PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دیکشنری شیطان



He$tiA
2013/12/06, 17:04
ببینین....شیطان هم دیکشنری داره....آمبروز گوینت بیرس (به انگلیسی: Ambrose Gwinnett Bierce)‏(زادهٔ ۲۴ ژوئن۱۸۴۲-مرگ در سال ۱۹۱۴ یا پس از آن) روزنامه*نگار، نویسنده، ویراستار و داستاننویس آمریکایی بود. بیشتر نامداری او به دلیل نگارش کتاب فرهنگ شیطان یا دائرةالمعارف شیطان [۱] و داستان حادثه*ای در پل اول کریک[۲] است. او پیرو مکتب رئالیسم ادبی بود و با دیدی طعنه*آمیز به رخدادها می*نگریست.
او قلم تندی داشت از این رو بدو لقب بیرس تلخ را داده بودند. زندگی[ویرایش]

او در اوهایو زاده*شد و در ایندیانا بالید. پدرش مارکوس اورلیوس بیرس بود و آمبروز فرزند دهم وی از سیزده فرزندش بود.
در جنگ داخلی آمریکا در ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت کرد و پس از چهارسال نبرد زخمی شد. یادمان*های تلخ این جنگ خمیرمایهٔ نوشته*های او گردید.
وی با ماری الن دی در ۱۸۷۱ پیمان زناشویی بست و از او دارای سه فرزند شد. زندگی مشترک ان دو ۳۲ سال پایدار ماند ولی پس از این زمان آمبروز دریافت که همسرش بدو وفادار نبوده*است پس از او جدا شد. از سه فرزندش که دو تای آن پسر بود پسرها در ۱۷ سالگی مردند، پسر بزرگ در یک درگیری کشته شد و پسر کوچکترش نیز در همین سن براثر نوشیدن بسیار نوشیدنی*های الکلی جان باخت.


خود بیرس گرفتار بیماری آسم بود و همچنین زخم*های جنگ تا پایان زندگیش با او همراه بودند. پس از جنگ او در سان فرانسیسکو جاگیر شد و به نویسندگی در روزنامه*های بومی پرداخت. کم*کم کارش گرفت و به زمینه*های طنز و نقد هم پرداخت. چندی هم در انگلستان برای درمان به سر کرد و در نشریات آنجا هم نوشت. وی برای نخستین بار در تاریخ روزنامه*نگاری در ۱۸۸۷ روزنامهٔ هارتس ستونی را ویژهٔ خود به دست گرفت. این نخستین باری بود که یک روزنامه*نگار در روزنامه*ای ستونی ثابت برای خود داشت.
او داستان کوتاه نیز می*نوشت و بیشتر جستارهای داستان*هایش دربارهٔ جنگ و روح مردگان بود. او در نوشته*هایش از مقدمه*چینی پرهیز می*نمود و این خود آغاز سبکی اینچنین در نویسندگی و در آینده در سینما بود.
او هنگامی که هفتاد ساله بود برای بازدید از یادگارهای جنگ داخلی به جنوب آمریکا رفت ولی پس از بازدید راه خود را به جنوب پی*گرفت و به مکزیک رفت. سپس به شورشیان مکزیکی به رهبری پانچو ویلا پیوست و از ۱۹۱۴ اثری از او در دست نیست.فرهنگ شیطان[ویرایش]

وی از سال ۱۹۰۶ نگارش این کتاب را در آغاز به گونهٔ ستون*نویسی در روزنامه آغاز کرد. گویا در آغاز می*خواست نام آنرا واژه*نامهٔ آدم بدبین بنهد ولی چون دید که کسانی از نوشتهٔ او پیروی کرده*اند ابتکاری به کار برد و نام کتابش را فرهنگ یا دائرةالمعارف شیطان نهاد. در این کتاب او معنای واژگان را به گونهٔ طنزی تلخ می*نمایاند.
کتاب او در ایران به زبان فارسی یک بار از سوی انتشارات فرهنگ معاصر و با ترجمهٔ رضی هیرمندی به نام فرهنگ شیطان و یک بار هم با نام دائرةالمعارف شیطان و با ترجمهٔ مهشید میرمعزی و از سوی انتشارات مروارید به چاپ*رسیده*است. نمونه*ای از معنای واژگانی فرهنگ شیطان بیرس در پی می*آید:
ادراک: خیلی دیر به حماقت خود پی*بردن
بنای یادبود: بنایی که به منظور یادآوری چیزی برپا می*شود که یا نیازی به یادبود ندارد یا به یادماندنی نیست.
بی*دفاع: ناتوان از حمله
بی*دین: در نیویورک به کسی می*گویند که به دین مسیح معتقد نیست و در قسطنطنیه به کسی که به دین مسیح معتقد است.
پارتی*بازی: برای خیر و صلاح حزب به مادر بزرگ خودمان پست و مقام بخشیدن
تبریک: حسادت مودبانه
تبعیدی: آنکه با اقامت در خارج به وطن خود خدمت می*کند و سفیر هم نیست.
تولد: اولین و هولناک*ترین بدبیاری
جهنم : محل سکونت نویسندگان دائرةالمعارف
دیکتاتور: رئیس یک جامعه که وبای استبداد را به طاعون هرج و مرج ترجیح می*دهد.
گدا: کسی که به یاری دوستان اعتماد کرده*است.
متعصب: کسی که با شدت و شور به عقیده*ای دل بسته است که شما آن را نمی*پسندید.
مشورت: درخواستن از دیگری که روشی را که شما اتخاذ کرده*اید تایید کند.
معذرت: گذاشتن بنای توهین بعدی
مقبره: آخرین و مضحک*ترین جنون اغنیا

argotlam
2013/12/06, 17:18
چه با حال، ممنون می شم اگه داری لینک دانلودشو بزاری

Ajam
2013/12/06, 21:01
جالب بود لينك دانلودشو اگه داري بزار