لرد ولدمورت
2013/08/27, 14:26
درود
این پست راجع به مجموعه کلید های پادشاهیه
کلاً می خوام مجموعه های جدید رو که می خونم این جا معرفی اش کنم
مجموعه کلید های پادشاهی نوشته گارت نیکس است که در ایران با ترجمه مریم رفیعی به چاپ رسیده است
این مجموعه 7 جلدی است و در ایران 3 جلد ترجمه و جلد بعدی در دست ترجمه است....
جلد های این مجموعه عبارتند از :
آقای دوشنبه
سه شنبه عبوس
بانوی چهارشنبه
عالیجناب پنج شنبه
بانو جمعه
شنبه والامقام
لرد یکشنبه
خلاصه داستان:
اولین نیم روز سال تحصیلی جدید در مدرسه آرتور پنهالیگون قرار بود آخرین روز عمرش باشد ، اما به جای مردن از حمله آسم ، کلیدی به دستش می رسد و به سرزمین دیگری کشانده می شود که موجودات انسان مانندی به نام روز های فردا آن را اداره می کنند. آقای دوشنبه _ یکی از روزهای فردا _ موجودات سگ چهره ای را به سراغ آرتور می فرستد تا کلید را پس بگیرند . آقای دوشنبه برای به دست آوردن کلید دست به هر کاری می زند و حتی طاعونی را گریبانگر مردم زمین می کند که هر کسی به آن مبتلا می شود می کشد . تنها شانس آرتور برای نجات افراد خانواده و سایر مردم این است که از طریق خانه مرموزی در شهر که ظاهراً کسی جز او قادر به دیدنش نیست ، وارد آن سرزمین ناشناخته شود و برای یافتن علاج بیماری تلاش کند .
اما ... سرنوشت آرتور با سرنوشت ساکنان این خانه گره خورده است و او راهی ندارد جز اینکه تن به مبارزه دهد.
این پست راجع به مجموعه کلید های پادشاهیه
کلاً می خوام مجموعه های جدید رو که می خونم این جا معرفی اش کنم
مجموعه کلید های پادشاهی نوشته گارت نیکس است که در ایران با ترجمه مریم رفیعی به چاپ رسیده است
این مجموعه 7 جلدی است و در ایران 3 جلد ترجمه و جلد بعدی در دست ترجمه است....
جلد های این مجموعه عبارتند از :
آقای دوشنبه
سه شنبه عبوس
بانوی چهارشنبه
عالیجناب پنج شنبه
بانو جمعه
شنبه والامقام
لرد یکشنبه
خلاصه داستان:
اولین نیم روز سال تحصیلی جدید در مدرسه آرتور پنهالیگون قرار بود آخرین روز عمرش باشد ، اما به جای مردن از حمله آسم ، کلیدی به دستش می رسد و به سرزمین دیگری کشانده می شود که موجودات انسان مانندی به نام روز های فردا آن را اداره می کنند. آقای دوشنبه _ یکی از روزهای فردا _ موجودات سگ چهره ای را به سراغ آرتور می فرستد تا کلید را پس بگیرند . آقای دوشنبه برای به دست آوردن کلید دست به هر کاری می زند و حتی طاعونی را گریبانگر مردم زمین می کند که هر کسی به آن مبتلا می شود می کشد . تنها شانس آرتور برای نجات افراد خانواده و سایر مردم این است که از طریق خانه مرموزی در شهر که ظاهراً کسی جز او قادر به دیدنش نیست ، وارد آن سرزمین ناشناخته شود و برای یافتن علاج بیماری تلاش کند .
اما ... سرنوشت آرتور با سرنوشت ساکنان این خانه گره خورده است و او راهی ندارد جز اینکه تن به مبارزه دهد.