PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ارتش هخامنشی



بازی خور
2013/11/30, 08:30
به نام خداوند ایران زمین
ارتش شاهنشاهی هخامنشی
از کامل ترین و معتبر ترین مقالات پیرامون ارتش هخامنشی

http://i.epvpimg.com/9Q1Gf.png (http://epvpimg.com/9Q1Gf)


مختصری از هخامنشیان

هخامنشیان نام سلسله ای از پادشاهان ایران باستان است که به مدت 220سال(یا225 سال) بر ایران حکومت کردند. در سال 553پیش از میلاد و پس از شورش پارس ها و همینطور دیگر استان های پادشاهی ماد، آستواگاس(آستیاژ-ایشتوویگو-آستیاگ و...) واپسین پادشاه ماد سپاهی عظیم را تجهیز کرد و به جنگ پارس ها و پادشاهشان کوروش فرستاد. آستواگاس فرماندهی لشکریان ماد را در این جنگ به "اومن منده" داد. وی از بزرگترین سپه سالاران ارتش پادشاهی ماد بود. این نبرد در هیریا اتفاق افتاد و به همین دلیل نیز به نبرد هیریا معروف است. در این نبرد سپاهیان ماد با شمار بسیار بالایی به میدان آمده بودند ولی کوروش پادشاه پارس توانست با لشکریان اندک خود ،لشکریان ماد را تار و مار سازد، پس از آن بود که بسیاری از سپاهیان ماد به کوروش پیوستند، پس از چندی کوروش به فتح هگمتانه توفیق یافت و توانست آستواگس را اسیر سازد و بر پادشاهی ماد ها پایان دهد. پس از به پادشاهی رسیدن کوروش کبیر، کشور های لیدی،بابل-فینیقیه-مصر و یونان بر علیه ایران وارد در جنگ شدند که یکی پس از دیگری از کوروش کبیر شکست خورده و به زانو درآمده، همگی ضمیمه خاک ایران شدند.(به جز مصر که در زمان کمبوجیه فتح شد). هخامنشیان سپس با مصریان وارد در جنگ شدند که منجر به فتح مصر به دست کمبوجیه فرزند کوروش کبیر شد. پس از چندی و در دوران شاهنشاهی داریوش کبیر، ایران و یونان برای دومین بار با یکدیگر وارد در جنگ شدند که این جنگ بی ثمر بود. در سال های شاهنشاهی خشایار شاه، ایران هخامنشی برای سومین بار با یونانیان وارد در جنگ شد، در این جنگ با وجود شکست هایی اندک، ایرانیان پیروزی های بسیاری به دست آوردند و در نتیجه توانستند بخش های غربی دریای سیاه را از کنترل یونانیان خارج سازند. در سال های پادشاهی اردشیر یکم، فرزند خشایار شاه، مصریان سر به شورش گذاشتند، به این خاطر کنترل مصر از دست امپراتوری ایران خارج شد، اردشیر به مصر لشکر کشید و شورش را سرکوب کرد. در سال های فرمانروایی داریوش سوم، الکساندر، پسر فلیپ مقدونی با ایرانیان وارد جنگ شد، دراین جنگ به دلیل نا کار آمدی فرماندهان و بی لیاقتی پادشاه ایران، امپراتوری عظیم هخامنشی به دست الکساندر ساقط شد. این مختصری از ظهور و سقوط نخستین امپراتوری بزرگ ایران بود.

ارتش هخامنشی، پر شمار و پر قدرت
در حکومت شاهنشاهی هخامنشی، نیروی نظامی،اساس قدرت دولت و شخص شاه بود. کسانی که از نعمت سلامت برخوردار بوردند و سنشان بین 15 تا 50 سال بود در هنگام جنگ آماده به خدمت در ارتش می شدند، سپاهیان، در میان بانگ موزیک نظامی و فریاد تحسین مردمی که سنشان از خدمت سربازي گذشته بود، به میدان جنگ رهسپار می شدند. گل سرسبد سپاه، گارد سلطنتی بود که از دو هزار سوار و دو هزار پیاده تشکیل می شد، و همه از اشراف و بزرگان بودند و کارشان پاسبانی شخص شاه بود(با گارد جاویدان اشتباه نشود). سپاه ثابت و فعال منحصرا از افراد پارسی و مادي تشکیل می شد، که به صورت دسته هاي ثابت در مراکز مهم سوق الجیشی کشور مستقر می شدند تا مایه آسایش خاطر مردم و برقراري امنیت باشند. ولی نیروي جنگی کامل مرکب از دسته هایی بود که از تمام اقوام تابع شاهنشاهی بسیج می شدند، و هر کدام به زبان خاص خود تکلم می کردند، و با راه و رسم جنگاوري و سلاح مخصوص خویش به جنگ می پرداختند. همان گونه که سربازان از اقوام گوناگون بودند، سلاحها و ساز و برگ جنگ نیز اشکال مختلف داشت و در میان آنها تیر و کمان، شمشیر، زوبین، خنجر، سرنیزه، فلاخن، کارد، سپر، کلاه خود، زره چرمی، زره آهنی دیده می شد ؛ اسب و فیل، هر دو، را در جنگ به کار می بردند؛ با ارتش، جارچیان و منشیها نیز به راه می افتادند، و همراه آنان ارابه هایی حرکت می کرد که چرخهاي آنها را با داسهاي بزرگ مسلح کرده بودند. این گونه لشکرهاي جرار، که شماره جنگاوران یکی از آنها در حمله خشیارشا به یونان به 1800000 نفر رسید، کاملا متحد نبودند، اتحاد ارتش ایران هخامنشی را میشود نسبی دانست. ارتش ایران هخامنشی در نیروی دریایی سرآمد همه جهانیان بود، قدرتی که هیچ گاه پس از هخامنشیان تا به امروز تکرار نشده است. قدرت نیروی دریایی ایران که از دوران داریوش بزرگ بناینگذاری شده بود بدون کاهش تا دوران داریوش سوم برقرار بود. نوشته شده که اسکندر مقدونی پیش از نبرد تل گومل(گوگمل) گفته بود: ما میتوانیم در میدان نبرد با شجاعتمان پارسیان را مغلوب سازیم ولی در دریا هیچ شانسی در مقابل آنان نداریم چون در دریا تجهیزات است که مهم است نه شجاعت". ارتش ایران هخامنشی در زمان جنگ کاملا با زمان صلح متفاوت بود، چنانکه در بالا گفنه شد، در دوران صلح ارتش منظمی متشکل از پارس ها و ماد ها بودند که در نقاط مختلف کشور مستقر میشدند و امنیت و آسایش را در آن منطقه ایجاد میکردند، اما در زمان جنگ علاوه بر ارتش اصلی،تمامی شهر های امپراتوری میبایسست سپاهیانی را در اختیار حکومت مرکزی برای جنگ بگذارند. در مقاله شرح ارتش ساسانیان به دلیل ضعف شدید نیروی دریایی، چیزی از این نیرو در بخش ساسانیان گفته نشد ولی در این مقاله علاوه بر سواره نظام و پیاده نظام به شرح نیروی دریایی نیز میپردازیم. ارتش هخامنشیان را در این مقاله به چهار قسمت تقسیم میکنیم:سواره نظام،پیاده نظام،گارد جاویدان و نیروی دریایی. در زیر فقط به ارتش دائمی متشکل از پارس و ماد میپردازیم:

سواره نظام:
سواره نظام هخامنشی به چهار قسمت تقسیم میشد که عبارتند از:
1-سواران سبک اسلحه: این سواران اغلب اوقات تنها خفتان میپوشیدند، سلاح آنان شامل یک تبر و گاهی نیزه بود سپری در دست داشتند که نیز از کناره آن عبور میکرد.، تا پیش از روی کار آمدن داریوش بزرگ این گونه سواره نظام در ارتش ایران معمول بود، گفته شده که کوروش کبیر در ارتش خود 2000سواره سبک اسلحه داشت که پس از ورود به جنگ با ملل هم پیمان(بابل-لیدی-مصر-یونان-فنیقیه) این سواره نظام به 10000هزار تن رسید. این سواران معمولا کلاه خودی بر سر می گذاشتند که از بالا سر را کاملا محافظت میکرد،بعد ها چند تکه آهن برای حفاظت از صورت به آن افزودند.


http://i.epvpimg.com/UnuUe.jpg (http://epvpimg.com/UnuUe)
سوار سبک اسلحه هخامنشی

2-سواران سنگین اسلحه: سواران سنگین اسلحه هخامنشی زرهی سنگین می پوشیدند. این زره ها شبیه فلس ماهی بودند و روی هم قرار داشتند و ضربه را عبور نمی دادند. سواران سنگین اسلحه هخامنشی معمولا سپری در دست میگرفتند که پشت آن از ترکه بید بود و جلوی آن با لایه ای از آهن پوشانده می شد. این سپر دارای 5 ستاره بود که به شکل یک گردی و با مرکزیت یک ستاره قرار داشتند. سواران سنگین اسلحه بر زانوان خود زانو بند و بر ساق پایشان ساق بند می بستند، زره آنان به صورتی بود که بدن را می پوشاند ولی دست ها را نه به همین خاطر برای دستانشان از ساقبند استفاده میکردن، ساقبندشان از جنس پوست بود که با یک لایه آهن پوشیده می شد، این سواران معمولا از یک نیزه یا در مواری شمشیر استفاده میکردند. لازم به ذکر است که در اوایل دوران هخامنشیان زین و رکاب اختراع نشده بود ولی بعد ها که زین و رکاب اختراع شد این سواران از آن استفاده میکردند.


http://i.epvpimg.com/eTzFe.png (http://epvpimg.com/eTzFe)
سوار سنگین اسلحه هخامنشی

3-ارابه ها: ارابه های هخامنشی محکم ترین و خطرناک ترین ارابه های عهد باستان بودند، گزنفون در باره ارابه های هخامنشی میگوید: کوروش با توجه به ارابه هایی که آشوری ها و مادی ها مورد استفاده قرار میدادند، دستور داد از نظر فنی تغییراتی در آنها بدهند که مستحکم تر و برنده تر باشند. در دو انتهای محور چرخ ها دو داس آهنی به پهنای دو "ارش" رو به بالا و دو داس دیگر رو به پایین نصب میکردند تا موقع حمله و هجوم تمامی موانع را از سر راه بردارند. ارابه های هخامنشی بر خلاف ارابه های مصری از قوس کمتری برخوردار بودند. یک کرسی کوچک برای ارابه ران در جلوی ارابه قرار داده می شد که به بدنه ارابه میخ کوب شده بود، معمولا یک فرد کماندار نیز در پشت سر ارابه ران به تیر اندازی می پرداخت. برخی ارابه ها دارای سه سر نشین بودن که شامل ارابه ران، کماندار و نیزه دار می شد. ارابه های ایران به دو نوع بود، ارابه دو اسبه و ارابه چهار اسبه، ارابه چهار اسبه مخصوص فرماندهان بود ولی ارابه دو اسبه را دیگر سربازان به کار میبردند. معمولا این نیروی موثر نظامی در خط اول جبهه و پیشاپیش پیاده نظام و سواره نظام به حمله می پرداخت. با حرکت دادن ارابه ها نظم صفوف و مقاومت دشمن غیر ممکن میشد. گفته شده در نبرد های کوروش کبیر با کروزوس 300ارابه در خدمت ارتش ایران بود،کوروش کبیر فرمان داد که ارابه ها را در جلوی لشکر مستقر سازند، با حمله برق آسای ارابه های ارتش ایران سربازان صف اول ارتش لیدی قلع و قمع شدند. از ارابه هایی که آنها را با داس مجهز کرده بودن در ضد حمله به سواره نظام دشمن نیز استفاده میشد به نحوی که پس از حمله سواره نظام دشمن ، ارابه ها مستقیما به طرف آنها میتاختند، با بر خورد ارابه به سواره نظام ، پای اسب های سواره نظام از قطع می شد. آخرین تجربه ارابه های هخامنشی در نبرد تل گومل بود، در این نبرد نزدیک به 200 ارابه در اختیار ارتش ایران بود، یونانی ها نیزه های درازی که مخصوص دفع ارابه ها بود را در اختیار داشتند،لکن نتوانستند تمام ارابه ها را دفع کنند، به دلیل سرعت زیاد ارابه ها پس از برخورد داس ها با پای پیاده نظام، می توان برداشت کرد که پای پیاده نظام از ران قطع می شده. یکی از عمده مشکل های ارابه های هخامنشی نداشتن زره برای اسب ها بود. به همین خاطر اسب ها در مواجهه با نیزه ها بسیار آسیب پذیر بودند.


http://i.epvpimg.com/Ki0se.png (http://epvpimg.com/Ki0se)
ارابه هخامنشی(برای دیدن تصاویر بیشتر از ارابه ها به پست دوم مراجعه کنید)

4-فیل سواران: فیل از دیرباز یکی از سلاح های اصلی ارتش ایران محسوب می شده که در دوران های هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان از آن استفاده شده است ولی در دوران ساسانیان اوج استفاده و ارتقای قدرت رزمی فیل ها بود که در مقاله ارتش ساسانیان به آن پرداختیم. فیل های هخامنشی بر خلاف فیل های ساسانی از زره استفاده نمی کردند و تنها به گذاشتن برجک بر روی فیل و مجهز کردن عاج های فیل به وسایل برنده اکتفا می شده است. فیلبان بر روی گردن فیل مینشست و اگر فیل رم کرده بود، فیل را با نیزه ای که در دست داشت از پا در می آورد. مهم ترین نبرد فیل های ارتش هخامنشی در نبرد تل گومل بود که ارتش ایران نزدیک به 20فیل آفریقایی از مصر آوردند و در مرکز ارتش گذاشتند، چنان ترسی در ارتش یونان افتاد که اسکندر فرمان به قربانی برای خدای ترس داد. با وجود فیل ها و ارابه ها باز هم ارتش ایران در نبرد تل گومل شکست خورد.


http://i.epvpimg.com/0Pk9e.jpg (http://epvpimg.com/0Pk9e)
فیل ارتش ایران

پیاد نظام:
پیاده نظام هخامنشی به 5 شاخه تقسیم می شد که شامل: پیادگان نیزه دار، پیاده نظام سبک اسلحه،پیاده نظام سنگین اسلحه(در گارد جاویدان)، پیاده نظام کماندار و برجک ها می شد.

1-پیاده نظام نیزه دار: پیاده نظام نیزه دار دارای زرهی از جنس خفتان بودند، طبق گفته هرودوت، این سربازان کلاهی نمدین که خوب مالیده شده بود بر سر میگذاشتند و یک سپر به شکل بیضی که در دو طرف از وسط فرورفتگی داشت در دست می گرفتند. این نیزه داران برای حمله نیزه خود را در فرورفتگی وسط سپر قرار می دادند و در کنار حفاظت از خودشان به حمله میپرداختند.

http://i.epvpimg.com/YdYub.gif (http://epvpimg.com/YdYub)
پیاده نظام نیزه دار بی زره.

2-پیاده نظام سبک اسلحه: این پیاده ها معمولا از زرهی چرمی بهره میبردند، در مواقعی زرهی از چرم می پوشیدند و سپس بر روی آن جوشن می پوشیدند، شمشیر آنها آکیناکه نام داشت، این شمشیر در دوران ماد ها به کار میرفت ولی پس از سرنگونی ماد ها، پارس ها نیز از آن بهره جستند. آکیناکه در دوران ماد ها به حداکثر اندازه50سانتی متر میرسید اما پس از دوران کوروش کبیر، آکیناکه به 70سانتی متر رسید. آکیناکه در دو نوع تولید می شد، نوع نخست آن از یک دسته چوبی صیقل داده شده و تیغه ای از جنس آهن بود. این آکیناکه ها را در غلافی چوبی قرار می دادند. نوع دیگر آکیناکه دارای دسته ای فلزی بود، این آکیناکه معمولا در وسط دارای فرورفتگی اندکی بود و سرش پهن تر و سنگین تر بود. معمولا این نوع آکیناکه ها را به طور سفارشی برای اشراف می ساختند. همچنین پیاده نظام سبک اسلحه از نوع دیگری شمشیر استفاده میکردند که دسته آن دارای یک شیار بودن که دست به راحتی در آن جا میگرفت، این شمشیر از تیغه ای که از وسط باریک و در سرش پهن بود استفاده می کردند. این شمشیر مختص دوران هخامنشی بود در دوران های پیش از هخامنشیان یا پس از آنان اثری از آنان نیست. مزیت این شمشیر بر آکیناکه این بود که به راحتی در دست جای می گرفت و به نحوی خوش دست محسوب می شد.

http://i.epvpimg.com/wzV6d.png (http://epvpimg.com/wzV6d)
آکیناکه پارسی


http://i.epvpimg.com/XOL4c.png (http://epvpimg.com/XOL4c)
سرباز تبر دار سنگین اسلحه هخامنشی. کلاهخود نقابدار نمایانگر این است که وی از گارد جاویدان شاهنشاهی هخامنشی است. گارد جاویدان از سرسخت ترین نیرو های جهان آن روزگار نیز سرسخت تر بودند.

3-پیاده نظام سنگین اسلحه:پیاده نظام سنگین اسلحه بخش زبده ای از پیاده نظام ایران بود. لوازم این بخش پیاده نظام شامل: زره، کلاهخود،تبر یا گرز و سپر می شد. این گونه پوشش معمولا خاص گارد جاویدان بود. زره پیاده نظام سنگین اسلحه بر دو نوع بود اول از نوع خفتانی محکم و سنگین می بود که در ناحیه شکم قطعاتی از آهن به آن متصل بود و تا بالای زانو می رسید. نوع دوم زره از جوشن بود که بر روی آن لباس هایی دیگر(پارچه ای) پوشیده می شد. کلاهخود پیاده نظام سنگین اسلحه از جنس آهن می بود که تمامی سر را در بر میگرفت و مانع هر زخمی بر ناحیه سر می شد. کلاهخود ها معمولا دارای یک نقاب در مقابل خود بودند که گاهی دارای شکل و طرح بود و گاهی ساده و بی آلایش. سربازان سنگین اسلحه از نوعی خاص از تبر استفاده می نمودند که از یک طرف تبر و از طرف دیگر دارای سری تیز بود. شکل خاص این تبر توانایی شکافتن زره دشمن را به سرباز می داد. گرزی که سربازان دردست داشتند معمولا از یک دسته چوبی و یک سر سنگین آهنی تشکیل شده بود که در انواع گوناگون برای اشخاص مختلف(فرمانده،سرباز و...) ساخته می شد. گارد جاویدان نیز از یک سپری مانند سپر سایر سربازان استفاده میکرد اما با یک تفاوت. مانند سایر سپر ها اینن سپر نیز از ترکه بید ساخته می شد و بر روی آن پوششی آهنین قرار می گرفت اما در گارد جاویدان بر روی پوشش آهنی پوششی از پوست(معمولا پوست گاو) کشیده می شد این کار بدان دلیل بود که سپر با ضربه مستقیم پاره نشود. بدین معنی که اگر سپر در مقابل نیزه قرار گیرد کمترین آسیب بر آن وارد آید.

4-کماندارن:کماندارن هخامنشی بر دو نوع بودند نخستین آنها کمانداران گارد جاویدان شاهی بودند که جز در مراقبت از کاخ ها کمان بدست نمی گرفتند و همان طور که فته شد در میدان نبرد همانند دیگر سربازان به دشمن حمله می بردند. کمانداران پارسی را شاید بتوان بهترین کمانداران جهان آن روزگا دانست، هرودوت می نویسد: یونانیان در کمانداری برای ایرانیان رقیب نبودند و ایرانیان نیز در شمشیر زنی برای یونانیان. کمانداران ایرانی معمولا از زره محکم و فراگیری استفاده نمی کردند،چرا که محدوده نبرد آنان در پشت نیرو های خودی بود و از این بابت از زند دشمن در امان بودند. زره آنان بهه یک کلاهخود سبک و زرهی چرمین که در برخی نواحی از خیزران بود ختم می شد. ایرانیان از دو نوع کمان استفاده می نمودند که یکی کماننن بلند و یکی کمان کوتاهه بود. کمان بلند معمولا توسط گارد جاویدان استعمال می شد، این کمان را معمولا از یک چوب انعطاف پذیر می ساختند، برای تیر اندازی با این کمان شخص باید می نشست و یک پای خود را برروی کمان قرار می داد و سپس به تیر اندازی می پرداخت، بدیهی است که برد این نوع کمان،بیش از نوع کوتاه آن بود، کمان های کوتاه را معمولا سربازان در میدان نبرد استفاده می کردند، این کمان ها بردی بیش از 100 متر(در بهترین حالت) داشتند. کماندارانی که از این کمان بهره میجستند دارای 100 تیر و تیرکش و زه یدک بودند. کمانداران برخی مواقع از فراز یک برجک تیراندازی می کردند که به آن نیز پرداخت می شود.

http://i.epvpimg.com/rY4Tb.jpg (http://epvpimg.com/rY4Tb)

5-برجک ها:
برجک های هخامنشی درای سه طبقه می بودند که از چوب ساخته می شدند، در اوایل دودمان هخامنشیان این برجک ها بسیار موثر بودند،چرا که دشمن راهی برای مقابله با آنان نداشت اما رفته رفته دشمنان به این ضعف پی بردند که می شود برجک را به راحتی به آتش کشید. برای جلوگیری از این کار، لایه ای از پوست و گاهی آهن بر روی برجک(قسمت جلویی) می کشیدند ک از آتش مصون باشد. برجک دارای دو الی سه طبقه بود. در برجک های دو طبقه، نزدیک به 40کماندار جای میگرفتند. در برجک های سه طبقه، یک طبقه کوچک در بالای طبقه دوم قرار می گرفت که فرمانده در آن جای میگرفت و بر اوضاع میدان مسلط می شد. از این برجک ها در پشت صفوف خودی استفاده می شد، به این صورت که اگر دشمن مبادرت به حمله می نمود این برجک ها آنها را زیر تیر باران می گرفتند و نظم و انظباط صفوف آنها را از بین می بردند. همین طور در صورتی که نیرو های خودی مجبور به عقب نشینی می شدندف این برجک ها با تیرباران دشمن، از تعقیب نیرو های خودی توسط دشمن جلوگیری می نمودند و مکانی امن برای عقب نشینی ایجاد می کردند. برجک ها دارای چرخ های بزرگ و محکمی از جنس چوب بودند و توسط چند گاو کشیده می شدند که در بهترین حالت به وسیله ی 8 گاو تنومند که در دو ردیف 4تایی بودند کشیده می شدند. گاهی اوقات نیز برجک ها را به گونه ای می ساختند که گاو ها از داخل برجک، حرکت کنند و به این صورت برجک را به حرکت درآورند.(طرحی که در قرون وسطی برای برج های محاصره گر عملی شد) و به این طریق از تیر اندازی دشمن نیز در امن باشند.

نیروی دریایی:
حکومت هخامنشی تعداد کثیری کشتی های جنگی و تجاری داشت. کشتی سازان،کشتی هایی به سبکی نوین بیرون دادند که حداقل 60 مایل در روز یا حداکثر 100 میل در روز حرکت کنند. کشتی های جنگی هخامنشی ظرفیت نگه داری 200الی500سرباز با تجهیزات کامل را دارا بود. کشتی هایی که قرار بود در رودخانه ها حرکت کنند به شکلی خاص ساخته می شدند به صورتی که بسیار دراز و در عین حال باریک بودند. این کشتی ها غالبا در رود های بزرگ مانند نیل و دجله و فرات در حرکت بودند. ظرفت کشتی های رود پیما بیش از 120 تن نمی رسید.در عصر هخامنشیان بزرگترین بنادر جهان آن روزگار در ایران ساخته شدند. بزرگ ترین این بنادر به ترتیب برای کترل دریا های بزرگی مانند دریا ی میانه(مدیترانه) و هچا پارس ای تی (خلیج فارس) در غرب ترکیه امروزیعنی در مناطق،لیکیه،یئونه و پرگامون ساخته شدند. پس از این مناطق در مناطق جنوبی ایران مانند:پارسه-دستقان و تیلوس بزرگترین بنادر کشتی سازی و بازرگانی ساخته شدند. همچنین داریوش کبیر برای مقابله با اقوام سکایی که در غرب دریای پونتوس(دریای سیاه) بودند چند بندر کشتی سازی در جنوب این دریا ساخت، که این بنادر در شهر هایی مانند:سنوپ،هراکلا، کالپه و... ساخته شدند. کشتی های جنگی هخامنشی بر سه نوع بودند. نخستین آنها که جنگی بودند سه ردیف پارو زن داشتند. کشتی هایی که برای حمل چارپایان و وسایل جنگی(مانند ارابه ها و گردونه ها) بودند دو ردیف پارو زن داشتند. پس از این دو نوع،کشتی های حمل و نقل آذوقه و سایر وسایل بودند که بسیار بزرگ بودند و در آنها از نیروی باد(بادبانی) و نیروی انسانی(پارو زنان) در کنار هم استفاده می شد. این کشتی های عظیم ظرفیت حمل 100ها تن آذوقه و وسایل را داشتند. ملوانان این کشتی ها از فنیقی ها و یونانی ها بودند. افسران آنها نیز از پارس ها بودند. نیروی دریایی ایران هخامنشی برای220سال هیچ رقیبی نداشت که بتواند جلویش بایستد. آرایش نیروی دریایی ایران به دو صورت بود.. نخست، آرایش دریا پیمایی و سپس آرایش جنگی. در آرایش دریا پیمایی ردیف ناو های جنگی پیشاپیش حرکت می کردند. کشتی های حمل چارپایان در وسط بودند و کشتی های حمل کنند آذوقه ها در پس این کشتی ها می آمدند. همواره کشتی های آذوقه بر با اسکورت چند ناو حرکت می کردند و اطراف آنها را ناو های تند رو پرقدرت می گرفتند. در آرایش جنگی همواره از ناو های جنگی استفاده می شد. نبرد دریایی معمولا با شمار بسیار بسیار زیادی ناو جنگی انجام می پذیرفت. از بهترین راه های منهدم کردن کشتی های جنگی دشمن،کوبیدن دماغه کشتی به آن بود به این منظور دماغه کشتی را بسیار محکم و به شکلی تیز می ساختند. پس از چند نبرد دریایی هخامنشیان دریافتند که دماغه کشتی پس از کوبیده شدن به دو الی سه کشتی دیگر قابل استفاده نیست بنابراین دو راه را پیش گرفتند. نخستین آنها این بود روکشی آهنین و چند لایه برای دماغه ساختند که استحکام دماغه را افزایش میداد. در راه دوم تعداد کثیری تیر انداز بر روی عرشه قرار می گرفتند که با پرتاب تیر های آتشین بر روی کشتی دشمن، پیش از برخورد، کشتی را به آتش بکشند که این راه زیاد موثر نبود چراکه پیش از این که کشتی دشمن بسوزد می توانست خود را به کشتی خودی زده و با آن درگیر شود.


http://i.epvpimg.com/cLMwe.jpg (http://epvpimg.com/cLMwe)

جاسوسی و جاسوسان:
مسئله جاسوسی و کسب اطلاعات گوناگون از کشور های هم جوار و متخاصم از دیر باز مورد توجه شاهنشاهان و زمامداران ایران بوده است. هرودوت می گوید: آن گاه که که به داریوش پیشنهاد کردند که به سرزمین یونان لشکر کشی کند وی در پاسخ می گوید:«...چون بر این عقیده ای که میبایست از یونان شروع کنیم،تصور میکنم قبل از هر چیز بهتر آن است که چند تن از پارسیان را به همراه دموسد به آنجا بفرستیم تا اطلاعات دقیقی درباره ان کشور به دست آورند، وقتی در مراجعت مرا در جریان آنچه دیده و شنیده اند گذارند،من به قصد جنگ حرکت خواهم کرد.
مسلم است که هخامنشیان پیش از جنگ یا حتی صلح به جاسوسی و خبر گیری از مردم و وضع حکومت و ارتش آن کشور می پرداختند چنان که در دوران کمبوجیه، به قصد دادن هدیه ایختیوفاژها را به سرزمین حبشی ها فرستادند که در مقام سفیر به خبر گیری از حبشه و حبشیان بپردازد. به همین دلیل زمانی که شاهان هخامنشی برای جنگ به کشوری رهسپار می شدند از ریز و درشت آن کشور اطلاع داشتند با این اطلاعات به بسیج نیرو می پرداختند.

تدابیر جنگی
فرماندهان هخامنشی از دیرباز،اگر دشمن پیشروی می کرد، همه آبادی ها و منابع غذایی مسیر او را از بین می بردند. ریچاردن فرای به استناد نوشته گزنفون می نویسد:«.... ایجاد تباهی و سوختن همه آبادی ها در برابر پیشروی دشمن یکی از روش های نظامی هخامنشیان بود. قبل از آاز جنگفخواندن سرود و نواختن شیپور و طبل و دهل برای تحریک سربازان معمول بود. ایجاد کومه های خاک و ساختن برجها و قطع ارتباط شهر های محاصره شده با دهات،جلوگیری از رسیدن آذوقه به شهر های محاصره شده، از تدابیر قدیمی بود. هنگام تسخیر شهر ها، از منجنیق برای خراب کردندیوار های شهر و از نردبان برای بالا رفتن از دیوار استفاده می شد. دروازه ها را می سوزاندند و با نیزه و تبر کمان و گرز به جنگ مدافعین می رفتند. اگر شهرشان محاصره می شد کمانداران در بالای برج ها قرار می گرفتند و بقیه سربازان نیز که بر روی دیوار بودند با ریختن سنگ های بزرگ و کوچک و قیر و روغن داغ و آب جوش و ریگ سرخ، دشمن را مورد حمله قرار می دادند. کندن خندق و موضع گرفتن بالای آن، و حفر جویی عمیق،از تدابیر جنگی بود و با این اقدام تا مدتی از حمله دشمن جلوگیری می کردند. هرودوت و گزنفون در نوشته های خود بار ها از تدابیر جنگی هخامنشیان سخن گفته اند.

چرا شکست؟
هرودوت میگوید: آن گاه که کروزوس پادشاه لیدی با موبدان و پیشگویان خود مشورت نمود دانست که می تواند بر کوروش و پارسیان چیره شود. آن گاه با ممالک یونان و مصر اتحادی تدافعی در مقابل پارسیان بست و آهنگ جنگ با کوروش کرد. در این موقع یکی از لیدیان که او را بزرگ و به نحوی ریش سفید سارد میدانستند به نزد کروزوس آمد. کروزوس را گفت: «...ای پادشاه خود را آماده میکنی با مردمی درآویزی که پوشش های چرمین به پا می کنند. خوراک نه آنچنان که دلخواه آنان است بلکه از آنچه به دستشان برسد میخورند. در سرزمینی سنگلاخ و کوهستانی زیست می کنند و نمی نوشند و جز به آب لب نمی زنند. پس از خوراک نه انجیر می خورند و نه خوراک های خوب دیگر. اگر
آنان بر آنان پیروز شوی از ایشان چه خواهی گرفت؟ آنان چیزی ندارند. اگر آنان بر تو چیره شوند قیاس کن که چه چیز های خوبی از دست خواهی داد. آنان چون از نعمت برخوردار شوند بدان ها سخت دلبسته خواهند شد و بیرون کردن ایشان کاریست دشوار....» به هر صورت کروزوس سخنان او نشنید و به جنگ با کوروش و پارس ها کمر بست.
آنچه مسلم است پارسیان عهد کوروش مردمی مبارز،و مقتصد و سخت کوش بودند و از برکت همین مزایا و در پرتو رهبری کوروش کبیر بر دشمنان چیره گشتند. ولی در دوران آخرین شاهنشاهان هخامنشی روح جنگجویی و سلحشوری از ایران رخت بر بسته بود. گزنفون از فساد اخلاق رجال ؟آن دوران سخن می گوید و می نویسد.«...سابقا وقتی شاه یا یکی از کسان او سوگند یاد میکردند،حتی نسبت به کسانی که مرتکب جنایتی بزرگ شده بودند سوگند خود را حفظ می کردند و اگر به کسی دست دوستی میدادند به قول خود وفا می کردند ولی حالا اشخاص جانی را برای این حبس می کنند که از آنها طلا رشوه بگیرند. مردم بیگناه را هم برای گرفتن رشوه زندانی می کنند. در نتیجه اشخاص متمول هم مانند اشخاص جانی به خود می لرزند. نمی خواهند با دشمن بجنگند و کسی نمی خواهد به قشون ملحق شود...بی شک این وضع،مجازات بی عدالتی آن ها نسبت به مردم است. این دلیلی است که روح آن ها دیگر روح پارسی های سابق نیست....» گزنفون شرح مفصلی از تجمل پرستی و راحت طلبی مردم و علاقه انها به خواب و خوراک عالی و لباس های گرم و نرم بیان می کند. آن سربازانی که در مقابل ارتش لیدی بابل ایستادند آنها نبودند که در تل گومل در مقابل اسکندر ایستادند. نوشته شده شاهنشاهی هخامنشیان پس از خشایار شاه سقوط کرد،اسکندر با یک مرده درآویخت.

منابع:
کتاب: تاریخ تمدن،ویل دورانت،جلد یکم،پارس ها،سپاه پارس
کتاب: تاریخ هرودوت، جلد سوم، 123به بعد
کتاب:میراث ایران،آرتور جان آربری و 13 تن از خاورشناسان انگلستان،486 به بعد
کتاب: کوروش نامه،گزنفون،39 به بعد و 260 به بعد
کتاب:تاریخ ماد،کریم کشاورز،800به بعد
کتاب:مرز پرگهر،بهرام افراسیابی،کتاب دوم، ارتش و تدابیر جنگی
کتاب:تاریخ ایران باستان،امیر حسین خنجی،299به بعد و 735 به بعد