PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یک لقمه نان حلال!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



Nemesis
2013/08/21, 21:01
موضوع انشا: یك لقمه نان حلال
نان حلال خیلی خیلی خوب است! من نان حلال را خیلی دوست دارم! ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم. مثل آقا تقی. آقاتقی یك ماست*بندی دارد. او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت می*دهد تا آبی كه در شیرها می*ریزد و ماست می*بندد حلال باشد! آقا تقی می*گوید: آدم باید یك لقمه نان حلال به زن و بچه*اش بدهد تا فردا كه سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد ، پشت سرش بد و بیراه نباشــ!ــد
***
دایی من كارمند یك شركت است. او می*گوید: تا مطمئن نشوم كه ارباب رجوع از ته دل راضی شده ، از او رشوه نمی*گیرم آدم باید دنبال نان حلال باشد ! دایی*ام می*گوید: من ارباب رجوع را مجبور می*كنم قسم بخورد كه راضی است و بعد رشوه و بعد رشوه می*گیرم !

***

عموی من یك غذاخوری دارد. عمو همیشه حواسش است كه غذای خوبی به مردم بدهد. او می*گوید: در غذاخوری ما از گوشت حیوانات پیر استفاده نمی*شود و هرچه ذبح می*كنیم كره الاغ است كه گوشتش تُرد و تازه است و كبابش خوب در می*آید ! او حتماً چك می*كند كه كره الاغ*ها سالم باشند وگرنه آن*ها را ذبح نمی*كنــ!ــد عمویم می*گوید ارزش یك لقمه نان حلال از همه*ی پول*های دنیا بیشتر است!!! آدم باید حلال و حروم نكند. عمو می*گوید: تا پول آدم حلال نباشد، بركت

نمی*كند. پول حرام بی*بركت است !

***

حاج حمید که توی ده پدرم اینا زندگی میکرد و من به او عمو میگویم پارسال نماینده مجلس شد او فقط برای اینکه به مردم خدمت کند به تهران آمده او میگوید نان حلال در خدمت کردن به مردم است و لذتی که در این کار هست از همه لذت های دنیا بیشتر است او جوانان ده را می آورد و در وزارتخانه ها به خدمت مشغول میکند آنها هم عمو را در حقوق خود شریک میکنند حاج حمید با پول حلال توانسته یک خانه بزرگ که استخر و زمین والیبال و تنیس دارد را در شمال تهران بخرد عمو میگوید همه اینها از برکت پول حلال و خدمت به مردم است.

***

من فكر می*كنم پدر من پولش حرام است؛ چون هیچ*وقت بركت ندارد و همیشه وسط برج كم می*آورد ! تازه یارانه*ها را خرج می*كند و پول آب و برق و گاز را نداریم كه بدهیم. ماه قبل گاز ما را قطع كردند چون پولش را نداده بودیم دیشب می*خواستم به پدرم بگویم: اگر دنبال یك لقمه نان حلال بودی، پول ما بركت می*كرد و همیشه پول داشتیم؛ اما جرأت نكردم !

ای كاش پدر من هم آدم حلال خوری بــــــــ!!!ــــــود.