PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ادبیات پشت کامیونی(بسی جالب!!!!!!!!)



Warrior
2013/11/02, 09:46
يا اقدس
يا هيچكس

لاستيك قلبمو با ميخ نگات پنچر نكن

بر در ديوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت: بی سوادم

قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر

شتاب مكن، مقصد خاك است

راديات عشق من ازبهر تو، آمد به جوش
گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم

تو هم قشنگی

کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت

سر پايينی برنده
سر بالايی شرمنده

كاش ميشد سرنوشت را از سر نوشت

تند رفتن که نشد مردی
چشم انتظارم كه برگردی

زندگی! نگه دار پياده ميشم

محبت از درخت آموز، که سايه از سر هيزم شکن هم برنميدارد

درياي غم ساحل ندارد

قربون دل غريب پرستت

از عشق تو ليلی ........... رفتم زير تريلی

دنبالم نيا اسير می شی

همه از مرگ مي ترسند من از رفيق نامرد

دختری از امت عیسی، گرفتارش شدم
یا محمد همتی کن تا مسلمانش کنم

در بیابانها اگر صدسال سرگردان شوی
به که اندر خانه ات محتاج نامردان شوی

عاقبت در رفتن از مدرسه






((122))هر کی داره بذاره،بسی لذت بریم((122))