیه داستان تو داستانت نگی .
منظورم اینکه ام...............
به جای طرح اسپایدر من از کلمه ی دیگه ای استفاده می کردی
برای مثال منوشتی طرح شکلکی عجیب ............
و خیلی ازت ممنونم خیلی قشنگ بود .

red book
2014/02/23, 18:47
منم با مشكل دار بدون كلمه اسپايدر من موافقم اما در كل جمله بندي هيچ نقصي نداشت و خواننده رو توي مدتي كوتاه حسابي غرق خودش مي كنه.